پیام سپاهان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امریکا با سرمایهگذاری در میادین نفتی تلاش دارد به شکلی خزنده نفوذ ایران و روسیه را کاهش دهد متغیری که میتواند تحولات عراق در میانه شکافهای فرقهای حاکم را پیچیدهتر کند
بازار ![]()
حدیث روشنی| انتخابات پارلمانی ۱۱ نوامبر عراق زمینهساز رقابت و صفآرایی احزاب سیاسی بر سر مسائلی چون تعیین نخستوزیر آینده شده است. بسیاری از سیاستمداران عراقی تمایلی به اعطای دوره دوم نخستوزیری به محمد شیاع السودانی ندارند، اما در شرایطی که رقابتهای سیاسی جریان دارد، شمار زیادی از شهروندان عراقی نسبت به فرآیند سیاسیای که آن را پاسخی به مطالبات و دغدغههای خود نمیدانند، دچار سرخوردگی و نارضایتی هستند. چند ماه پیش، نشریه اکونومیست بغداد را «شهر شکوفایی غیرمنتظره» جهان نامید؛ توصیفی که نشانههای آن را میتوان در سراسر پایتخت و در قالب پروژههای گسترده عمرانی به روشنی مشاهده کرد. تصویر جرثقیلهای ساختمانی چنان به نمادی قدرتمند بدل شده که محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق در جریان انتخابات پارلمانی ۱۱ نوامبر، جرثقیل را به عنوان نماد ائتلاف «بازسازی و توسعه» خود برگزید و در بیلبوردهای تبلیغاتی، با کلاه ایمنی کارگری ظاهر شد! اکنون نیز یکی از مهمترین پرسشها درباره مسیر آینده دموکراسی و جامعه عراق این است که آیا نظام سیاسی کشور قادر خواهد بود همگام با تغییراتی که در خیابانها به نمایش درآمدهاند، پیش برود یا نه. در جریان دیدار هیات شورای آتلانتیک با سیاستمداران، تحلیلگران، روزنامهنگاران و جوانان عراقی در بغداد، اربیل و دهوک، پیامهایی از خوشبینی نسبت به حرکت عراق در مسیر درست به گوش میرسید؛ اما در کنار آن، تردیدهای عمیقی نیز مطرح بود مبنی بر اینکه نظام سیاسی عراق تا چه اندازه خواهد توانست با کارآمدی، با چالشهای پرشمار پیشِرو مواجه شود. به گزارش این موسسه پس از انتخابات عراق، نخبگان سیاسی این کشور گفتوگوهای داخلی خود را عمدتا در امتداد خطوط فرقهای برای تشکیل دولت آینده آغاز کردند. ائتلاف «بازسازی و توسعه» به رهبری نخستوزیر، در انتخابات ماه گذشته با کسب ۱.۳ میلیون رای و ۴۶ کرسی، بیشترین آرا و کرسیها را به دست آورد. موفقیت انتخاباتی محمد شیاع السودانی بازتابدهنده میزان بالای محبوبیت اوست؛ بهگونهای که «منقذ داغر» نظرسنج عراقی، با استناد به نتایج چندین نظرسنجی تاکید میکند که السودانی در دوره پس از سال ۲۰۰۳ محبوبترین سیاستمدار عراق بوده است. این واقعیت که «جنبش فراتین» وابسته به السودانی در انتخابات ۲۰۲۱ تنها یک کرسی آن هم کرسی خود او را به دست آورد هم گواهی بر جهش سیاسی او در این انتخابات است و هم نشاندهنده ارتباط محدود میان تعداد کرسیهای کسبشده و فرآیند انتخاب نخستوزیر در عراق. با این همه و با وجود آنکه احزاب شیعه عضو «چارچوب هماهنگی شیعیان» حاکم در انتخابات با فهرستهای جداگانه حضور یافتند، این چارچوب در روزهای پس از رایگیری به سرعت به انسجام رسید. گفتنی است رهبران سیاسی شیعه در این زمینه تاکید کردند که بهجز استثنای قابلتوجهِ خودِ السودانی اجماع محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه هیچ نخستوزیری نباید برای دوره دوم ابقا شود و نخستوزیر آینده نیز اجازه نخواهد داشت حزب سیاسی اختصاصی خود را تشکیل دهد. این درحالی است که رهبران «چارچوب هماهنگی شیعیان» همچنان درباره شایستگیهای گزینههای مختلف برای نخستوزیری بحث میکنند، تصمیم در عمل از پیش روشن شده: نخستوزیر آینده عراق عملا در نقش یک «مدیر اجرایی» عمل خواهد کرد؛ کسی که سیاستهای چارچوب را اجرا میکند، نه اینکه خود به طراحی و تدوین آنها بپردازد.
