سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴

سیاسی

سرمقاله ایران/ پیروزی تاریخی ممدانی شهردار نیویورک

سرمقاله ایران/ پیروزی تاریخی ممدانی شهردار نیویورک
پیام سپاهان - ایران / «پیروزی تاریخی ممدانی شهردار نیویورک» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم سید عطاءالله مهاجرانی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: انتخاب ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - ایران / «پیروزی تاریخی ممدانی شهردار نیویورک» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم سید عطاءالله مهاجرانی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
انتخاب شهردار نیویورک در این دوره آنقدر با اهمیت و حساسیت‌برانگیز شده بود که گویی قرار است شهردار آمریکا انتخاب شود! اهمیت شهرداری نیویورک و شهر نیویورک و پیرو آن، مقام سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شهردار نیویورک، به حدی است که چنین حساسیت‌هایی غیرعادی نمی‌نماید.
یکم: دونالد ترامپ کوشیده است خود را نماد آمریکا معرفی کند، البته نماد آن چهره قلدرماب و مستکبر و متفرعن آمریکا بوده و هست، همان چهره‌ای که «دیک چنی» در دهه اول قرن بیست و یکم نماد آن بود؛ تسلط آمریکا بر جهان با پرچم دموکراسی؛ اعمال دموکراسی با قدرت و لشکرکشی. این ایده پس از اشغال عراق به نحو بسیار صریح بلکه برهنه‌ای در سخنان جرج بوش پسر (که کارگزار دیک چنی بود) مطرح شد.
ترامپ گمان می‌کرد همانگونه که برخی کشورهای عربی غرب آسیا برایش شترسواری می‌کنند، زنجیر طلای سه کیلویی به گردنش می‌آویزند یا هواپیما به او هدیه می‌دهند، مردم آمریکا هم در برابرش تعظیم می‌کنند. انتخابات شهرداری نیویورک بازیگردان بود. به همین خاطر وقتی پس از پیروزی «زهران ممدانی» از ترامپ پرسیدند نظرش درباره انتخابات چیست، پاسخ نداد.
دوم: ترامپ در انتخابات شهرداری نیویورک به جای حمایت از نامزد بی‌اقبال حزب جمهوری‌خواه، از نامزد دیگر حزب دموکرات که قبلاً فرماندار ایالت نیویورک بود، حمایت کرد. همین نشانه آشفتگی سیاسی است. ترامپ می‌دانست که در ایالت آبی نیویورک «اسلیوا» یا «نامزد سرخ» با کلاه سرخش پشت در می‌ماند. چنان‌که نتوانست بیشتر از 7 درصد آرا را کسب کند. ترامپ از رقیب دیگر ممدانی «آندره کو مئومو» حمایت کرد. البته او هم مانند ترامپ مشهور به همه نوع مفسده است. به دلیل همین اتهاماتی که متوجه او بود، ناگزیر از استعفا از فرمانداری نیویورک شد. ترامپ به حمایت از رقیب ممدانی اکتفا نکرد. برای تخریب ممدانی دو اتهام را با صراحت مطرح کرد: ممدانی کمونیست است، ممدانی ضد‌ یهود است.
بازار
سوم: تهدید سوم ترامپ درباره قطع کمک از بودجه دولت فدرال به شهرداری نیویورک بود. بودجه امسال شهرداری نیویورک حدود 111 میلیارد دلار است. به طور متوسط سالانه 7 تا 8 میلیارد دلار از بودجه فدرال به شهرداری نیویورک کمک می‌شود. آیا ترامپ می‌تواند تمام این بودجه یا بخشی از آن را قطع کند؟
چهارم: اتهام ضد یهودی بودن ممدانی، با توجه به حمایت اکثریت جوانان یهودی نیویورک از او و نیز حمایت یهودیان ارتدکس و برخی روحانیان شناخته‌شده یهودی در نیویورک، نمی‌تواند بهانه و دستاویز تأثیر‌گذاری باشد.
پنجم: پیروزی ممدانی به معنی شکست تماشایی سیاست‌های ضد مهاجرتی ترامپ است. ترامپ با تمام توان و با تبلیغات و لودگی‌های مشهورش ضد مهاجران است. او فراموش کرده خودش نسل سوم خانواده‌ای است که از آلمان به آمریکا مهاجرت کردند و با تأسیس مراکز بدنام به کسب درآمد پرداختند. ممدانی با صراحت بسیار و بلاغت کم‌نظیر، پس از پیروزی به ترامپ گفت: «های ترامپ! می‌دانم که الان‌ داری مرا نگاه می‌کنی! صدا را بالا ببر! (یعنی؛ تا گوش‌هایت خوب بشنود!) نیویورک شهر مهاجران است، به وسیله مهاجران ساخته شده است، به وسیله مهاجران قدرتمند شده است. از امشب یکی از مهاجران این شهر را رهبری خواهد کرد!»
ششم: مشکل ترامپ با ممدانی این است که ترامپ موجودی کم‌سواد و با قلمرو واژگان بسیار محدود است. ممکن نیست در هر صحبتی از «دیل» یعنی معامله، «گود دیل» یعنی معامله خوب یا «بد دیل» یعنی معامله بد استفاده نکند! واژگانش در حوزه دلالی و بساز و بفروشی منجمد مانده. حالا با کسی روبه‌رو شده که جوان، سخنور، با‌ استعداد و از یک خانواده نخبه فرهنگی و هنری و سیاسی مسلمان است. از همان شب اول پیروزی ممدانی تا پایان ریاست جمهوری ترامپ، ممدانی سوهان روح او خواهد بود.
