ضربه به گیجگاه تلآویو
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محسن صالحیخواه| اسناد راهبردی و طبقهبندیشده اسرائیل به ایران منتقل شد. این خبر اگرچه کوتاه بود، اما نشان میداد که اتفاق مهمی در جنگ اطلاعاتی میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل رخ داده است. کشورهایی که در فهرست اولویتهای اطلاعاتی یکدیگر، جایگاه شماره یک را دارند و درگیریشان در حوزههای مختلف اطلاعات و امنیت بدون وقفه ادامه پیدا میکند.
8 سال قبل، در 11 بهمن 1396 اسرائیل ضربهای مشابه همین عملیات را به جمهوری اسلامی وارد کرد؛ رویدادی که آن را با کلیدواژه شورآباد به یاد میآوریم. حالا با گذشت این سالها، عملیاتی از سوی تهران طراحی و اجرا شده که بر اساس اخبار محدود منتشرشده از آن ابعاد بزرگتری از عملیات موساد در شورآباد دارد. عملیاتی که هنوز ابعاد کیفی و کمّی آن به طور کامل مشخص نیست.
بر اساس اعلام سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات، شورایعالی امنیت ملی و روابط عمومی وزارت اطلاعات، مجموعهای از اسناد راهبردی و طبقهبندیشده اسرائیل در حوزههای مختلف به دست ایران افتاده و اخیراً روند انتقال آنها به داخل کشور به پایان رسیده است؛ عملیاتی که میتوان آن را دومین شکست اطلاعاتی – امنیتی اسرائیل از 7 اکتبر 2023 تا امروز دانست.
بیانیه واجا
بخشهایی از متن بیانیه رسمی وزارت اطلاعات که در تشریح کلیات این ضربه منتشر شد، از این قرار است:
اسناد بهدستآمده از منظر محتوا، ضمن تنوع موضوعی، دارای ارزشهای راهبردی، کاربردی، تحقیقاتی و علمی است. اطلاعات متنوعی که بخشی از آن در حوزههای مرتبط با برنامههای غیرقانونی و پنهانِ تسلیحات هستهای، منجمله تأسیسات، تحقیقات، ارتباطات با مؤسسات آمریکایی و اروپایی، شامل برنامههای هستهای جاری و آتی رژیم صهیونیستی است.
بخشهای دیگر، در بردارندهی اسناد مرتبط با برنامههای نظامی و موشکی، اسناد فنی مربوط به پروژههایی با کاربرد دوگانهی علمی و فنی، اسامی، مشخصات، تصاویر و آدرس مجموعهی مدیران و مقامات و دانشمندان درگیر در این پروژهها را شامل میگردد. از نکات مهم کشف شده آنکه رژیم صهیونیستی علاوه بر اتباع آن رژیم، از محققیّنی با تابعیت کشورهای دیگر هم بهره میگیرد که مشخصات کامل آنها نیز موجود میباشد.
بدیهی است که بخشهایی از اسناد برای استحضار ملت سرافراز ایران منتشر خواهد شد و بخشی از دستاوردهای علمی و تحقیقاتی بهدست آمده، قابلیت بهرهبرداری در کشور عزیزمان دارند که به مؤسسات و دستگاههای ذیربط ارائه میشوند. حجم قابل توجهی از اسناد، مورد استفادهی نیروهای مسلح مقتدر کشورمان میباشند و بخشهایی از آن قابل تبادل با کشورهای دوست یا ارائه به سازمانها و گروههای ضدصهیونیستی خواهند بود.
اسناد به وضوح بیانگر آن است که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، چگونه در نقش پشتیبان، همکار و پیمانکار، در ارتقای برنامههای تسلیحاتی رژیم جنایتپیشهی صهیونیستی نقشآفرینی کرده و میکنند اما به دروغ و با استانداردهای دوگانه، جمهوری اسلامی ایران را به حرکت در مسیری غیرصلحآمیز متهم مینمایند.