شکاف در صفوف سنیها و کردها؟
اگر محمد شیاع السودانی امیدی به تشکیل ائتلافی فرامذهبی با اتکا به حمایت احزاب کردی و سنی داشت، این احتمال در روزهای نخست پس از انتخابات بسیار دور از دسترس به نظر میرسید، چراکه رهبران سنی و کرد تا حد زیادی با موضع جریانهای شیعه همنظر بودند که نخستوزیری عراق باید به یک دوره محدود شود؛ موضعی که سیاستمداران طیفهای مختلف با اشاره به دوره دوم نیمهاقتدارگرایانه نوریالمالکی، نخستوزیر پیشین، آن را به عنوان نمونهای هشداردهنده مطرح کردند. در هر حال در روزهای ابتدایی پس از انتخابات، وجه مشترک چندانی میان جریانهای سنی دیده نمیشد، جز توافق کلی بر این نکته که محمد الحلبوسی، رهبر حزب «تقدم»، نباید بار دیگر ریاست پارلمان را برعهده بگیرد. با این حال، در ۲۳ نوامبر، جریانهای سنی از تشکیل ائتلافی با عنوان «شورای سیاسی ملی» خبر دادند؛ ائتلافی که قرار است نقشی شبهِ «چارچوب هماهنگی شیعیان» برای اهل سنت را ایفا کند و هدفش نمایش وحدت در برابر بلوک شیعی است. با این همه، این اتحاد تاکنون در عمل آزموده نشده است. از طرفی در اقلیم کردستان نیز که دو حزب اصلی این منطقه، یعنی حزب دموکرات کردستان (KDP) و اتحادیه میهنی کردستان (PUK)، بیش از یک سال پس از انتخابات اکتبر ۲۰۲۴ هنوز موفق به نهاییسازی عناصر کلیدی دولت اقلیم کردستان (KRG) نشدهاند. برخی سیاستمداران گمانهزنی کردند که کردها، با توجه به اختلافات میان دوطرف بر سر اینکه کدام حزب کنترل وزارتخانههای کلیدی دولت اقلیم را دراختیار داشته باشد و نیز اینکه آیا حزب دموکرات کردستان بر دراختیار گرفتن ریاستجمهوری عراق برخلاف الگوی پیشینِ در دست بودن این سمت توسط اتحادیه میهنی پافشاری خواهد کرد یا نه، ممکن است روند تشکیل دولت در بغداد را به تاخیر بیندازند.
