پیام سپاهان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در برنامه تلویزیونی «تهران، ایران، جهان» شبکه تهران به شرایط روز کشور پس از جنگ 12 روزه پرداخت و تأکید کرد: اکنون زمان تصمیمگیری است اما نباید تصور کرد که مذاکره با تسلیم برابر است. چنین نیست. سوءبرداشت بسیاری اینگونه است که طرف مقابلمان با انجام مذاکره، قدم بعدی را برای جنگ و تسلیم ایران برمیدارد اما من اینگونه فکر میکنم که ایران با دست پُری که دارد، میتواند در مذاکرات قوی ظاهر شود. نکته بسیار مهم این است که یک برنامه مشخص مصوب همه این مسائل را راهبری کند.
محسن هاشمی پیش از ورود به نخستین سؤال مجری برنامه به شرح تاریخچهای پرداخت که امروز منجر به دفاع 12 روزه ایران شده است و گفت: حدود سال 82 بود که محمد خاتمی، رئیسجمهور منتخب مردم با اعلام خبر از توان فعالیتهای هستهای در کشور، خود را به عنوان یک بازیگر بینالمللی که توان غنیسازی هستهای دارد به جهان معرفی کرد. 21 مهر 1382 (اکتبر 2003) «بیانیه تهران» بین ایران و سه کشور اروپایی (E3) امضا شد؛ ایران اعلام کرد، پروتکل الحاقی را امضا میکند و بهطور داوطلبانه همه فعالیتهای غنیسازی و بازفرآوری را تعلیق میکند. این تعلیق بهعنوان اقدام اعتمادساز و نه تعهد حقوقی ثبت شد. پس از آنکه طرفین مذاکرات به تعهداتشان وفا نکردند، ایران در سال 84 مجدداً شروع به غنیسازی کرد. با آغاز دوره احمدینژاد و قطعنامههای 9 گانه علیه ایران که کشورمان را ذیل فصل هفتم شورای امنیت نیز برده بود، نوبت به روحانی رسید تا برجام اتفاق بیفتد. همه اینها نمایانگر پیشینه یک جنگ اقتصادی است که بر سر مسائل هستهای تا امروز منجر به جنگ 12 روزه نیز شده است.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران ضمن ابراز خرسندی از تغییر نگاه این سازمان به سمت دعوت از جریانها و سلیقههای متفاوت و شنیده شدن آنها، نگاهش را به داخل مرزهای سیاست برد تا بگوید: انسجام ملی، فرزند متولد شده در دفاع مقدس 12 روزه است و تمام سیاستگذاران و فعالان این عرصه باید از حدود و ثغورش محافظت کنند. این انسجام حق یک ملت است و ملت تنها آن 20 درصد همواره طرفدار حاکمیت نیستند.
در واقع به این مساله اشاره میکند که معیار ملی بودن، موضعگیری سیاسی یا حمایت و عدم حمایت از سلیقهها نیست. او با باز کردن باب گفتوگوی تحلیلی خود در این برنامه، واقعگرایی را علت اصلی شکل گرفتن انسجام در میان ملت ما میداند: اینکه پس از 45 سال، اذن مذاکره با طرف آمریکایی داده شد و در امتداد و میانه مذاکرات هجوم به کشور از سمت رژیم حمایت شده توسط ایالات متحده آمریکا انجام شد به دید واقعبینانه مردم نسبت به شرایط پیرامون بیشتر کمک کرد. حالا مردم ما میدانند، کدام طرف واقعا میخواهد مذاکره کند و کدام طرف به تعهداتش عمل نمیکند.
دستهای پر ایران در مذاکرات
اکنون از سمت مجری برنامه این سوال مطرح میشود که با وجود تمام بدعهدیها، آیا بهتر است دوباره دور میز مذاکرات بنشینیم؟ با این سوال مجری برنامه، مسائل را به سمت سیاست خارجی سوق میدهد اما به نظر میرسد هنوز مساله واقعبینی و نگرش صحیح به وضعیت موجود از سمت محسن هاشمیرفسنجانی منعقد نشده است.
