پیام سپاهان - روزنامه سازندگی / «لوازم انسجام ملی» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم سیدحسین مرعشی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در ماجرای ناجوانمردانه تجاوز نظامی اسرائیل به ایران که به «جنگ 12 روزه» مشهور شد، یکی از ابعاد شاخص و قابلتوجه شخصیت و منش ملی ایرانیان دوباره آشکار شد؛ بُعدی که جدید نبود بلکه فرصتی پیدا کرد تا خود را از نو به نمایش بگذارد و نشانگر واقعیتی مبارک است. واقعیت ملتی که در بزنگاههای تاریخی از هویت و موجودیت خود دفاع میکند و در برابر تهدید با انسجام و صلابت میایستد.
از زوایای گوناگون نیز میتوان به این موضوع پرداخت. نخست، از زاویه نگاه خود ملت ایران است؛ ایرانیها میتوانند و باید به این بعد از شخصیت ملی خود افتخار کنند. دوم، از منظر حاکمیت جمهوری اسلامی است که همواره در تجلیل از روحیه همبستگی و مقاومت ایرانیان، بهویژه در دوران جنگ، تأکید کرده است. سوم، نگاه ناظران بینالمللی است که در گزارشها و تحلیلهای خود از این انسجام و پایداری تمجید کردهاند و در نهایت، نگاه دشمنان ایران است که حتی آنان هم ناگزیر به رسمیت شناختن این ویژگی ملت ایران شدهاند که نمونه روشن آن رفتار نتانیاهو است؛ همان کسی که بارها به ایران توهین و جسارت کرده و در حملات خود، جان انسانهای بیگناه ایرانی را گرفته است اما امروز پشت تصویر کوروش کبیر، امپراتوری ایرانی که روزی یهودیان را نجات داد، پنهان میشود و خود را «دوست ملت ایران» معرفی میکند. همچنین دونالد ترامپ که با فشارها و تحریمهای سنگین، اقتصاد ایران را هدف قرار داد اما همزمان از «صلابت ملت ایران» سخن گفت. این واقعیتها یادآور آن است که ملت ایران حتی در نگاه دشمنانش نیز ملتی رشید و استوار است.
ما ایرانیها میتوانیم همچنان به ایرانی بودن خود و به اینکه ملتی رشید و تکامل یافته هستیم، افتخار و بر تواناییهای خود برای ساخت آینده تکیه کنیم. اما امروز حفظ این انسجام، تنها یک افتخار نیست بلکه ضرورتی حیاتی برای ادامه حیات ملی ماست. این ضرورت نیز لوازمی دارد که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده است. طبیعی بود که در چنین فضایی از حاکمان جمهوری اسلامی انتظار برود این شرایط را به نفع ملت رقم بزنند. اما در این زمینه هنوز نواقص فراوانی وجود دارد. به این معنا که ما شاهد هیچ تغییری نه در سطح افراد بلکه حتی در سطح سیاستها در رسانههای مهمی مانند صداوسیما نیستیم. از سوی دیگر، بلوغ و درک حداقلی در اظهارات برخی نمایندگان مجلس نیز به چشم نمیخورد. این در حالی است که احترام به ملت ایران فقط در شعار کافی نیست؛ این احترام باید در عمل و در گفتار حاکمیت متجلی شود. در ادامه به چند نمونه از بداخلاقیهایی اشاره میکنم که انسجام ملی را تهدید میکند و انتظار داشتیم و هنوز هم داریم که نظام جمهوری اسلامی به این بداخلاقیها در جامعه و در بخشهای حاکمیتی پایان دهد. چه زمانی قرار است، نیروهای رادیکالی که به ریشه انسجام ملی ضربه میزنند از اداره صداوسیما کنار گذاشته شوند؟ چرا هنوز سیاستهای تبعیضآمیز در این رسانه به وضوح ادامه دارد؟ در روزنامه کیهان نیز که مدیر آن منصوب مقام معظم رهبری است، شاهد این بداخلاقیها هستیم در حالی که انتظار میرود، آقای شریعتمداری اگر حرمت هیچکس را نگه نمیدارد، دستکم حرمت رهبری را حفظ کرده و نسبت به بزرگان کشور مودبانهتر رفتار کند.
موضوع دیگر، مساله قومیتهاست. متأسفانه در برخی استانهای دو قومیتی مانند آذربایجان غربی شاهد بروز شعارهای افراطی بودهایم؛ جایی که برخی از عزیزان ترکزبان در واکنشهای احساسی، شعارهایی علیه هموطنان کرد دادهاند. این رفتارها زنگ خطر است. ایران متشکل از اقوام گوناگون است: ترک، کرد، بلوچ، فارس، لر، عرب و ترکمن.
بازار ![]()
اینکه هر گروهی بگوید «ما ایران را قبول داریم ولی فلان قومش را نه» حرف درستی نیست. مسئولان عالیرتبه نظام باید در برابر هرگونه شعار افراطی، از هر زبان و در هر کسوت و قومی که باشد، قاطعانه بایستند و اجازه ندهند ملت بهصورت تکهتکه و جدا از هم تعریف شود. ملت ایران تعریفی یکپارچه دارد. ما پیش از هر چیز ایرانی هستیم؛ سپس ترک، کرد، لر، فارس، بلوچ یا عرب. در شرایطی که کشور با بحرانهای پیچیده منطقهای، فشارهای بینالمللی، تورم سنگین و رکود اقتصادی مواجه است، زمان آن نیست که گروهها و شخصیتها، مطالبات شخصی خود را در اولویت قرار دهند. امروز زمان دفاع از مردم است، نه دفاع از خود. بررسی نقش هر گروه و شخصیت در پیدایش وضعیت موجود باید در جای خود انجام شود اما اکنون زمان فداکاری، مدارا و ترجیح منافع ملی است. بهویژه از نمایندگان مجلس، مسئولان قوه قضاییه و مدیران نهادهای حاکمیتی انتظار میرود بیش از دیگران درک درستی از لوازم انسجام ملی و ضرورت حفظ آن داشته باشند. چراکه انسجام ملی، سرمایهای است که اگر آسیب ببیند هیچ سیاست و قدرتی توان جبران آن را نخواهد داشت.