پیام سپاهان - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ابراهیم متقی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در گفتوگو با «ایران»، تصمیم برای عدم حضور در اجلاس شرمالشیخ را اقدامی محاسبهشده، منطقی و قابل دفاع توصیف میکند. به گفته او، ایران در شرایطی با این دعوت روبهرو شد که فضای منطقهای و جهانی آکنده از ابهام، بیاعتمادی و رقابتهای فشرده ژئوپلیتیکی است. متقی معتقد است در چنین محیطی مشارکت ایران در این اجلاس برای تهران هزینههایی بهمراتب سنگینتر از دستاوردهای احتمالی در پی داشته باشد. وی با اشاره به تجربه تاریخی روابط تهران و واشنگتن و تداوم سیاست قدرت از سوی ایالات متحده تأکید میکند که حتی کشورهای منطقه و ایالات متحده نیز به دشواری بازتولید روندهای جدید و رفع محدودیتهای چندینساله علیه ایران واقفاند؛ از این رو، عدم حضور تهران در شرمالشیخ نه نشانه انفعال، بلکه بیانگر عقلانیت راهبردی و استقلال تصمیمگیری ایران در برابر فشارهای خارجی است.
ماهیت اجلاس شرمالشیخ چیست و ایران چه رویکردی به آن دارد؟
اجلاس شرمالشیخ 2 را باید ادامه توافقی دانست که بین حماس، مقامهای اسرائیلی و برخی از کارگزاران امنیتی و راهبردی کشورهای قطر، ترکیه و مصر سازماندهی شد. در فضای موجود طبیعی است که این گونه کشورها باید مدار مذاکرات دور اول را ادامه بدهند. در فضای موجود آینده غزه مبهم هست و هنوز فضای مربوط به مبادله اسرا براساس توافق اولیه شکل نگرفته است.
اسرائیل تلاش دارد تا برخی از اسرایی که در گام اول توافق کردند را آزاد نکند؛ تمامی اینها مشکلات و محدودیتهایی را برای آینده غزه و آینده حماس به وجود خواهد آورد. از همه مهمتر اینکه سیاست نتانیاهو و ترامپ در ارتباط با غزه زمینه درگیری بین گروههای فلسطین را به وجود میآورد. لذا طبیعی است که ایران هیچ گونه تمایلی به پذیرش وضعیت ابهام در یک محیط بحرانی را ندارد ولی امیدوار است که ابتکار صلح ترکیه، مصر و قطر نتایج مطلوبی را برای امنیت عمومی گروههای شهروندی حماس به وجود بیاورد.
در چهارچوب روابط تهران- واشنگتن، دعوت از ایران برای مشارکت در نشست شرمالشیخ چه نشانههایی از وضعیت روابط ایران و آمریکا دارد؟
ایران در سالهای گذشته با نشانههای متعددی از تهدیدات امنیتی روبهرو شده است. مرجع بسیاری از این تهدیدات مربوط به سیاستهای آمریکا بوده است. دونالد ترامپ در سال 2025 از سیاست تصاعد بحران در ارتباط با ایران بهره گرفت و درصدد برآمد تا دیپلماسی را از طریق قدرت معنا ببخشد. هنوز سیاست قدرت در ارتباط با ایران باقی است و آثار آن در فضای سیاسی و ذهنی و ادراکی ایرانیان وجود دارد.
اگرچه ایران تمایل بسیار زیادی برای عادیسازی روابط با نهادها و بازیگران اصلی سیاست بینالملل دارد اما تحقق هر موضوعی نیازمند شرایطی است که مبتنی بر زیرساختهای کنش دیپلماتیک است.
البته در برخی از مواقع بازیگران تلاش میکنند تا از طریق «دیپلماسی شوک» شکل جدیدی از روابط را معنا ببخشند، بنابراین اگر ایران از ریسک پذیری بالایی برخوردار بود، طبعاً دیپلماسی شوک را در دستور کار قرار میداد.