او از جایگاه رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران است با تأکید بر اینکه این حزب همواره حامی گفتوگو و مذاکره بوده، ریشه این حمایت را در دست پر ایران میداند و یادآور میشود: حزب کارگزاران سازندگی ایران همواره موافق انجام مذاکرات بوده، با این فرض که دستمان در مذاکره پر است، بر اساس قوانین بینالملل همواره کار کردهایم و از مذاکرات نباید بترسیم. همانطور که پیشتر هم این مذاکرات انجام و از آن عبور شد. از مذاکراتی که کشورهای اروپایی در تهران سال 1382 و برجام به رغم آنکه طیف تندرو سعی دارد آن را بینتیجه نشان دهد اما این روند توانست کشور را در توسعه به حرکت درآورد و نگذارد کشور در شرایط بد قرار بگیرد.
وی یادآور میشود: مذاکره با تسلیم برابر نیست، سوءبرداشت بسیاری اینگونه است که طرف مقابلمان با انجام مذاکره، قدم بعدی را برای جنگ و تسلیم ایران برمیدارد. اما من اینگونه فکر میکنم که با دست پری که ایران دارد، میتوانیم در مذاکرات قوی ظاهر شویم. اما نکته بسیار مهم این است که یک برنامه مشخص مصوب همه این مسائل را راهبری کند.
هاشمی با نگاهی مجدد به محل عبور سیاست خارجی یک کشور (یعنی بطن قوه مجریه) مطرح میکند که: نه تنها تبیین این مساله بلکه برآورده شدن شعارها و وفای به عهد رئیسجمهور نیز از مسیر مذاکرات میگذرد. همانطور که ایشان در انتخابات به مردم قول دادند که کشور را در برابر جنگ، تحریم و مشکلاتش مراقبت کنند، اکنون نیز نیازمند برنامهای منسجم و مدون هستیم تا با حمایت قوای سهگانه سیاست را اینچنین ریلگذاری کنیم. نقش دکتر مسعود پزشکیان در کنار مقام معظم رهبری بسیار مهم است، لذا ایشان باید محکمتر از هر زمان دیگر ایدههای خودشان را که گاهی با زبانی ساده هم بیان میکنند، در این جایگاه منسجم و عملی کنند.
شریان حیاتی شعارها
دکتر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در روزهای گذر از جنگ، با اشاره به روند احتمالی مذاکرات از ضمانتهایی سخن میگوید که در صورت عمل به آن از سوی طرفین اروپایی و آمریکایی میتوانیم، منتظر توافق باشیم. این ضمانتها شامل اصول اولیه مذاکرات در عرصه دیپلماسی یعنی قبول برابری طرفین، احترام به منافع و امنیت ملی، اثبات حسننیت با دوری از جنگ میشود. اما اینکه آیا میشود منتظر دریافت این ضمانتها بود یا خیر، مجدداً از نظر محسن هاشمیرفسنجانی به برنامهای برمیگردد که شامل راهبرد سیاست خارجی ایران در شرایط کنونی است.
دولت وفاق ملی، که بارها تحت فشار جریانهای تندرو و مخالف خود حرکت کرده است، حالا باید برنامه خود را به تصویب همه برساند؛ برنامهای که شامل نوع مذاکره، اهداف و امتیازات است. تأکید تحلیلگر مدعو برنامه «تهران، ایران، جهان» بر چنین برنامهای، یک سویش به حل و فصل فشارها بازمیگردد چراکه جریانهای تندرو از «تشبیه رئیسجمهور پزشکیان به بنیصدر» تا «استیضاح و فشار بر اصلیترین اعضای کابینه دولت» از نواختن هیچ ساز مخالفی مضایقه نکردند. البته که رئیسجمهور پزشکیان بهخاطر جایگاهی که به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی دارد باید پاسخ مقتدرانهتری نسبت به این دسته از تخریبها بدهد.