هفتم: موجی که در نیویورک به پا خاست، می‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا نیز به پا خیزد و سرنوشت‌ساز باشد. گرایش به عدالت اجتماعی و طبقات فرودست، همیشه جذاب بوده و هست. بویژه در شرایطی که میلیاردر‌های فاسد مالیات‌گریز از ترامپ حمایت می‌کنند. 26 نفر از همین میلیاردرها در نیویورک بر ضد ممدانی فعال بودند. ممدانی می‌داند چه می‌کند. به ترامپ می‌گوید: «باید از روی همه ما عبور کنی!» یعنی یک موج اجتماعی نیرومند علیه ترامپ و سیاست‌های او سازماندهی شده است. این موج با پیروزی‌ای که در انتخابات شهرداری نیویورک به دست آورد، می‌تواند نسبت به تأثیر‌گذاری در آینده با امیدواری و شکوفایی بیشتری حرکت کند یا پیشتاز باشد.
هشتم: شبکه‌ها و رسانه‌های تبلیغاتی صهیونیستی، سخت از پیروزی ممدانی نگران شده‌اند. پیروزی ممدانی را بیش از یک پیروزی در انتخابات شهرداری نیویورک تفسیر کرده‌اند. دلیل موضع منفی اسرائیل نسبت به ممدانی روشن است. ممدانی به صراحت تبدیل اسرائیل به دولت یهودی را محکوم کرده است، از حقوق فلسطینی‌ها در غزه حمایت کرده است، انسان‌کشی و قتل‌عام در غزه را محکوم کرده و به صراحت گفته است که با احترام به قوانین بین‌الملل و حکم جلب نتانیاهو از سوی دادگاه بین‌المللی لاهه، اگر نتانیاهو پایش به نیویورک برسد، بازداشت خواهد شد! نتانیاهو هم گفت تا ممدانی شهردار نیویورک است به نیویورک نمی‌رود!
فراتر از موضع‌گیری‌های سیاسی، در مقاله‌ای در روزنامه «اورشلیم پست»، از امکان مهاجرت یهودیان از نیویورک به دیگر شهرهای آمریکا سخن گفته شده است. البته می‌توان بخشی از این مطالب را به حساب جنگ روانی علیه ممدانی گذاشت.
نهم: پیروزی ممدانی نشان داد در درون حزب دموکرات آمریکا شاهد تحول عمیقی هستیم. البته رقیب دموکرات ممدانی گفت ‌جناح چپ رادیکال در حزب علیه جناح راست و معتدل و لیبرال، جنگ داخلی به راه انداخته است! اگر چنین تعبیر افراطی را بپذیریم، ممدانی متکی و متصل به لشکر جوانان است. بر اساس درجه و معدل سنی آرای نامزدها در انتخابات شهرداری نیویورک، افرادی که سن آنان بین 18 تا 29 سال بوده است، 78 درصد به ممدانی رأی داده‌اند. در معدل سنی بین 30 تا 44 هم 66 درصد آرا به ممدانی اختصاص یافته است. بخش سنتی حزب دموکرات که رهبرانشان در دهه‌های آخر عمر هستند، رو به آینده ندارند. این دوگانگی می‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری سال 2029 جلوه بارزی داشته باشد.
دهم: بدون شک پیروزی ممدانی می‌تواند نشانه و نماد پیروزی برای مهاجران و بویژه جوانان مهاجر باشد. آنان می‌توانند در دیگر شهر‌های بزرگ نیز با حضور و سازماندهی، سرنوشت شهرداری‌ها و انتخابات مجلس نمایندگان و سنا را در دست بگیرند و این دو نهاد بسیار مهم را از چنگال صهیونیسم و آیپک و میلیاردرهای صهیونیست خارج کنند.
یازدهم: واقعیت این است که انتخابات شهرداری نیویورک و پیروزی ممدانی، در جوامع اسلامی ساکن آمریکا و اروپا هم شور و شوق و شادمانی ایجاد کرد. نهاد دموکراسی چنین گوهر و تأثیری دارد. ما هم در شهرهای بزرگ ایران شهردار انتخاب می‌کنیم. هیچ خبری و اثری و شوری و تب و تابی نیست. چند نفری در اتاق می‌نشینند، رفت‌وآمدها و قول و قرارها برقرار می‌شود، در را باز می‌کنند و یکی به عنوان شهردار انتخاب می‌شود. مردم هم نظاره می‌کنند، بویژه اگر در انتخابات شورای شهر، شوقی و حضوری نداشته باشند. به نظرم ما از انتخابات شهرداری نیویورک درس بگیریم. ببینیم اشکال کار ما چیست و از کجاست؟ چرا در ایران، همزمان با انتخابات مجلس و شوراها، شهرداران مستقیماً از طرف مردم انتخاب نشوند؟ «صدیق خان» یک مسلمان پاکستانی‌الاصل، نزدیک به ده سال است که شهردار لندن است. او هم مانند ممدانی گرایش سیاسی سوسیال دموکرات دارد. در خدمات شهری و اجتماعی شهرداری لندن بی‌نظیر است. مثلاً بلیت قطار و اتوبوس برای بالای شصت‌سالگان رایگان است.
در واقع مردم خدمات شهری و شهرداری را به چشم خود می‌بینند. یا مثلاً شهرداری لندن جشن عید فطر را در میدان مشهور «ترافالگار» برگزار می‌کند. اگر شهردار منتخب مردم بود، برایش رأی مردم اهمیت دارد. اگر نه، بایستی در چانه‌زنی و صحنه‌آرایی توانا باشد!


نظرات شما