شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴

سیاسی

سرمقاله وطن امروز/ غزه و مختصات جدید جنگی

سرمقاله وطن امروز/ غزه و مختصات جدید جنگی
پیام سپاهان - وطن امروز / «غزه و مختصات جدید جنگی» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم امیر حمزه‌نژاد است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: نمایش صلح دونالد ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - وطن امروز / «غزه و مختصات جدید جنگی» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم امیر حمزه‌نژاد است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
نمایش صلح دونالد ترامپ در شرم‌الشیخ در حالی اجرا شد که نگاهی به اتفاقات قبل از ارائه این طرح توسط کاخ سفید نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی از برنامه تسخیر غزه و نابودی حماس با گسیل لشکر به این باریکه سخن می‌گفت و رجزخوانی می‌کرد. نگاهی به طرح‌های متعدد آمریکا و رژیم صهیونیستی در جنگ علیه مردم غزه نشان می‌دهد با شکست کوتاه‌مدت هر طرح، برای پوشش آن و تقلیل هزینه شکست، بلافاصله یک طرح جدید از سوی کاخ سفید یا تل‌آویو به حاشیه جنگ تزریق می‌شد. اگر به همین روند کوتاه‌مدت یک ماهه نگاهی بیندازیم، به وضوح پی می‌بریم رژیم صهیونیستی در لشکرکشی به غزه نتوانست به اهداف خود دست یابد. اما اگر بخواهیم به طور کلی‌تر به پیروز و مغلوب این جنگ نظری بیندازیم، نمی‌توانیم تنها با در نظر گرفتن فضای آخرالزمانی که در غزه به وجود آمده و شهادت نزدیک 70 هزار نفر از مردم این باریکه قضاوت کنیم که رژیم صهیونیستی پیروز نبرد قرن شده است. در واقع باید گفت جنگ علیه غزه نه‌تنها یک موضوع پیچیده و چندلایه است، بلکه مختصات و ابعاد مختلف جنگ را با تغییرات بسیار قابل توجهی همراه کرد و می‌توان این جنگ را که دایره آن به کشورهای دیگر نیز کشیده شد و چه از لحاظ افکار عمومی و چه از لحاظ خطرات امنیتی آن به نوعی کل دنیا را نیز درگیر خود کرد، یک جنگ جهانی نیز نامید که به صف‌آرایی کشورها و بازیگران مختلف و درگیری طرف‌های متنوع انجامید.
* جنگ نابرابر
این جنگ از لحاظ سطح تجهیزات و قوای نظامی یک جنگ کاملا نابرابر بود. رژیم صهیونیستی تا بن دندان مسلح بوده و توسط آمریکا و کشورهای غرب نیز مورد حمایت و پشتیبانی کاملی قرار گرفته بود اما از آن سو مردم غزه و حماس اگرچه به طور معنوی مورد حمایت بخش مهمی از افکار عمومی جهان بودند اما در واقع در برابر رژیم صهیونیستی چندان پشتیبانی برای تجهیز و کمک‌رسانی نداشتند. اگرچه کشورهایی چون یمن به طور کاملا حساب‌شده و محوری از فلسطین حمایت کردند و در مقطعی نیز حزب‌الله لبنان تا قبل از آتش‌بس با رژیم صهیونیستی جبهه‌ای در شمال سرزمین اشغالی باز کرده بود اما این نابرابری باز هم نمود زیادی داشت؛ بویژه در جبهه مستقیم رویارویی رژیم صهیونیستی با حماس که یک ارتش مدرن مجهز در برابر یک گروه چریکی قرار داشت، این فاصله بخوبی احساس می‌شد. به نظر می‌رسد برای رسیدن به یک نتیجه واقعی باید به نوع اهداف محوری و میزان هزینه‌سازی جنگ نیز اشاره کرد. 
البته موضوع مهم وضعیتی بود که با وجود همه مسائل، 2 طرف جنگ را درگیر خود کرده بود، یعنی باز هم باید به همین 2 هفته پیش و ادعاهای رژیم صهیونیستی مبنی بر تسخیر غزه و نابودی کامل حماس بازگردیم. اگر قرار بود این اقدام عملی شود، چرا رژیم صهیونیستی تن به توافق داد؟! همه جهان بخوبی در این مدت متوجه شد رژیم صهیونیستی اگر امکان و فضای بازی داشته باشد، از آن کوتاه نمی‌آید. در روانشناسی «بنیامین نتانیاهو»‌ نیز همین اصرار بر پیروزی دیده می‌شود اما اینکه رژیم صهیونیستی با این نوع رفتار نتانیاهو؛ همچنین شرایط جنگی که در آن ادعای نابودی حماس را داشت به یکباره دست از جنگ کشید و عقب‌نشینی کرد، نشان می‌دهد یک جای کار می‌لنگد.
بازار
* حماس نابودشدنی نیست!
نکته کلیدی این ماجرا حماس بود. حماس نشان داد به هیچ‌وجه نه‌تنها با شهادت فرماندهان و رهبران خود نابود نمی‌شود، بلکه ویژگی ترمیم‌سازی قدرتمندی نیز دارد.
 رژیم صهیونیستی در غزه به یک دور تسلسل باطل در نابودی حماس رسیده بود و جایی که فکر می‌کرد منطقه‌ای را از حماس پاکسازی کرده، متوجه می‌شد باز هم ردپای حماس در آن وجود دارد.
