پیام سپاهان - فرارو /متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
این روایتها با اما و اگر مواجه است نه به خاطر این که مردم ایران تحت حملات جنگ شناختی هستند یا مرجعیت خبر از ایران خارج شده و رسانههای خارج از کشور توانایی تاثیرگذاری دارند. به این علت با دیده شک به آنها نگاه میشود که با مشاهدات جامعه از این جنگ در نقاط مختلف کشور، ضربههایی که وارد کردیم و ضربههایی که خوردیم، بسیار متفاوت است.
محسن صالحیخواه| هر چه از توقف جنگ میان اسرائیل و ایران فاصله میگیریم، روایتسازی برخی مقامات رسمی از وقایع این جنگ عجیبتر میشود. نکته آن که روایتهای مذکور همزمان با صحبتهایی از پرسنل موشکی ایران که در جریان این جنگ زیر آتش بودند منتشر شد و آنها را هم زایل میکند. در حالی که به نظر میرسد، سیاستگذار به دنبال ایجاد روایتی جامع از این جنگ است.
چرا بخشی از روایتهای مربوط به عملیات موشکی نیروهای ایران در جنگ اخیر مورد توجه قرار میگیرد و انتقادی به آنها نیست؟ به این دلیل که اولاً در این جنگ، ایران در حوزه آفندی توانست در حد خود قوی ظاهر شود و با تاکتیکهای موشکی، به اهداف اسرائیلی ضربههای سنگین وارد کند و سیستم پدافندی چند لایه آنها را به چالش بکشد. اما در این مورد هم، روایتهای پرسنل موشکی از شلیک موشکها در حالی که جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی در آسمان ایران بودند، بیش از روایتهای ظفرمندانه عبور نزدیک به 100 درصد موشکهای ایران از پدافند و برخورد آنها به اهداف مورد توجه قرار میگیرد.
در سوی دیگر این جریان، روایتها به سمت اشراف اطلاعاتی گسترده بر حوزه حریف رفته است. برای مثال اخیراً یکی نمایندگان مجلس در مصاحبهای با خبرگزاری دانشجو به این موضوع پرداخت که ماموران ایران با تلفن همراه یک وزیر زن اسرائیلی تماس گرفتند و به او گفتند نخواب که ما میخواهیم حمله کنیم. سپس بار دیگر تماس گرفتند و گفتند مگر ما نگفتیم نخواب که میخواهیم حمله کنیم؟ این روایت از باب تشریح نفوذ بر تلفنهای همراه مطرح شد و سیدمحمود نبویان اعلام کرد که بیش از 600 نفر از همن حالا تحت رصد اطلاعاتی ایران هستند. اخیراً برنامهای تلویزیونی با حضور سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات هم پخش شد که رونمایی بخشی از اسنادی بود که پیش از جنگ 12 روزه، ربایش و انتقال آنها به ایران اعلام شد. فرد دیگری از نمایندگان مجلس اخیراً گفت 5 ساعت قبل از حمله میدانستیم این اتفاق میافتد. این عدد پیش از این توسط مقاماتی دیگر، 1.5 تا 2 ساعت هم اعلام شده بود. حتی این موضوع هم گفته شد که ایران از زمستان 1403 آماده جنگ بود. در نهایت روایت به این سو رفت که ایران غافلگیر نشد یا غافلگیری آن از نوع تاکتیکی بود و نه راهبردی چون رژیم اسرائیل به اهداف راهبردی خود نرسید. اخیراً در تلویزیون و همچنین برخی تریبونهای نمازجمعه موضوع کشته شدن خلبانهای اسرائیلی در حملات ایران مطرح و روی آن مانور زیادی داده شد.
چنین روایتهایی ممکن است به صورت کامل یا موردی صحیح باشند، اما سوالات سختی به وجود میآورند که پاسخ داده نمیشود. سوالهایی که میتواند مربوط به بخشی از این روایتها یا مجموع آنها باشد که اتفاقا در شبکههای اجتماعی هم پرسیده شدند. از جمله این که اگر چنین بانک اطلاعات دارای جزئیات نزد ما وجود داشته و اشراف تا این سطح بالاست، چرا در جریان حملات ایران هیچ ژنرال، سیاستمدار عالیرتبه یا دانشمندی کشته نشد یا اگر کشته شد، چرا ایران اطلاعات آن را منتشر نمیکند. اگر این آگاهی از حمله وجود داشت، چرا عالیرتبهترین فرماندهان نظامی کشور به این راحتی در نخستین ساعات حمله اسرائیل شهید شدند. همچنین این سوال نیز مطرح است که اگر این اشراف در حوزه حریف وجود داشته، چرا اسرائیل توانست سناریوی ضربه از درون خود را اجرا کند که شاخصترین نمونه آن موضوع به پرواز درآمدن پهپادها از درون خاک ایران بود. اگر 15 یا 30 خلبان اسرائیلی هم در حملات ایران به صورت جداگانه یا یکجا کشته شده باشند و خبر مرگ آنها سانسور شده باشد، ضربهای همسنگ از دست دادن ژنرالهای ایران و دانشمندان کشور نیست. این نوع روایتسازیها، شباهت زیادی به موضوع سرنگون کردن اف-35های اسرائیل دارد.
این روایتها با اما و اگر مواجه است نه به خاطر این که مردم ایران تحت حملات جنگ شناختی هستند یا مرجعیت خبر از ایران خارج شده و رسانههای خارج از کشور توانایی تاثیرگذاری دارند. به این علت با دیده شک به آنها نگاه میشود که با مشاهدات جامعه از این جنگ در نقاط مختلف کشور، ضربههایی که وارد کردیم و ضربههایی که خوردیم، بسیار متفاوت است. این دیگر مسائل مربوط به بیروت، دمشق، غزه و بغداد نیست که آنها را از دریچه رسانه ببینیم. جامعه این وقایع را بدون واسطه مشاهده کرد.
بازار ![]()