پیام سپاهان - خراسان / «ابومسلم؛ آزمون یک مسئولیت» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم وحید تفریحی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بازگشت ابومسلم به مستطیل سبز، احیای بخشی از حافظه جمعی مشهد است؛ تیمی که نامش با تاریخ فوتبال شرق کشور گره خورده و سالها فراتر از یک باشگاه، یک هویت بوده و هست. استقبال خیرهکننده فوتبالدوستان مشهدی از بازیهای ابومسلم ثامن آن هم در لیگ دسته سه، پیش از هر چیز یک پیام روشن دارد، این که ابومسلم هنوز زنده است، نه در جدول مسابقات، بلکه در قلب مردم. سکوهایی که دوباره سیاهپوش شدند، شعارهایی که از دل خاطرات دههها پیش بیرون آمد و اشتیاقی که حتی سطح پایینتر لیگ هم نتوانست آن را کمرنگ کند. همه این ها نشان داد جای خالی ابومسلم در فوتبال ایران، هیچوقت پر نشده بود. ابومسلم سرمایه اجتماعی است، فقط یک باشگاه ورزشی نیست که با چند برد و باخت تعریف شود؛ اما درست در همین نقطه، نگرانی آغاز میشود.
احیای ابومسلم اگر صرفاً به بازگرداندن نام و پیراهن محدود شود و در عمل، فاصلهای معنادار با جایگاه، تاریخ و انتظار هواداران داشته باشد، نهتنها به ترمیم خاطرات گذشته کمک نمیکند، بلکه میتواند سرمایه عاطفی هواداران را فرسوده و جایگاه این تیم ریشه دار و باهویت را در دل هواداران ساقط کند. فوتبال مشهد تشنه ابومسلم است، اما ابومسلمی در حد نامش. بازی اخیر این تیم در مشهد، با حضور انبوه هواداران و شکست تلخ، دقیقاً یک تلنگر بود. این شکست هرچند طبیعت فوتبال است اما هشداری بود درباره فاصله میان انتظار هوادار و واقعیت فنی تیم. هواداری که با خاطره لیگ برتر، جام حذفی، ستارهها و سالهای غرور به ورزشگاه آمده، طبیعی است که از تیمش فقط تلاش نخواهد، کیفیت میخواهد، برنامه میخواهد و چشمانداز. این جاست که مسئولیت مدیران، کادر فنی و تصمیمسازان باشگاه سنگینتر از همیشه میشود. البته از سویی دیگر این واقعیت را هم باید پذیرفت که هواداران هم باید در این مسیر صبر و حوصله به خرج دهند و حمایت از تیم محبوب خود را استمرار ببخشند تا فشار و بار روانی سنگینی بر تیم تحمیل نشود و در یک مسیر مشخص و منطقی نقاط قوت تقویت و نقاط ضعف هم مرتفع شود.
در کنار این الزامات فنی، یک حلقه مفقوده جدی هم وجود دارد؛ حمایت اقتصادی واقعی. سالهاست از ضرورت ورود بنگاههای اقتصادی، هلدینگهای صنعتی، کنسرسیوم ها و... به ورزش استان سخن گفته میشود، از ظرفیتهایی که قرار بود پشتوانه تیمهای ریشهدار باشند و از ورزش بهعنوان یک سرمایه اجتماعی و حتی اقتصادی بهره ببرند. امروز، دقیقاً همان زمانی است که این وعدهها باید از شعار خارج و وارد میدان عمل شود. ابومسلم ثامن، فرصتی کمنظیر برای سرمایهگذاری اجتماعی است؛ تیمی با پایگاه مردمی آماده، برند شناختهشده و ظرفیت رسانهای بالا. حمایت از ابومسلم، نه هزینه است و نه ریسک و اگر درست انجام شود، قطعا یک معامله برد-برد خواهد بود. هم یک باشگاه ریشه دار و باهویت جان میگیرد و هم سرمایهگذار از جایگاه ویژه این نام در میان مردم بهرهبرداری مشروع و پایدار میکند.
این روزها احیای ابومسلم، آزمونی برای فوتبال مشهد است؛ ابومسلم پس از سال ها احیا شده اما ماندن آن، به تصمیمهایی بستگی دارد که همین امروز باید گرفته شود. اگر این بازگشت در حد نامش باشد، میتواند دوباره تاریخساز شود؛ و اگر نه، خطر دلسردی، از همیشه نزدیکتر است.