شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴

سیاسی

علیه نطق ناطق؛ بررسی حملات تندروها به ریشه‌داران راست سنتی

علیه نطق ناطق؛ بررسی حملات تندروها به ریشه‌داران راست سنتی
پیام سپاهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست «ناطق نوری سکوتش را شکست»؛ انتشار این خبر و مصاحبه‌‎ای که در اکو ایران با ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
«ناطق نوری سکوتش را شکست»؛ انتشار این خبر و مصاحبه‌‎ای که در اکو ایران با علی‌اکبر ناطق‌نوری، از کهنه‌فعالان سیاسی جناح راست انجام گرفت، بحث‎ها و اظهارنظرهای مختلفی را به همراه داشت. بودند تحلیلگرانی که این تصمیم ناطق نوری را به فال نیک گرفتند؛ آن هم به دلیل آنکه علت سکوت این چهره سیاسی را بیشتر فاصله گرفتن او از دنیای سیاست با این پیش‌فرض که او به دلیل «نبودن گوش شنوا» چنین تصمیمی گرفته است، می‎دانستند.
البته این نوع نگاه بیشتر در فضای رسانه‎ای اصلاح ‎طلبان و اصولگرایان معتدل و سنتی به وجود آمد. به‌ویژه آنکه ناطق نوری با وجود آنکه چهره ‎ای برخاسته از راست سنتی و عضو جامعه روحانیت مبارز بود و کارنامه فعالیت او همسویی و همراهی با این نوع نگاه را تداعی و تایید می‎کند؛ اما در این گفت‌وگو از رابطه خوبش با هر دو جریان، هم اصلاح ‎طلبان و هم اصولگرایان سخن گفت و تصریح کرد:«در این دیدارها نگاه جناحی ندارم؛ فراجناحی برخورد می‌کنم. برایم مهم نیست طرف مقابل اصلاح‌طلب است یا اصولگرا، چپ است یا راست. آنچه را درست می‌دانم، می‌گویم.»
همچنین به انتخابات سال 1376 که شاید مهمترین بزنگاه اختلاف میان او و دوم خردادی‎ها (که حالا با نام اصلاح‎طلب شناخته می‎شوند) بود، اشاره کرد و گفت:«رقیب انتخاباتی من در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 76 جناب آقای خاتمی بودند. روز پس از انتخابات که هنوز شمارش آرا تمام نشده بود، اما مشخص بود ایشان پیروز شده‌اند، اولین پیام تبریک را من دادم. فردای آن روز هم با نشاط و آرامش به مجلس رفتم و گفتم: «تا دیروز رقابت بود، از امروز رفاقت است.» به همین دلیل است که بسیاری از دوستان اصلاح‌طلبِ آن دوران که در دوره‌های مختلف مجلس با من همکار بودند، هنوز لطف و محبت دارند.»
البته که این چهره سرشناس اصولگرایی و راست سنتی که در این گفت‌وگو از روزهای انتخابات 1376 و مجلس پنجم یاد کرد؛ اگرچه در آن تقابل راست و چپ کاملاً در جرگه بزرگان راست و نقش‎آفرینان آن جریان حضور داشت اما از اواخر دهه 80 و در پی رخدادهایی که در سال‌های پایانی آن یعنی در پس انتخابات 1388 و اعتراضات به نتایج انتخابات و در آن دوران تندروی‎ها به وقوع پیوست، رویکرد اصولگرای میانه‎رو را در پیش گرفت.
در این بین رادیکال‌های بنیادگرا که در این سال‌ها به مرور در تلاش بودند سکان تصمیم‌گیری در جریان اصولگرایی را از آن خود کنند و معمولاً از هرگونه خویشتنداری حتی در برابر نظرات سابقون اصولگرایی نیز اجتناب می‎کنند؛ در این سال‌ها نیز از هیچ فرصتی در راستای کمرنگ کردن جایگاه سیاستمداران استخواندار میانه‌رو خود کوتاهی نکردند و حالا هم باردیگر بر همان سیاق سابق در پی این گفت‌وگو وارد عمل شدند.
آنها که فکر می‎کنند حق مطلق هستند
 در پی انتشار مصاحبه اخیر ناطق نوری و آنجا که او به عملکرد دانشجویان خط امام در 13 آبان 1358 و گرفتن سفارت آمریکا انتقاد کرد؛ رادیکال‌های جریان اصولگرایی توپخانه خود را روشن کردند و او را سیبل حملاتشان قرار دادند. ناطق نوری در این گفت‌وگو تصریح کرد:«من معتقدم که از اول، در زمان حضرت امام (رحمت‌الله‌علیه) که انقلاب پیروز شد، ناپختگی و بی‌تجربگی وجود داشت.
