سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴

سیاسی

سرمقاله شرق/ طرحی برای امنیت غیرهسته‌ای

سرمقاله شرق/ طرحی برای امنیت غیرهسته‌ای
پیام سپاهان - شرق / «طرحی برای امنیت غیرهسته‌ای» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم کوروش احمدی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: ایران در ۲۳ سال گذشته با بحرانی ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - شرق / «طرحی برای امنیت غیرهسته‌ای» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم کوروش احمدی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
ایران در 23 سال گذشته با بحرانی درباره مسئله هسته‌ای مواجه بوده‌ است. منشأ این بحران، ادعای غرب مبنی بر ابعاد نظامی داشتن برنامه هسته‌ای ایران بوده‌ است. این در حالی است که مقامات عالی‌رتبه همواره تأکید کرده‌اند که برنامه هسته‌ای ایران صرفا صلح‌آمیز است؛ تا آنجا که رهبری طی فتوایی بر حرمت برنامه هسته‌ای تسلیحاتی تأکید کردند.
برخی هشدارها مبنی بر احتمال «تغییر دکترین اتمی» نیز نه از سوی مقامات اجرائی عالی‌رتبه، بلکه از سوی برخی مشاوران ابراز شده‌ است. برداشت نگارنده این است که تأکید مقامات ما بر غیرتسلیحاتی‌بودن برنامه هسته‌ای ایران، ریشه در درک درست آنها از شرایط کشور دارد و ‌اینکه یک برنامه هسته‌ای نظامی، بیش از آنکه برای کشور امنیت به ارمغان آورد، موجب تشدید ناامنی و به مخاطره افتادن قطعی امنیت کشور،‌ واردشدن خسارات عظیم به ثبات و توسعه اقتصادی کشور و اختلال در زندگی عادی شهروندان خواهد شد. دلایل درستی این سیاست می‌تواند به شرح زیر باشد:
بازار
1. ایران در منطقه‌ ویژه‌ای قرار دارد؛ این منطقه، مهم‌ترین منطقه ژئوپلیتیکی جهان است و برعکس تمام مناطق دیگر جهان، نه‌تنها از هم‌گرایی منطقه‌ای در آن خبری نیست، بلکه دشمنی و رقابت بین بیشتر کشورهای آن در اوج است. همه قدرت‌های جهانی و ستون‌های اصلی ژئوپلیتیک در این منطقه به‌شدت نسبت به هسته‌ای‌شدن یکی از میان خود حساس‌ هستند؛ به‌طوری که هسته‌ای‌شدن یکی ممکن است موجب مسابقه‌ای در این حوزه شود. عوامل دیگری همچون نفت، اسرائیل و بحران 77‌ساله فلسطین و راه‌های ارتباطی حیاتی آن نیز موجب حساسیت ‌بیشتر منطقه شده‌ است. بدون شک، خاورمیانه از این جهات با دو منطقه دیگر یعنی آسیای جنوبی و آسیای شمال شرقی که در آخرین نوبت هند و پاکستان و کره شمالی در آنها هسته‌ای شدند، بسیار متفاوت است.
2. انگیره و ادراک تهدید در مورد ایران، تفاوتی اساسی با هند، پاکستان و کره شمالی دارد. هند در پی چین و پاکستان در پی هند هسته‌ای شدند و از این جهت ابهامی درباره انگیزه آنها برای هسته‌ای‌شدن وجود نداشت. انگیزه کره شمالی نیز تداوم بقای حکومت تفسیر شده‌ است. به‌علاوه، فرض بر این است که این دو منطقه واجد اهمیت ژئوپلیتیک عمده‌ای نیستند و در نتیجه هیچ‌گاه قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای ادراک تهدید فوق‌العاده‌ای از ناحیه هسته‌ای‌شدن آنها علیه خود نداشته‌اند. در مورد ایران، ادراک تهدید متفاوت است.