برگ برنده نیروهای نظامی در عراق
در این میان سیاستمداران و احزابی که با گروههای نظامی همسو هستند، در انتخابات ماه گذشته موقعیت خود را تقویت کردند. جریان «صادقون»، شاخه سیاسی گروه «عصائب اهلالحق» که ازسوی ایالاتمتحده در لیستسیاه قرار دارد، با کسب ۲۷ کرسی در مقایسه با هفت کرسی در انتخابات پیشین پیشرفت چشمگیری داشت. «سازمان بدر» که با نظامیان مرتبط است اما هنوز در فهرست ادعایی امریکا قرار نگرفته، ۱۸ کرسی به دست آورد و شماری از نامزدهای وابسته به گروههای نظامی نیز در فهرست احزاب جریان اصلی سیاسی حضور داشتند. براساس برخی برآوردها، نامزدهای مرتبط با این گروهها اکنون بیش از ۵۰ کرسی پارلمان را دراختیار دارند؛ امری که نشان میدهد این گروهها همچنان بازیگران سیاسی اثرگذاری هستند. هر چند بسیاری از سیاستمداران عراقی اذعان میکنند که نخستوزیر آینده عراق ناگزیر خواهد بود این گروهها را تحت کنترل دولت درآورد. با این حال، همزمان، گروهی مدعیاند که افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی این گروهها چالشی جدی در عرصه سیاست داخلی خواهد بود. به نظر میرسد مقامهای امریکایی بهصورت غیرعلنی خط قرمزی ترسیم کردهاند و بر کنار گذاشته شدن گروههای نظامی که واشنگتن آنها را در لیست سیاه قرار داده، دولت آینده را تحت فشار قرار دادند. اگر چنین باشد، نشریه آتلانتیک با اشاره به این متغیر مدعی است باتوجه به عملکرد قدرتمند احزاب وابسته به این گروهها، این موضوع چالشی سیاسی برای «چارچوب هماهنگی شیعیان» ایجاد خواهد کرد.
گسست میان جامعه و نخبه
درحالی که سیاستمداران عراقی به شدت درگیر نتایج انتخابات و روند تشکیل دولت هستند، این الزاما به معنای درگیر بودن افکار عمومی عراق به این فرآیند نیست. بنابر ادعای منابعی بسیاری از عراقیها پیشتر نیز به این جمعبندی رسیدهاند که انتخابات آنچنان تعیینکننده نیست. همزمان تحلیلگران باسابقه سیاسی، فعالان جامعه مدنی و جوانان عراقی نارضایتی خود را از روند سیاسی ابراز کرده و میکنند، به طوری که برخی حتی اذعان داشتند در انتخابات ماه گذشته رای ندادهاند و تمایلی به مشروعیتبخشی به نظام سیاسی عراق ندارند. در عین حال گروهی از جوانان عراقی به سرخوردگی عمیقی اشاره کردند که پس از سرکوب جنبش «تشرین» در سال ۲۰۱۹ شکل گرفت؛ زمانی که جوانان عراق برای مطالبه تغییرات بنیادین سیاسی به خیابانها آمدند، اما درنهایت این مطالبات محقق نشد. آنان همچنین به ناکامی نامزدهای مستقل و فعالان سیاسی در ایجاد تغییر پس از ورود به پارلمان در سال ۲۰۲۱ اشاره کردند. به گزارش شورای آتلانتیک و به گفته این جوانان، برخی از این فعالان در نهایت جذب و هضم نظام سیاسی شدند و به احزاب جریان اصلی پیوستند؛ همان احزابی که پیشتر علیه آنها مبارزه انتخاباتی کرده بودند. در انتخابات امسال نیز نامزدهای مستقل و وابسته به جامعه مدنی تا حد زیادی از صحنه رقابت کنار رفتند. به گونهای که سیاستمداران عراقی از طیفهای مختلف به مشارکت رایدهندگان بالاتر از حد انتظار اشاره کردند، اما منتقدان پاسخ دادند که این انتخابات، «انتخابات میلیاردرها» بوده؛ انتخاباتی که مشارکت در آن بیشتر نتیجه هزینههای سیاسی بیسابقه بود تا شور و اشتیاق واقعی رایدهندگان. برای بسیاری از عراقیها، این واقعیت که نتایج انتخابات تاثیر چندانی بر فرآیند تشکیل دولت ندارد، یادآوری دیگری است بر اینکه نظام سیاسی عراق ابزارهای کمی برای پاسخگو کردن رهبران دراختیار شهروندان عادی قرار میدهد.
