پیام سپاهان - اعتماد / «دیپلماسی امام خمینی نامه به رهبران» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم احمد مازنی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بر اساس اطلاعات موجود روند ظهور و سقوط اتحاد جماهیر شوروی به این صورت بود که پس از سقوط نیکولای دوم آخرین امپراتور روسیه در سال ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۵ش. اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی متشکل از روسیه و 15 جمهوری دیگر تأسیس شد و در ادامه تا زمان انحلال ۱۹۹۱م /۱۳۷۰ش. بسیاری از کشورهای جهان به عنوان اقمار این کشور شناخته میشدند که بخش بزرگی از شرق اروپا، شمال آسیا، قاره امریکا و آفریقا را دربر میگرفت. به نحوی که در برابر کشورهای تحت نفوذ امریکا که بلوک غرب شناخته میشدند، این کشورها به عنوان بلوک شرق شناخته میشدند. حکومت شوروی، مبارزه با دین را در صدر برنامههای خود قرار داد و از سازمان جوانان، اتحادیههای کارگری، مهد کودک تا دانشگاهها علیه مذهب به فعالیت پرداختند و مراکز دینی را بسته و علمای بسیاری را به قتل رساندند و برای ادغام اقوام گوناگون در جامعه شوروی به روشهای خشونتباری دست زدند که از جمله هزاران تن بهویژه مسلمانان «تاتار» را کشتند. به تصریح قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی قدرت عالی حکومت در دست شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی بود که دولت را انتخاب و همه قوانین اصلی را تصویب میکرد و اعضای شورای عالی را نیز کنگره خلق اتحاد جماهیر شوروی برمیگزید؛ ولی در واقع حاکمیت کشور در همه عرصهها در دست حزب کمونیست بود و تصمیمگیری درباره سیاست اقتصادی و اجتماعی تنها در دست دفتر سیاسی حزب بود. دفتر سیاسی حزب کمونیست نهاد عالی تصمیمگیری سیاسی و نخستوزیر همیشه عضو آن بود و دبیرکل حزب از نخستوزیر در جایگاه برتری قرار داشت. اعضای دفتر سیاسی از میان اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست انتخاب میشدند و مسوولان کلیدی و بلندپایه شوروی از میان اعضای دفتر سیاسی برگزیده میشدند. صدر هیاترییسه شورای عالی اتحاد شوروی رییس کشور بود و گاهی او را رییسجمهور میخواندند. شوروی از زمان تأسیس تا انحلال، هفت صدر هیاترییسه به خود دید که آخرین آنان میخاییل سرگئویچ گورباچف بود. گورباچف در مارس ۱۹۳۱م/ ۱۳۰۹ش در دهکدهای در منطقه استاوروپل متولد شد.
در 14 سالگی به عضویت سازمان جوانان حزب کمونیست درآمد. وی جوانی اجتماعی، سخنور و مدیر بود و در سال ۱۹۴۹م/ ۱۳۲۷ش جایزه پرچم سرخ را از آن خود کرد. گورباچف در سال ۱۹۵۲م/۱۳۳۰ش به عضویت کامل حزب کمونیست درآمد و وارد دانشکده حقوق دولتی مسکو شد و در سال ۱۹۵۵م/ ۱۳۳۳ش از آن فارغالتحصیل شد و در سال بعد به سمت دبیر اولی کمیته جوانان شهر استاوروپل انتخاب شد. وی در این کمیته مراحل ترقی را پیمود تا به دبیر دومی حزب کمونیست منطقه و سپس در سال ۱۹۶۶م/ ۱۳۴۴ش به دبیر اولی آن دست یافت. وی سپس به مطالعات کشاورزی رغبت نشان داد و در سال ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۵ش به عنوان متخصص در اقتصاد کشاورزی و فارغالتحصیل شد. همین امر موجب شد وی در سال ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۶ش دبیر کمیته کشاورزی حزب کمونیست شود و خانوادهاش به مسکو منتقل شوند. گورباچف در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۷ش نماینده پارلمان اتحاد جماهیر شوروی شد و در سال ۱۹۷۱م/ ۱۳۴۹ش به عضویت کامل کمیته مرکزی حزب کمونیست درآمد و به سرعت پلههای ترقی را طی کرد و نامزد عضویت در مجمع قانونگذاری شوروی شد. وی در زمان یوری آندروپوف (دبیرکل حزب کمونیسم شوروی) عضویت دفتر سیاسی و وزارت ایدئولوژی را بر عهده داشت و دومین مقام سیاسی کشور به شمار میرفت. او در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۲ش به ریاست کمیسیون امور خارجه شورای عالی شوروی منصوب شد و در مارس ۱۹۸۵م/ ۱۳۶۳ش در جایگاه دبیرکل حزب کمونیست به ریاست اتحاد جماهیر شوروی دست یافت. شوروی با اینکه ثروتهای طبیعی و نیروی انسانی بسیاری داشت، از رشد لازم بهره نداشت و چنانکه امامخمینی در نامهاش به گورباچف خاطرنشان کرده از پاسخگویی به نیازهای مردم این کشور بازماند. این کشور پهناور از نظر جایگاه اجتماعی و اقتصادی نیز در مقام هفدهم جهان جای داشت. گورباچف ایدئولوژی و نظام حاکم بر شوروی را در اداره کشور ناتوان یافت و برای برونرفت از تنگنا به راهکارهایی موسوم به پرسترویکا، بازسازی و اصلاحات اقتصادی و گلاسنوست، اصلاحات مدنی و اجتماعی دست زد. پاکسازی حزبی و دولتی از عناصر بروکرات، کنترل و کاهش تسلیحات هستهای، اجرای فضای باز سیاسی، اصلاح قوانین مدنی درباره زندانیان سیاسی و مسافرت به خارج از کشور، بازنگری در سیاست خارجی شوروی، آزادی صدها تن از زندانیان سیاسی و محدود شدن دایره سانسور از برنامههای گورباچف بود. از تأسیس شوروی تا روی کار آمدن گورباچف، رهبر شوروی را شورای عالی حزب تعیین میکرد و بیش از یک نامزد در آن شرکت نمیکرد و مدت آن نیز نامحدود بود.در سال ۱۹۹۰م/ ۱۳۶۸ش گورباچف به عنوان نخستین رییسجمهور اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.
ادامه دارد...