معادله چندمجهولی رادیکالها
هاشمیرفسنجانی در پاسخ به این سوال که آیا میتوانیم، تضمینهایی که مورد نظر وزیر امورخارجه کشورمان است را از طرفهای مذاکره بگیریم، گفت: به نظرم همه چیز به همان برنامه مدونی برمیگردد که به آن اشاره شد. شرایط حال حاضر کشورمان شبیه یک معادله با چند مجهول است. در چنین شرایطی برای حل مسائل باید واقعبین باشیم به عبارتی دیگر کشور باید مواظب باشد، وارد آرزوهای دستنیافتنی و برداشتها و باورهای اشتباه از شرایط نشود تا توسعه ساختارها و معیشت مردم را دچار آسیب نکند. اگر با چنین نگاهی مذاکرات را ببینیم، مساله قابل حل است.
به عنوان مثال همانطور که در این گفتوگو مطرح شد، عکسالعمل میهنسالارانه مردم در شرایط جنگ نه تنها سیاستمداران سایر کشورها را متعجب کرد بلکه حاکمیت و سیاستمداران خودمان را نیز معطوف و متوجه خود کرده بود. این مساله در کنار قوای موشکی که 45 سال برای داشتن و ارتقاء آن هزینه پرداختهایم و زحمت کشیدهایم، نقطه قوت ایران بود. اما مساله تفاوت تکنولوژی، نقطهضعفی است که باید با نگاه واقعبینانه آن را رفع کرد. هک شدن سیستمهای رادار و پدافند، جاسوسی از طریق فضای سایبری، یکی از این مسائل است. اینکه به خاطر کامل نبودن اطلاعات امنیتی کشور به نوعی غافلگیر شدیم از نقاط ضعفمان برشمرده میشود که البته در این 12 روز توانستیم تا حدی با سرعت عمل آن را جبران کنیم.
فرصت گذر از بیتصمیمی
کارشناس مجری برنامه با طرح انسجام ملی شکل گرفته این سوال را مطرح میکند که: احزاب و گروههای مختلف مردمی با سلیقههایی متفاوت در این مدت با یکدیگر همکاری کردند. به نظر شما این در کنار هم آمدن جامعه به چه علت بود؟
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی پاسخ میدهد: «بیتصمیمی همه را نگران کرده است. آمدهایم تا فرصت از دست نرفته و هنوز جای راهحلهایی مثل مذاکره، تعامل و پیشبرد اهداف وجود دارد، کشور را به جلو ببریم». یک بار دیگر مردم در انتخابات به سیاستمداران فرصت دادند تا ایران را نجات دهند؛ حالا که این اجازه به کشور داده شده است که تصمیم سخت و بزرگی بگیرد درصورتی که همه دستگاهها درست تصمیم نگیرند، کشور به مرحله بیتصمیمی خواهد رسید و بیتصمیمی ،جامعه را نسبت به حاکمیت سرد خواهد کرد.
بازار ![]()
دوقطبیسازی، سایهای روی سلیقهها
اکنون که صحبت از تصمیم و اشتراک احزاب مطرح شده، مجری میپرسد: «چه کسانی کشور را به دوقطبی میکشانند؟»
هاشمی نیز به عنوان نماینده جریانی که معتبر دانستن تنوع سلیقهها در جامعه را اساس خود میداند با اشاره به تکثر آرا میگوید: «آنچه آسیبزاست، حکومت سلیقه اقلیت بر اکثریت است.» اینکه عده کمی با رانت بتوانند، سلیقهشان را بر اکثریت قالب کنند و با فشار بر دولت مانع تصمیمگیری شوند، مسیر انسجام ملی را مختل میکند. به عنوان مثال، عدم وجود تکثر آرا در رسانه ملی، آن را از اعتبار ملی خود انداخته است.