سالهاست رژیم منحوس صهیونیستی در سایه سکوت و حمایت باشگاه سلطهگران، با نوعی پنهانکاری مرموز هستهای، تا انتهای مسیری را که آنها مدعیاند برای صلح و امنیت جهان مخاطرهآلود است، پیموده، اما سلطهگران ظالم و مستکبر جهان، مزورانه بیشترین فشارها را بر کشورمان وارد میسازند درحالی که جمهوری اسلامی ایران صرفاً به دنبال استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برای افزایش سطح سلامت و رفاه شهروندان خود است و قاطعانه اعلام کرده در پی ساخت سلاح هستهای نبوده است.
از جالبترین اسناد به دست آمده، گزارشات متعدد و دروغین رژیم جنایتکار صهیونیستی به برخی نهادهای بینالمللی «علیه برنامههای صلحآمیز هستهای کشورمان» است و جالبتر از آن، انعکاس عین همان دروغپردازیهای مزّورانهی رژیم در گزارشها و ادعاهای آن نهادهاست!
شیوههای دسترسی سربازان گمنام امام زمان (عج) به اسناد رژیم و نیز شگردهای خارجکردن آنها از سرزمینهای اشغالی فلسطین، بهگونهای طراحی و اجرا شد که تورهای متعدد امنیتی و دالانهای تودرتوی حفاظتی رژیم پر ادعا را کاملاً خثنی کردند. اهتمام ویژهی آن رژیم بر حراست از اسنادی چنین راهبردی، باعث شده بود تا شدیدترین تدابیر برای حفاظت از آنها اعمال شود. بههمین نسبت، تلاش برای دستیابی به این اسناد نیز باید با طرحی کاملاً هوشمندانه و چندلایه انجام میشد. لذا پیچیدگی عملیات مورد بحث فراتر از آن است که آن رژیم به ابعاد مختلف آن آگاهی یابد یا بتواند با اقدامات نمایشی، بر ناتوانی امنیتی و اطلاعاتی خود سرپوش بگذارد؛ چنانکه در ایام اخیر با بازداشت تعدادی از صهیونیستها و در واقع قربانی ساختن آنها، بازسازی تصویر آسیبدیدهی خود نزد افکار عمومی را دنبال کرده و البته ثمربخش نبوده است.
آنچه اکنون در اختیار وزارت اطلاعات است، در شرایطی حاصل شده که رژیم صهیونیستی میکوشد تصویری نفوذناپذیر از خود به نمایش گذارد. آنها درحالی که درسآموختههای شکستهای اطلاعاتی پیشین را مرور میکردند و به گمان خود، مسیرهای نفوذ را سد کرده بودند، با عملیات سترگ «طوفانالاقصی» مجاهدین قهرمان فلسطینی روبهرو شدند و افتضاح اطلاعاتی-امنیتی بینظیری را به نمایش گذاشتند. آنچه اکنون و در قالب عملیات وزارت اطلاعات صورت گرفته است، بیتردید نقطهی عطف دیگری در کارنامهی ننگین اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی و دستاورد تاریخی بیبدیلی برای محور مقاومت است که بار دیگر افسانه نفوذناپذیری این رژیم را به سخره کشید.»
پیچیدگی طراحی و اجرا
عملیاتی در این سطح، نیازمند یک طراحی گسترده، پیچیده و چندلایه است. میتوانیم این طراحی را در چند بخش مرور کنیم. جمعآوری اطلاعات، شناسایی اهداف، جلب همکاری منابع مورد نیاز، دسترسی به اهداف، طراحی عملیات ورود، جمعآوری، ربایش، خارج کردن اسناد از اماکن نگهداری و در نهایت خروج آنها از اسرائیل و انتقال به خاک ایران را میتوان شمای کلی این طرح دانست. هرچه بیشتر به ابعاد این عملیات که انجام آن از سوی وزارت اطلاعات اعلام شده فکر کنیم، در هم پیچیدهتر خواهد شد. این اسناد در چه قالبی هستند؟
پروندههای کاغذی، درایوهای اکسترنال، سیدی، دیویدی، دیتا کارتریج یا سرورهای غولپیکر ذخیرهسازی؟ در یک مکان قرار داشتند یا در آرشیوهای مختلف نگهداری میشدند؟ اگر در آرشیوهای مختلف بودند، منطق حکم میکند که عملیات ربایش اسناد به صورت همزمان اجرا شده باشد. چرا که محدودیت زمان در چنین مواردی به شدت مطرح است و در صورت لو رفتن اولین عملیات، میتوان انتظار بالا رفتن حساسیت سرویس حریف و سوختن زنجیروار تیمهای عملکننده را مدنظر قرار داد.