ما تجربه کار اجرایی یا مدیریت حکومتی نداشتیم و برخی خطاها از همان آغاز، رخ داد. مثلاً از نظر من، تصرف سفارت آمریکا به‌عنوان «لانه جاسوسی» اشتباه بزرگی بود؛ به‌نظر می‌رسد بسیاری از گرفتاری‌ها از همان نقطه آغاز شد... آنجا را اشغال کردند و آمریکا هم در یک عمل متقابل سفارتخانه ما را گرفت و پول‌های ما را بلوکه کرد. از آن زمان، مجموعه‌ای از مشکلات و واکنش‌ها ادامه پیدا کرد که به نظر من ناشی از همان تصمیمات اولیه بود.» در این راستا خبرگزاری دانشجو، از جمله رسانه‎های این جریان با نقل سخنان سابق ناطق نوری در حمایت از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام و همچنین بیان نظرات رهبران انقلاب در این زمینه به تخطئه سوابق و چهره سیاسی او پرداخت و با برنتابیدن تغییر نظر این چهره استخواندار و باتجربه راست سنتی چنین نوشت:«نهایتاً اینکه عاقبتِ برخی چهره‌ها، یادآور قصه‌ی تلخ طلحه و زبیر است؛ روزی در صف اول یاران پیامبر، اما در بزنگاه تاریخ، در برابر حق ایستادند. ناطق نوری هم از آنهاست که سال‌ها به نام انقلاب و برکتش بهره برد، اما امروز، همان بدیهیات انقلاب را زیر سوال می‌برد. این چرخش نه از روی دشمنی، که بیشتر از جنس همان «ضعف»‌ی است که رهبر انقلاب درباره‌اش هشدار داده‌اند.»
البته این نوع مطالب محدود به همین رسانه ‎‎ها نشد و محمدامین فرج‌اللهی، از دیگر چهره ‎های اصولگرا که در حوزه تاریخ فعالیت می‎کند در کانال تلگرامی پیام شهید نوشت: «واقعاً قصد توهین و تشبیه ندارم و برای رساندن بهتر مطلبم می‌گویم. فرض کنید کسی سال‌ها در دوقطبی امیرالمومنین(ع) با اهل سقیفه، حامی امیرالمومنین بوده و استدلال‌هایی داشته باشد. پس از دو دهه یک دفعه بگوید در اتفاقات آن سال‌ها حق با علی(ع) نبود، با اهل سقیفه بود. اینجا چه باید کرد؟ به صرف چرخش و تغییر امروزینِ او، واقعیات تاریخی که او رویشان تکیه می‌کرده هم تغییر می‌کنند؟...کاش آقای ناطق هم با خودشان و هم با تاریخ، صادق باشند.»
در این بین چهره های سیاسی تریبون‌دار نیز با همین نگاه وارد اعتراض به ناطق نوری شدند؛ از جمله احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد که روزگذشته در خطبه نمازجمعه گفت:«اما متأسفانه بعضی از عزیزان ما یا دچار گسست شدند و یا به ستوه آمدند که می‌گویند «اگر ما سفارت آمریکا را نگرفته بودیم، این همه مشکلات به وجود نمی‌آمد»؛ شما که آن زمان حضور داشتید و می‌دانید در چه موقعیتی دانشجویان پیرو خط امام آن لانه جاسوسی را تسخیر کردند.»
وی با بیان اینکه از سال 41 تا زمستان 57 که انقلاب به پیروزی رسید، آمریکا از هیچ فتنه، توطئه و جنایتی کوتاهی نکرد، گفت: «جنایات آمریکا تا به آنجا بود که فرمانده ناتو را با اختیارات تام برای قتل‌عام مردم فرستاد اما وقتی شرایط را مساعد ندیدند، تصمیم گرفتند انقلاب به پیروزی برسد تا بعد با ایجاد فتنه و تفرقه بین مردم و اقلیت‌های قومی این انقلاب را شکست بدهند... با توجه به رهنمودهای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به‌هیچ‌عنوان ما طی سال‌هایی که از پیروزی انقلاب می‌گذرد، دچار خطا و اشتباه نشدیم.»