آن بخش دیده نشده
اکنون به بخشی از گفتوگوی هاشمی با کارشناس مجری رسانه ملی رسیدهایم که برشی از آن، همانطور که در مقدمه به آن اشاره شده، بسیار برجسته شده است؛ برشی که اتفاقاً بخش کوچکی از مهمترین مساله مطرح شده در این فصل مباحثهشان نیز بوده است. صورت سوالی که مجری مطرح میکند از نقش سایر دستگاهها برای حفظ انسجام ملی میپرسد: «نقش دولت، سیاسیون، حاکمیت و قوا در حفظ انسجام ملی چیست؟»
پاسخ مهندس هاشمیرفسنجانی این است که: «هر کس وظایف مشخصی در این امر دارد، نگاه کاسبکارانه به بحث انسجام ملی آن را از پایدار بودن خارج میکند.» مجبورم مجدداً تکرار کنم که رسانه ملی با بها دادن به آرای مختلف از خودسانسوری جلوگیری کند.
19 مردادماه، رئیسجمهور پزشکیان در جمع مدیران رسانه نگاه واقعبینانه و نقد خود را نسبت به جریانهای تندرو در مورد مذاکرات بیان کرد اما رئیسجمهور با بیان اینکه باید از جنگ با مذاکره جلوگیری کرد، مورد انتقاد شدید رسانههای مخالف دولت قرار گرفت. تا جایی که کیهان نوشت: «دیدگاه پزشکیان بوی تسلیم در برابر آمریکا میدهد» و غضنفری، جانشین معاون سیاسی سپاه پاسداران نیز نوشت: «بهتر است پزشکیان از روی متن بخواند.» تسنیم نیز صحبتهای رئیسجمهور را نشان از ضعف و استیصال دانست.
با نگاهی بر این انتقادات تند و جانبدارانه، محسن هاشمی نیز در این برنامه ادامه میدهد که: «رسانههای ملی هستند که میخواهند با نشان دادن یک طیف جریانی در اقلیت به انسجام ملی آسیب بزنند. نباید به مردم این حس القا شود که دولت منتخب اجازه انجام فعالیت را پیدا نمیکند.» پیش از این، انتخاباتهایی داشتیم که 70 درصد از مردم در آن شرکت میکردند اما امروز احساس ابزار بودن دارند. اما این اتفاق منجر به بازدارندگی مهمی شد که دشمن پس از آن تقاضای آتشبس کرد و آن هم حضور مردم بود.
هاشمی تاکید کرد: وقتی میبینیم که چنین فضایی پیش آمده باید واقعبینانه نقش مردم را ببینیم و مشکلات مردم را به هر صورت حل کنیم. ما نیازمند فرصت جدی هستیم که بتوانیم خودمان را بازسازی تکنولوژیک کنیم، این فرصت بازسازی را مذاکره به ما میدهد تا دیگر از غافلگیری جلوگیری کنیم و توان دفاعیمان را افزایش بدهیم.
اسنپ بک یعنی اجازه حمله مستقیم نظامی به ایران
مجری سوال دیگری را مطرح میکند: دیدگاه حزب شما و خودتان درمورد اسنپ بک و اتفاقات اینچنینی چیست؟
نماینده حزب کارگزاران سازندگی در این برنامه با اشاره به صحبتهای اخیر دکتر سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان اظهار کرد: صحبتهای آقای عراقچی ما را یاد اظهارنظر آقای احمدینژاد از قطعنامهها انداخت که میگفت اینها کاغذپاره هستند. ایشان میگویند خیلی هم مهم نیست با اینکه ما ممکن است مجدد ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار بگیریم. این فصل به کشورها اجازه حمله نظامی مستقل به ایران را بدون لزوم ورود شورای امنیت میدهد. یعنی دیگر کشورها میتوانند به خاطر این شناسایی از ایران، علیهمان ائتلاف نظامی تشکیل بدهند، شبیه همان اتفاقی که برای عراق افتاد. لذا به نظرم این نوع خودسانسوری برای کشور اصلا مثبت نیست. مردم باید بدانند چه چیزی در انتظارشان است و انسجام ملیشان با آگاهی تثبیت شود. سادهانگاری باعث میشود که ما نتوانیم شکافهای پیش آمده را برطرف کنیم.