اما ایران تلاش دارد تا با بهرهگیری از واقعیتهای «تهدید قدرت و روندهای امنیت سازی» از الگو و ساز و کارهای سازنده و مبتنی بر یک فرآیند معطوف به اعتمادسازی استفاده کند. طبعاً اگر ایالات متحده الگوی کنش منطقهای خودش را بر اساس نگرش ژئوپلیتیکی و اهداف استراتژیک تنظیم کند، به گونهای اجتناب ناپذیر به ایران نیازمند خواهد بود و این نیاز زیرساختهای کنش متقابل در آینده را به وجود میآورد.
موضوع دعوت از ایران برای حضور در این اجلاس در فضای داخل کشور در سطح کنشگران سیاسی و افکار عمومی دو رویکرد کاملاً متفاوت را به همراه داشت. وزارت امور خارجه اعلام کرده است تصمیم عدم حضور بر اساس «منافع و مصالح کشور» گرفته شده؛ اما در مقابل این ایده مطرح شده که عدم حضور ایران مغایر با منافع ملی است، نظر شما در این خصوص چیست؟
ایران و ایالات متحده در ادوار مختلف تاریخی تماسهای دوجانبه و دیپلماسی محرمانه را در دستورکار قرار دادهاند. بنابراین فضای کنش ارتباطی کشورها تا حد بسیار زیادی برای یکدیگر آشکار و آشناست.
گروههای اجتماعی در ایران باید بدانند که آب شدن یخ روابط در فضای پرتعارض منطقهای که همواره نشانههایی از بیثباتی امنیتی، تهدید تحریم و فشارهای جانبی وجود دارد بهراحتی و در زمان محدودی امکان پذیر نخواهد بود.
سیاست ایران مبتنی بر الگوهای کنش مرحلهای اگر بر اساس منافع متقابل شکل بگیرد طبیعی است که نتایج مطلوبی را در آینده ایجاد خواهدکرد. هیچگاه برای کنش دیپلماتیک دیر نخواهد بود؛ مهمترین مسألهای که وجود دارد آن است که چنین فرآیندی چه نتایجی و دستاوردی را برای ایران ایجاد میکرد. در ارزیابی ایران هزینههای چنین اقدامی بالاتر و بزرگتر از نتایج و دستاوردهای آن بود. در فضای سیاسی ایران نشانههای قوی از پراگماتیسم و عملگرایی وجود دارد. به طور کلی ضرورتهای امنیتساز بدون درک متقابل امکانپذیر نخواهد بود. در شرایط و فضای موجود امنیت منطقهای همواره زمینههای بسیار زیادی وجود دارد که بتواند جلوههایی از تنشزدایی را بر اساس قواعد موجود در سیاست جهانی فراهم کند.
تصمیم ایران برای عدم حضور چه پیامی برای متحدان منطقهای و کشورهای اسلامی دارد و چگونه جایگاه ایران را به عنوان بازیگر مستقل و اثرگذار تثبیت میکند؟
عدم حضور نمایندگان ایران در اجلاس شرمالشیخ 2 را باید امری طبیعی دانست. این امر حتی از سوی کشورهای منطقهای و ایالاتمتحده درک شده است. این کشورها به این موضوع واقف بودند که بازتولید روندهای جدید کاری دشوار است و موضوعی که مربوط به سالها جدال و محدودیتهای اقتصادی و راهبردی علیه ایران بوده با یک ابتکار ساده رفع و رجوع نخواهد شد.
طبیعی است که این گونه رقابتها، تضادها و سیاستهایی که معطوف به محدودسازی قدرت ایران بوده، میبایست در فضای دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه آغاز شود و نتایج مطلوبی را ایجاد کند.
کشورهایی از قابلیت دیپلماسی شوک برخوردارند که ریسکپذیری بالایی داشته باشند یا اینکه نسبت به طرف مقابل بیاعتماد نباشند، به عبارت دیگر ضربالمثل ایرانی است که شخص مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد.
در چنین شرایط و فضایی، طرح موضوع حضور ایران در مذاکرات و دیپلماسی بسیار عالی بود. یک گام برای عادیسازی روابط با نظام بینالملل و پیشروی به سطوح جدیدی از اعتمادسازی، اما به زمان بیشتری برای کنترل تهدیدات و اعتمادسازی فراگیرتر احتیاج است.
بازار ![]()
رضا عدالتی پور