اگر تمام اسناد در یک آرشیو حفاظتشده فوق امنیتی نگهداری میشدند، پیچیدگیهای این عملیات شکل دیگری به خود میگیرد. اسناد مربوط به کدام سازمانهای اسرائیلی بودند و حفاظت آنها بر عهده کدام نهاد یا نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بوده است؟ بسیاری از این سوالها هیچ وقت پاسخی پیدا نمیکند. این طراحی ماهها زمان برده است.
خروج و انتقال
وزیر اطلاعات هنگام اعلام خبر انجام این عملیات بر این نکته تاکید کرد که شیوههای انتقال اسناد به اندازه خود اسناد اهمیت دارند و محفوظ باقی خواهند ماند. هر چقدر که عملیات در اختیار گرفتن اسناد دارای پیچیدگی بوده، انتقال آنها از اسرائیل به ایران پیچیدهتر است. شکل و حجم اسناد، محل یا محلهای نگهداری آنان، اقدامات حریف پس از اطلاع یافتن و تلاش آنها برای خنثیسازی و پس گرفتن اسناد، بخشی از این پیچیدگیها هستند. زمان انجام عملیات و حجم محموله یا محمولهها مشخص نیست اما این اسناد با عبور از کشورهای دیگر به خاک ایران رسیده و هر سه شیوه زمینی، دریایی و هوایی برای انجام آن محتمل است. میتوان گفت خارج کردن اسناد از اسرائیل و انتقال آن به ایران، یک عملیات مجزا با طراحی پیچیده و جداگانه است.
سطح اطلاعات
دادههایی که میتوانیم بر اساس آن، این عملیات را تحلیل کنیم، اندک هستند. اما میتوان ابعادی از آنچه در اسرائیل رخ داده و در روایت رسمی منتشر شده را با استفاده از آنها روشن کرد. در بیانیه وزارت اطلاعات اشاره شده است که این اسناد مربوط به بالاترین طبقهبندی اطلاعات در اسرائیل هستند. اسرائیل از سه سطح برای طبقهبندی اطلاعات خود استفاده میکند که بر اساس سیستم مشابه در ایران میتوانیم آن را به ترتیب اهمیت، در سه سطح «محرمانه»، «سری» و «به کلی سری» قرار بدهیم. اطلاعات به کلی سری، اطلاعاتی هستند که افشای غیرمجاز آنها، آسیبهای فوقالعاده جدی به امنیت ملی وارد میکند. اسناد منتقلشده به ایران از این جهت اهمیت بسیار زیادی دارند.
بیانیه دستگاه اطلاعاتی حاکی از آن است که اطلاعات راهبردی حریف در این انتقال به دست جمهوری اسلامی افتاده که همین گزاره، اقدام مذکور را یک گام بالاتر از اقدام مشابه اسرائیل در هشت سال قبل قرار میدهد. در آن زمان، اسرائیلیها اسنادی قدیمی از ایران را به سرقت بردند که البته کارکرد به خصوص خود را برای آنها داشت. اما در حال حاضر گفته میشود که اطلاعات به دست آمده از حوزه حریف، باعث تکمیل و روزآمدی دادهها در ایران شده است. این بهروزرسانی، توان عملیاتی جمهوری اسلامی ایران را افزایش میدهد. میتوانیم این عملیات را پاسخی به اقدام مشابه 8 سال قبل اسرائیل در ایران بدانیم؛ با ابعادی پیچیدهتر و کاربردهایی متفاوت.