ایالاتمتحده، همچنان بازیگری حاشیهساز
با این همه و براساس آنچه موسسه شورای آتلانتیک مدعی شده، حتی اگر عراق تا حد زیادی از کانون توجه واشنگتن خارج شده باشد، به نظر میرسد عراقیها همچنان مشتاق گفتوگو درباره شراکت امریکا و عراق هستند. کردها، سنیها و حتی رهبران شیعه عراق بر اهمیت روابط با ایالاتمتحده و تمایل خود برای تقویت این رابطه تاکید داشتند. این درحالی است از سوی دیگر ایران نیز در این کشور همچنان حضوری پررنگ دارد. در همین راستا رهبران سیاسی شیعه از اجماعی سخن میگویند که برمبنای آن، سیاست خارجی عراق باید توازنی میان شراکت قوی با ایالاتمتحده و روابط تاریخی دیرینه با ایران برقرار کند. شماری از سیاستمداران و تحلیلگران عراقی نیز تاکید کردند که نخستوزیر آینده، رویکردی مبتنی بر تداوم در سیاستهای عراق، ازجمله در قبال ایالاتمتحده، در پیش خواهد گرفت. در همین رابطه در تاریخ ۸ دسامبر، دو مقام عراقی در حوزه نفت تایید کردند که فعالیتها در میدان نفتی «غرب قُرنه ۲» در جنوب عراق بهطور ناگهانی متوقف شده است. به گفته این مقامات، دلیل تعطیلی، نشت خط لوله صادراتی است. اما در محافل انرژی بغداد، چندان کسی این روایت را باور نکرد. چند روز پیش از آن، شرکت «اکسونموبیل» به طور غیررسمی به وزارت نفت عراق نزدیک شده و علاقه خود را برای خرید سهم عمدهای که شرکت روسی «لوکاویل» در این میدان نفتی عظیم دارد، اعلام کرده بود. آنچه پس از آن رخ داد، مجموعهای برنامهریزیشده از رویدادها بود: اعلامیه «فورس ماژور» لوکاویل، تعلیق پرداختها توسط بغداد و دعوت آشکار از شرکتهای امریکایی برای ورود به این میدان. آنچه ممکن است بهظاهر یک اختلاف فنی یا قراردادی به نظر برسد، در واقع تلاشی حسابشده برای قطع حیاتیترین مسیر انرژی استراتژیک روسیه در عراق است؛ تنها چند ماه پس از آنکه واشنگتن دوباره تلاش خود برای به حاشیه راندن مسکو در سطح جهانی را از سر گرفت.
خیز واشنگتن برای کنار زدن مسکو در معادلات بغداد
نشریه کردل در همین رابطه نوشت: ریشههای بحران میدان نفتی «غرب قُرنه ۲» به صورت ناگهانی پدید نیامده، بلکه نتیجه مستقیم تلاقی تحریمهای غرب علیه روسیه با سیاستهای نفتی بغداد است. در سال ۲۰۲۲، پس از تشدید جنگ اوکراین، ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا مجموعهای از تحریمها را علیه شرکتهای روسی فعال در بخش انرژی و نفت اعمال کردند؛ ازجمله محدودیت در تامین مالی پروژهها، ممنوعیت تامین تجهیزات فنی و محدود کردن تراکنشهای بانکی بینالمللی که در عمل شرکتهای بزرگ نفتی روسیه را در خارج فلج کرد. شرکت «لوکاویل» که زمانی میدان دوم بزرگ نفتی عراق را اداره میکرد، بهتدریج توان تامین مالی و تجهیزات لازم برای ادامه فعالیت را از دست داد. همچنین در ماه نوامبر، این شرکت روسی به وزارت نفت عراق اطلاع داد که دیگر قادر به انجام تعهدات قراردادی خود نیست. پاسخ بغداد نیز سریع بود. وزارت نفت تمام پرداختهای نقدی و غیرنقدی برنامهریزیشده به این شرکت را معلق کرد و صادرات نفت از میدان را متوقف نمود؛ امری که نشان داد بحران از یک مشکل صرفا فنی به یک اختلاف مالی و اداری تحت فشار خارجی تبدیل شده است. همزمان دولت نیز مداخله کرد و به طور موقت حقوق کارکنان میدان را پرداخت تا تولید ادامه یابد که نشاندهنده شدت تنش و فشاری بود که محدودیت عملیات شرکت روسی ایجاد کرده بود. به ادعای برخی ناظران اعلام «فورس ماژور» توسط لوکاویل نشانه آشکاری از فروپاشی توانایی شرکت برای ادامه فعالیت در محیطی فلجشده توسط تحریمهای غربی بود که بقای آن در عراق را تقریبا غیرممکن ساخت، بهویژه تحریمهای ایالاتمتحده و بریتانیا به عنوان ابزاری سیاسی برای بازچینی نفوذ در بخش انرژی عراق بهکار گرفته شده و یکی از مهمترین میادین نفتی و منابع مرتبط این کشور را به هدفی مستقیم از سیاستهای بازسازی غربی بدل کرده است.
