چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴

سیاسی

برنامه جدید آمریکا برای ایران چیست؟

برنامه جدید آمریکا برای ایران چیست؟
پیام سپاهان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست با پایان جنگ غزه و سفر رئیس‌جمهور آمریکا به خاورمیانه، بار دیگر موضوع روابط تهران و ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
با پایان جنگ غزه و سفر رئیس‌جمهور آمریکا به خاورمیانه، بار دیگر موضوع روابط تهران و واشنگتن به محور گفت‌وگوهای منطقه‌ای بازگشت. سخنان اخیر رئیس دولت آمریکا درباره «آمادگی برای توافق» اگر چه در ظاهر نشان از تمایل به گفت‌وگو داشت، اما در بستر واقعیت‌های میدانی و سابقه اقدامات نظامی، با تردید و بی‌اعتمادی از سوی ایران روبه‌رو شد.
در حالی که پیام‌های دیپلماتیک از «دست دوستی» و «احیای همکاری» سخن می‌گفت، بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران در ژوئن (خرداد و تیر) امسال و نیز تشدید فشارهای اقتصادی بعد از بازگشت قطعنامه‌ها، مسیر هر گونه مذاکره‌ای را پیچیده‌تر کرده است. ناظران معتقدند که هم‌زمانی لحن آشتی‌جویانه با اقدامات نظامی، در داخل ایران این تصور را تقویت کرده که گفت‌وگو تنها ابزاری برای فریب و خنثی‌سازی ابتکارهای سیاسی است.
به باور تحلیلگران منطقه، این وضعیت موجب تضعیف جریان‌های حامی گفت‌وگو در ایران شده و بر فضای بدبینی نسبت به نیت واقعی واشنگتن افزوده است. از همین رو، هر چند درهای دیپلماسی از سوی تهران بسته نشده، اما نشانه‌ای از تمایل فوری برای آغاز مذاکرات تازه نیز دیده نمی‌شود.
غنی‌سازی، خط قرمز مذاکرات جدید
مناقشه هسته‌ای بار دیگر در مرکز اختلافات قرار گرفته است. دولت آمریکا در طرح جدید خود خواستار ممنوعیت کامل غنی‌سازی اورانیوم در ایران شده؛ درخواستی که تهران آن را تجاوز به حقوق قانونی خود بر اساس معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای می‌داند. این شرط تازه، به باور کارشناسان، عملا هر گونه زمینه برای بازسازی توافق قبلی را از میان برده است.
ایران تاکید دارد که غنی‌سازی اورانیوم در چارچوب اهداف صلح‌آمیز انجام می‌شود و هیچ‌گاه به‌دنبال ساخت سلاح نبوده است. با این حال، فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب، به‌ویژه بازگشت تحریم‌های سازمان ملل، فضای گفت‌وگو را تیره‌تر کرده است.
در این میان، واشنگتن در حالی از ضرورت «توافقی جامع‌تر» سخن می‌گوید که اقدام نظامی اخیر علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، به باور ناظران، نه‌تنها ناقض اعتمادسازی بلکه تهدیدی مستقیم علیه اصول منشور سازمان ملل بوده است. در نتیجه، بن‌بست کنونی نه صرفا ناشی از اختلافات فنی بلکه حاصل تقابل دو نگاه بنیادین است. چرا که یک طرف خواهان مهار کامل ظرفیت هسته‌ای ایران و دیگری مدعی حق حاکمیت ملی و استقلال فناورانه خود است.
تداوم فشار، توقف اعتماد
تحولات اخیر در خاورمیانه نشان می‌دهد که سیاست «فشار حداکثری» همچنان راهبرد غالب ایالات متحده در قبال ایران است، هر چند در پوشش گفتار دیپلماتیک عرضه می‌شود. از سوی دیگر، احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران یا ترور و...، در هماهنگی با همین سیاست ارزیابی می‌شود و در نهایت سیاست غرب برای تضعیف جایگاه منطقه‌ای تهران ادامه دارد. 
در مقابل، ایران نیز بر مواضع خود ایستاده و هر گونه مذاکره را مشروط به احترام متقابل و رفع اقدامات خصمانه دانسته است. مقامات ایرانی معتقدند تا زمانی که فشار نظامی و اقتصادی تداوم یابد، بازگشت به میز مذاکره معنا ندارد. تحلیلگران می‌گویند سیاست دوگانه‌ای که از یک‌سو وعده توافق می‌دهد و از سوی دیگر بر تحریم و تهدید تکیه دارد، عملا به فرسایش هر گونه اعتماد منجر شده است. 
در چنین شرایطی، چشم‌انداز احیای دیپلماسی بیش از آنکه به اراده سیاسی برای سازش وابسته باشد، به تغییر رویکردی اساسی در رفتار قدرت‌های غربی گره خورده است. به نظر می‌رسد بدون کنار گذاشتن منطق اجبار و جایگزینی آن با اعتمادسازی واقعی، «دست دوستی» همچنان در سایه بمباران و بی‌اعتمادی پنهان خواهد ماند.
بازار


نظرات شما