کاربرد دادهها
بیانیههای وزارت اطلاعات و شورایعالی امنیت ملی، تا حدودی کاربرد اطلاعات به دست آمده در این عملیات را مشخص کند. در بیانیه آمده است که این اسناد از نظر محتوا ضمن تنوع موضوعی، دارای ارزشهای راهبردی، کاربردی، تحقیقاتی و علمی است. بخشی از اسناد مربوط به برنامه و تاسیسات هستهای اسرائیل، بخشی دیگر مربوط به حوزه نظامی و موشکی، بخشی دیگر نیز مربوط به اشخاص درگیر در این پروژههاست. با این توصیفات از اسناد مذکور، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که اطلاعات به دست آمده، تا حد زیادی اطلاعات به روز هستند.
از لحاظ امنیتی، این اطلاعات میتواند بانک اهداف بالقوه و بالفعل در اسرائیل را روزآمد و طولانیتر کند. در هر نقطهای که نیاز به کنش یا واکنش باشد، این اطلاعات میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. در حال حاضر که اسرائیل به طور علنی از حمله به تاسیسات ایران صحبت میکند، اهمیت این اطلاعات دوچندان میشود. چراکه با شناسایی مختصات و مشخصات اهداف احتمالی، دست جمهوری اسلامی برای واکنش متقابل و متناسب در ساعت صفر را باز میکند. این نکته در بیانیه شورایعالی امنیت ملی مورد توجه قرار گرفته است.
زمانی که از واکنش فوری و متقابل در برابر اقدام احتمالی اسرائیل صحبت میکنیم، همانطور که در بیانیه شورایعالی امنیت ملی ذکر شده، اهداف متناسب برای واکنش در نظر قرار میگیرند. در این نقطه با اصل چشم در برابر چشم مواجه هستیم. سایت تسلیحاتی در برابر سایت تسلیحاتی، زیرساخت در برابر زیرساخت و تاسیسات هستهای در برابر تاسیسات هستهای. بخش دیگری از این اسناد، بر اساس قواعد موجود کاربرد عملیاتی ندارد. اما میتواند در حوزههای مشابه در ایران مورد استفاده قرار بگیرد. به خصوص اسنادی که مربوط به طرحهای تحقیقاتی در رشتههای مختلف هستند.
با توجه به روابط گسترده اسرائیل با کشورهای غربی تراز اول در حوزههای علمی به خصوص ایالات متحده، این دادهها در حوزههای علمی و تحقیقاتی کاربرد خواهند داشت. همانطور که در بیانیه وزارت اطلاعات ذکر شد: «بخشی از دستاوردهای علمی و تحقیقاتی بهدست آمده، قابلیت بهرهبرداری در کشور عزیزمان را دارند که به مؤسسات و دستگاههای ذیربط ارائه میشوند.» بخشی از اسناد مورد استفاده نیروهای مسلح قرار گرفتند و بخشی دیگر بیشتر در حوزه اطلاعات، ضداطلاعات و امنیت کاربرد خواهند داشت.
تفکیک اسناد در این حوزه، بستگی به آن دارد که اسناد مذکور مربوط به چه موضوعاتی باشند. اسناد مربوط به منابع اطلاعاتی اسرائیل، در حوزه پدافندی و ضدجاسوسی بهرهبرداری خواهد شد. اسناد مربوط به مدیران، دانشمندان، سیاستمداران و پروژهها در حوزه جمعآوری اطلاعات خارجی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. این دادهها، بخشی از اطلاعات پیشین را به روز یا آنها را تکمیل میکند.
تبادل اطلاعات
این اسناد دست جمهوری اسلامی را در تبادل اطلاعات با سرویسهای دیگر، پر خواهد کرد. از آنجایی که قواعد دنیای اطلاعات با قواعد دنیای آشکار سیاست تفاوت زیادی دارد، اگر یک کشور غربی دارای ارتباطات گسترده با اسرائیل هم خواهان تبادل اطلاعات با ایران در این حوزه شد، نباید تعجب کرد. کشورهای نزدیک به ایران مانند روسیه که دارای ارتباطات گسترده با اسرائیل هستند که جای خود را دارند.
در بیانیه وزارت اطلاعات بر این موضوع تاکید شده است که «بخشهایی از آن قابل تبادل با کشورهای دوست یا ارائه به سازمانها و گروههای ضد صهیونیستی خواهند بود.» در صورتی که تهران به این نتیجه برسد که نیاز است بخشی از این اطلاعات با گروههای مسلح و جنبشهای ضداسرائیلی مانند انصارالله، حزبالله، حماس و جهاد اسلامی به اشتراک گذاشته شود، بر توان عملیاتی آنها نیز تاثیر خواهد گذاشت.