علاوه بر شرایط خاص خاورمیانه، این تصور در جهان تبلیغ شده که گویا ایران در پی «نابودی اسرائیل» است. در‌حالی‌که ایران همواره و در آخرین نوبت از زبان وزیر خارجه‌اش در مصاحبه با فاکس‌نیوز، چنین تصوری را رد کرد. تأکید شده‌ ‌مطالبی که در این مورد مطرح شده، فقط یک برآورد و تحلیل است. این تبلیغات همواره با تبلیغات مشابهی در ارتباط با محور مقاومت همراه بوده و سعی شده تا اعضای این محور به‌عنوان «نیابتی‌های ایران» تبلیغ شوند. در مجموع، طرف‌های مقابل همواره بیشترین سوءاستفاده را از این دو مقوله جهت ایجاد اجماع در جهان و نیز در منطقه علیه ایران کرده‌اند.
3. سیاست خارجی خاص جمهوری اسلامی ایران که برخی آن را نمونه نوعی «تنهایی استراتژیک» خود‌خواسته دانسته‌اند، مشکل دیگری است در برابر یک برنامه هسته‌ای نظامی برای ایران. مقامات ایرانی می‌دانند که نه‌تنها غربی‌ها و اهالی منطقه، بلکه چین و روسیه نیز قویا مخالف یک برنامه هسته‌ای نظامی در ایران هستند. نمونه بارز آن همراهی این دو قدرت با قدرت‌های غربی در دادن رأی مثبت به قطع‌نامه‌های ضدایرانی در شورای امنیت بود. این در حالی است که در مورد هند، پاکستان و کره شمالی چنین مخالفت همه‌جانبه‌ای وجود نداشت و هر یک از آنها حامیان یا بی‌طرفانی در بین قدرت‌های جهانی داشتند.
4. مشکل در ضداطلاعات، مشکل مهم دیگری است. یک برنامه هسته‌ای نظامی بدون یک ضداطلاعات بسیار قوی عملا غیرممکن است و تجربه سه کشوری که در آخرین نوبت و در سایه یک ضداطلاعات بسیار قوی هسته‌ای شدند، گویا‌ست. اظهارات مقامات ما نشان می‌دهد که آنها به این مشکل در حوزه ضداطلاعات واقف‌‌ بوده و مطلع‌ هستند که یک برنامه هسته‌ای جدی با یک ضداطلاعات ضعیف قابل جمع نیست.
5. مقامات ایرانی همچنین واقف‌اند که نه‌تنها بازدارندگی هسته‌ای جامع با چند بمب حاصل نمی‌شود، بلکه قرار‌گرفتن در چنین مسیری و حتی در بهترین حالت دستیابی به چند بمب اتمی، امنیت ملی را به‌شدت به مخاطره خواهد انداخت؛ چرا‌که چند بمب بدون ابزار متنوع و پیشرفته برای پرتاب آنها شامل‌ موشک، هواپیما و زیردریایی و توانایی وارد‌کردن ضربه دوم، موجب می‌شود‌ همین بمب‌ها در مبدأ و برای مبدأ به بزرگ‌ترین تهدید تبدیل شوند‌ (ر.ک‌ مقاله نگارنده، «ملاحظاتی در مورد دکترین هسته‌ای»، شرق، 24 اردیبهشت 1403).
در شرایطی که یک مسیر هسته‌ای نظامی و قرار‌داشتن مستمر بر لبه پرتگاه، امنیت ملی را به‌شدت به مخاطره می‌اندازد، یک مسیر غیرهسته‌ای برای تأمین امنیت ملی می‌‌تواند موجب تأمین بازدارندگی، نفوذ منطقه‌ای و تقویت دفاع ملی شود. این مسیر در بُعد نظامی شامل یک راهبرد جامع، شامل دفاع متعارف، برنامه موشکی و پهپادی، توانایی دفاع سایبری، تقویت توانایی ضداطلاعاتی و اتحاد دفاعی با بازیگران دولتی و غیردولتی خواهد بود. در بُعد دیپلماتیک شامل حرکت در راستای هم‌گرایی منطقه‌‌ای، اتخاذ تدابیر اعتمادساز و یک ساختار امنیت جمعی در خلیج فارس و بازسازی رابطه با اروپا و متحدان شرقی و حرکت در راستای رفع تنش در‌باره آمریکا و توسعه قدرت نرم برای کاستن از سوءظن‌ها خواهد بود.
در بُعد سوم این راهبرد جامع باید بر رفع تحریم‌ها، تقویت تاب‌آوری اقصادی در داخل، توسعه رابطه اقتصادی با خارج، حضور در زنجیره تولید بین‌المللی، ایفای نقش در دیپلماسی کریدورها و متنوع‌سازی اقتصاد تأکید کند و در بُعد چهارم و مهم‌ترین بُعد، تقویت رابطه بین مردم و نظام سیاسی باید در مرکز توجه قرار گیرد. پیشرفت در این بُعد مهم‌ترین عامل در حوزه بازدارندگی عمومی برای کشور خواهد بود.


نظرات شما