چرا میدان غرب قُرنه ۲ اهمیت دارد؟
میدان «غرب قُرنه ۲» با تولید نزدیک به نیم میلیون بشکه در روز چیزی حدود ۱۰درصد از کل تولید نفت عراق، یکی از بزرگترین میادین نفتی جهان و سنگبنای درآمد ملی عراق است و تولید آن تقریبا ۰.۵درصد از تولید جهانی نفت را شامل میشود. از زمان امضای قرارداد بهرهبرداری با «لوکاویل» در سال ۲۰۰۹، این شرکت روسی ۷۵درصد از سهم عملیاتی میدان را دراختیار داشته است. این کنترل محدود به مدیریت فنی نبود، بلکه به روسیه نفوذ غیرمستقیم بر یکی از مهمترین منابع انرژی عراق میداد و هر تصمیم یا تغییر در این میدان پیامدهای اقتصادی و سیاست داخلی به همراه داشت. لازم به ذکر است که حضور «لوکاویل» همچنین به عنوان وزنهای در مقابل سلطه امریکا در بخش انرژی عراق پس از سال ۲۰۰۳ عمل میکرد، بخشی که عمدتا در دست شرکتهای غربی مانند «بیپی» و «شل» بود. این میدان یکی از ستونهای صادرات نفت عراق است و کنترل آن موضوعی فراتر از سودآوری یا کارآمدی عملیاتی است. مدیریت این منبع حیاتی به معنای توانایی کنترل میزان تولید و صادرات و در نتیجه تاثیرگذاری بر درآمدهای ملی و کسری یا مازاد بودجه دولت است، بنابراین هرگونه تغییر در ساختار مدیریت، همانطور که امروز با فشار تحریمهای غربی بر لوکاویل شاهد آن هستیم، درِ بازچینی نفوذ در داخل کشور را میگشاید و بغداد را در موقعیتی قرار میدهد که گزینههای محدودی میان حفظ شراکت با روسیه یا تعامل با شرکای غربی تحت حمایت نفوذ سیاسی و اقتصادی بینالمللی دارد. در هر حال حذف لوکاویل صرفا مربوط به محدودیتهای فنی یا مالی نیست، بلکه به معنای بازتوزیع نفوذ است که جای پای روسیه در خاورمیانه را تضعیف میکند.
تاریخچهای کوتاه از یک بازی طولانی
حضور لوکاویل در عراق به دوران صدام بازمیگردد، زمانی که این شرکت حق توسعه میدان غرب قُرنه را دریافت کرد، اما پیش از حمله غیرقانونی ۲۰۰۳، تحت فشار امریکا از کشور اخراج شد. پس از سالها مذاکره، مسکو در سال ۲۰۰۹ با قرارداد خدماتی بازنگریشده به میدان بازگشت. از آن زمان، لوکاویل سرمایه قابلتوجهی در زیرساختها، آموزش و توسعه تولید تزریق کرده و به افزایش تولید میدان غرب قُرنه ۲ تا نزدیک به ۴۸۰ هزار بشکه در روز کمک کرده است. اما موفقیت شرکت، آن را هدفی برای فشارها قرار داد. با تشدید تنشها میان مسکو و واشنگتن، بخش نفت عراق به صحنهای دیگر برای نبرد بر سر کنترل بدل شد. فشار اخیر بر «لوکاویل» نیز کاملکننده یک مسیر دو دههای است که با خروج اجباری شرکت آغاز شد، با تحمل شکننده امریکا بازگشت و اکنون با پاکسازی آرام به پایان رسیده است.