 باز هم نگاهی به تحولات روزهای آ‌خر جنگ غزه نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی سعی کرد با همه ویرانی‌هایی که در این باریکه انجام داده بود، ساختمان‌های مهم و استواری را که از این جنگ به جا مانده است با عنوان مقر حماس تخریب کند. 
رژیم حتی به بیمارستان‌ها حمله و خبرنگاران را به شهادت رساند اما با همه این موارد حماس نه‌تنها نابود نشد، بلکه اخبار مختلف از افزایش نیروهای آن در غزه حکایت داشت. 
این در شرایطی بود که در برخی نقاط غزه به هیچ‌وجه رژیم صهیونیستی نتوانست پاکسازی کاملی انجام دهد. مانور حماس در خیابان‌های غزه و دایر کردن پلیس حماس در این باریکه بلافاصله بعد از اعلام آتش‌بس، یک طعنه جدی به رژیم صهیونیستی بود. خصوصا اینکه با کنایه‌ای مهم نشان داد رژیم صهیونیستی در انجام این هدف راهبردی ناتوان است. 
بنابراین اگرچه به طور تاکتیکی رژیم صهیونیستی رهبران حماس را به شهادت رساند اما به طور راهبردی حماس پا برجا ماند و حالا به نظر می‌رسد بعد از این جنگ، قدرت بیشتری نیز بگیرد. 
* اسرای صهیونیست با جنگ آزاد نشدند
اگر به این روند، مساله اسرای صهیونیست را نیز اضافه کنیم، ناتوانی صهیونیست‌ها بیشتر احساس می‌شود. این در حالی بود که رژیم با جنگ نتوانست اسرای خود را آزاد کند و تنها با توافق این امر محقق شد؛ مساله‌ای که تمام ساختار اطلاعاتی و نظامی صهیونیست‌ها را زیر سوال برد که نتوانستند 40 نفر از اسرای باقیمانده خود را در این 24 ماه آزاد کنند.
* چسبندگی مردم و غزه
نکته مهم دیگر استواری مردمی در غزه بود. مساله عجیب در غزه خارج نشدن مردم این باریکه از آن بود. با همه جنایت‌ها و نسل‌کشی‌ها و ویرانی‌ها مردم غزه در این باریکه ماندند.
 حتی بعضا بمباران نیز نتوانست مردم این منطقه را مجبور به کوچ کند. در مواردی با طرح‌های صهیونیستی در غزه مثل «طرح ژنرال‌ها» برای تقسیم این باریکه، مردم به زور توسط ارتش صهیونیستی منتقل شدند اما در اصل این استواری باعث شد رژیم با مشکلات مهمی در این منطقه روبه‌رو شود و از گرسنگی به عنوان سلاح علیه مردم غزه استفاده کند.
 با توجه به چسبندگی عجیب مردمی به میهن‌شان، طرح‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی نه‌تنها بی‌اثر شد، بلکه به عنوان شوخی تاریخی شناخته شد. یکی از این طرح‌های طنز ترامپ پروژه تبدیل این باریکه به یک منطقه تفریحی سیاحتی (ریویرای خاورمیانه) بود. 
* اسرائیل؛ مرکز نفرت جهانی
نکته اساسی دیگری که در این جنگ بخوبی احساس شد، انزوای رژیم صهیونیستی بود. امروز این رژیم در مرکز نفرت‌انگیزی جهان قرار گرفته است. از مسابقات ورزشی گرفته تا خیابان‌های کشورهای اروپایی این نفرت با برافراشته شدن پرچم فلسطین توسط مردم فریاد‌ زده می‌شد و هنوز هم می‌شود.
 فلسطین به موضوع محوری افکار عمومی جهان بدل شده است. از لحاظ گرایشات فکری و ایدئولوژیک نیز غرب بشدت احساس خطر کرد. 
اگرچه آمریکا و کشورهای اروپایی با بهانه «یهودستیزی» و ایجاد قانون مقابله با تروریسم با گروه‌های حامی فلسطین برخورد و آنان را سرکوب می‌کنند اما هر روز بر شدت عمل و فعالیت مداوم حامیان فلسطین افزوده می‌شد. 
تا جایی این روند ادامه یافت که برای بیرون راندن اسرائیل از فستیوال‌های هنری و رقابت‌های ورزشی فشارهای مختلفی به سازمان‌های فرهنگی و فدراسیون‌های جهانی وارد شد. بعضا دیده می‌شد یک پل بزرگ در استرالیا به تسخیر حامیان فلسطین درآمده است. حتی این روایت که احساس خطر اروپا و آمریکا از سوی افکار عمومی یکی از دلایل ارائه طرح صلح ترامپ بوده،‌ بی‌راه نیست. 
«میکی لوی» نماینده کنست رژیم صهیونیستی در همین رابطه خطاب به نتانیاهو مطرح کرد: «آقای نخست‌وزیر! شهروندان اسرائیل باید از شما تشکر کنند؛ شما با دستان خودتان توانستید کشور فلسطین را تأسیس کنید؛ 150 کشور را وادار کردید به کشور فلسطینی رأی دهند و آن را به رسمیت بشناسند؛ کاری کردید که ما منزوی شویم!»
با این شرایط اگرچه وضعیت غزه به عنوان یک منطقه ویران‌شده نمایانگر نوعی اعمال قدرت سخت است اما در عین حال رژیم صهیونیستی با همه هزینه‌ها و جنگ‌افروزی‌ها و نسل‌کشی در این باریکه، نه‌تنها به اهداف محوری خود دست نیافت، بلکه در بسیاری از مولفه‌های جنگی بشدت در وضعیت وخیمی به سر می‌برد که برای این رژیم بسیار خسارت‌بار است.


نظرات شما