بهرهبرداریهای احتمالی
اسرائیل به عنوان یکی از پایههای تخریب توافق هستهای ایران و 1 + 5 در کنار نیروهای تندروی داخلی، با هدفی مشخص دست به اقدام زد و تحلیلگران بر این باورند که آنها توانستند از آن اسناد قدیمی و بایگانی شده که 11 بهمن 1396 سرقت کردند، برای رسیدن به 18 اردیبهشت 1397 که ترامپ از برجام خارج شد و مرگ آن را رقم زد، استفاده کنند.
نخستوزیر اسرائیل، آن اسناد که گفته میشود مربوط به سالهای 1999 تا 2003 بودند را 8 روز قبل از خروج ترامپ از برجام رونمایی کرد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل آنچه به دست آورده بود را با نمایشی تمامعیار در اختیار رسانهها قرار داد و از آن برای افزایش فشار سیاسی و رسانهای علیه تهران استفاده کرد. اسناد نمیتواند فشار خارجی گستردهای علیه اسرائیل ایجاد کند. مگر اینکه در اسناد مواردی وجود داشته باشد که حاکی از ضربههای اسرائیل به کشورهای دیگر باشد؛ از سوی دیگر، برنامه هستهای اسرائیل چیزی نیست که جهان از ابعاد نظامی آن بیخبر باشد.
ایران موضوع را در سطح رسمی نگه داشته و فعلاً آنچه در اسرائیل به سرانجام رسید، دستمایه پیامهای تبریک مقامات به یکدیگر شده است و خیلی به ابعاد آن پرداخته نمیشود. صرفاً مسابقهای در فضای شبکههای اجتماعی به وجود آمده که هر کسی ادعایی درباره آن مطرح میکند. مجتبی زارعی، عضو کمیسیون امنیت ملی ادعا کرد 10 میلیون برگ سند به ایران آورده شده که انتشار هر کدام از آنها باعث ایجاد یک بحران در قارههای مختلف میشود.
دیگری مدعی بود این اطلاعات صرفاً در چند هارددیسک بوده است. مشخص نیست این پریشانی حاصل یک طراحی است یا بیبرنامگی. اما این به معنای بسته بودن دستهای تهران نیست. تهران میتواند با این اسناد تعداد کارتهای در دست خود را افزایش دهد و توان عملیاتی خود برای مقابله با اسرائیل در میان تهدیدات فعلی را بالاتر ببرد. اسناد و اطلاعات در اختیار رقبای اسرائیل در حوزههای گوناگون بگذارد که باعث تضعیف تلآویو خواهد شد. از یک سو این اقدام باعث افزایش بازدارندگی تهران میشود و از سوی دیگر توان چانهزنی را بالا میبرد. آن دسته از دادههای تحقیقاتی و فنی که با نیازهای ایران انطباق داشته باشد، برای افزایش توان در حوزههای مذکور مورد استفاده قرار میگیرد.
نتانیاهو در حال حاضر علاوه بر درگیری با کشتار در غزه، در داخل اسرائیل نیز با بحرانهای سیاسی فراوانی روبهرو شده است. این شکست امنیتی سنگین نیز به بحرانهای اخیر او اضافه خواهد شد؛ موضوعی که فشار سیاسی بر او را افزایش خواهد داد. سقوط دولت او در نهایت به نفع جمهوری اسلامی است. او باید به زودی با ابعاد و عواقب این اتفاق روبهرو شود. باید دید هر بخش از آنچه به تهران منتقل شده در حیطه ماموریت کدامیک از سرویسهای اطلاعات نظامی، داخلی و خارجی اسرائیل قرار میگیرد. باید به این نکته نیز توجه کرد که حریف برای جبران این ضربه که پس از 8 سال دریافت کرد، چه میکند.
بازار ![]()
-
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۵:۳۹
-
۱۵ بازديد
-

-
پیام سپاهان
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/969959/