نوع دوم اعتراضات، ما می‎فهمیم و شما نه
نوع دیگری از انتقاد، اعتراض یا حمله به ناطق نوری همراه با این برداشت بود که شما گول خوردی و متوجه نیستی. حسین شریعتمداری، در کیهان با بیان سلسله‌وار سخنان امام خمینی و رهبری درباره اشغال سفارت آمریکا به سخنان اخیر ناطق نوری حمله کرد. جالب آنکه در پایان از«شرایط خاص این روزها و بعد از جنگ 12 روزه» گفته است؛ که ضروری است حواس‌مان به آن باشد و همان موضوعی که معمولاً خطاب به همین روزنامه بارها مطرح شده که چرا حواستان به برهه حساس کنونی و ضرورت حفظ انسجام ملی نیست؛ او در این بخش آورده است:«اظهارات اخیر جناب آقای ناطق‌نوری، معنا و مفهوم بسیار ناپسند‌تر از همیشه دارد و با عرض پوزش و فقط به منظور یک هشدار جدی، بخشی از بیانات حضرت آقا را برای عبرت ایشان بازگو می‌کنیم.
آنجا که خطاب به صاحبان دیدگاه یادشده می‌فرمایند: «‌نمی‌خواهیم بگوییم اینها وابسته‌اند. نمی‌خواهیم بگوییم مغرضند. نه! ضعیفند. انقلاب‌ها را هم غالباً ضعیف‌ها از بین برده‌اند. کشورها را هم ضعیف‌ها به بادِ فنا داده‌اند‌». و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که جناب ناطق‌نوری عزیز نباید از وسوسه خناسان زاویه‌دارغافل باشند!» دیگر نمونه از این دست انتقادات را سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام داشت، که در حساب کاربری خود در ایکس نوشت:«ملت ایران سال‌ها پیش فهمید که لانه جاسوسی آمریکا محلی برای مقابله با ملت و منافع ملی ماست، در حالی که امروز بسیاری از کشورهای اروپایی تازه دریافته‌اند آن دفتر محلی برای جاسوسی حتی علیه صدراعظم خودشان بوده است.»
در این بین عجیب‌ترین و تندترین نوع واکنش را عباس‎مقتدایی، نایب‌رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس داشت که نه‌تنها تغییر نظر و ابراز آن را نپذیرفته بلکه این تغییر را به کهولت سن او نسبت داده است و گفت :«آن فردی که گفته تصرف سفارت آمریکا اشتباه بود احتمالاً گذر زمان و مسن‌تر شدن سبب شده که بخشی از تجربه تاریخی را فراموش کند... عزیزانی که خودشان در جریان‌های انقلاب دخیل بودند توجه ویژه کنند و موضوعات را یادشان نرود.اگر احساس می‌کنند یادشان می‌رود صحبت نکنند و یا دیدگاهی را طرح نکنند چون به جایی لطمه نمی‌خورد.»
پایان سخن
طی این روزها در فضای اظهارنظر اصولگرایان به‌ویژه رادیکال‎های آنها چنین واکنش‎هایی به سخنان ناطق نوری کم نبوده است. رفتاری که البته همین تندروها در انواع متفاوت آن طی چند روز گذشته نسبت به محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین بر سر اجرای قانون حجاب در پیش گرفته بودند و حالا هم به جای آنکه بازگشت ناطق نوری را فرصتی برای بهره بردن از توانمندی‎ها و تجربیات این چهره بدانند؛ این اختلاف‌نظر را فرصتی برای حمله به یکی دیگر از بزرگان و تخطئه او دانستند و از این طریق چنددستگی جدیدی را ایجاد کردند.
البته قرار نیست که چه اصلاح‌طلبان و چه اصولگرایان با هر نظری در جرگه سیاسی خود موافق باشند، چه در جایگاه نظر اکثریت جریان و چه در جایگاه نظر اقلیت در آن جریان؛ اما اینکه چنین حمله‌ای به یک چهره سیاسی صرف تفاوت نظرش آن هم نه حتی در بیان یک نظر شاذ بلکه نظری که طی دهه‎های اخیر از سوی بسیاری از چهره‎های سیاسی و حتی برخی از دانشجویان خط امام نیز مطرح شده است، بسیار عجیب است. جریان سیاسی اصولگرا در تجربیات اخیر خود به نظر می‎رسد به دنبال شورش علیه بزرگان خود است و عملاً بزرگان استخواندارش را به سمت باقی ماندن در «مارپیچ سکوت» سوق می‎دهند؛ و هزینه هر گونه اظهارنظر متفاوت در این جریان را چنان بالا برده‎اند که عملاً ترجیح همان سکوت باشد.
همان چیزی که ناطق نوری در بیان علت سکوتش بر آن تاکید کرد و گفت:«من از این تنش‌ها خوشم نمی‌آید و موافق نیستم... این مسئله را به ضرر کشور می‌دانم، نه به سود آن. بنابراین ترجیح می‌دهم کمتر صحبت کنم یا در تریبون‌ها و مصاحبه‌های رسمی حاضر نشوم.» 
بازار


نظرات شما