پیام سپاهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
این روزها نمدمالی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی ایران باقی مانده است. به رد چشمهای «اکبر پیراحمدی» بعد از ساختن شاهکارش نگاه کنیم و قدر این استادهایی که نمیگذارند علم بالابلند یک صنف زمین گذاشته شود را بدانیم.
امیر جدیدی-روزنامهنگار و عکاس| خیلی وقتها مواجهه با یک صنعت بیننده را به این فکر فرو میبرد که اول بار چه اتفاقی افتاد که بشر توانست چنان چیز بدیعی به وجود آورد. حرفم را قبول دارید؟ تا به حال به فرشی که هر روز رویش پا میگذارید دقت کردهاید؟ به این فکر کردهاید که اول بار فرش چطور بافته شد؟
به چاقویی که هر بار سیب، خیار، گلابی، پرتقال، گوشت، مرغ یا چه چه را میبرید دقت کردهاید؟ چه شد که آهنگری به وجود آمد؟ چه شد که دباغان به دباغی پوست مشغول شدند و... در همین هاگیر واگیر به یکی از عجیبترین دستسازههای بشر میرسیم.
به عکسهای «اکبر پیراحمدی» یکی از آخرین بازمانده نمدمالی در شیراز میرسیم. اکبرآقا حالا روزانه یک نمد میسازد و تلاش میکند این علم و این هنر قدیمی را افراشته نگه دارد.
بیایید به اینکه چه شد اولین بار نمد به وجود آمد فکر کنیم. نمد در حقیقت یکی از قدیمیترین صنایع دستی است که با استفاده از پشم تولید میشود. نمد در فرآیندی پیچیده به وجود میآید. بر پایهی شواهد تاریخی، انسان نخستین با درهمکوبیدن و فشردن پشم خیس گوسفندان دریافت که از الیاف درهمتنیده، مادهای گرم و مقاوم درست میشود.
اما در فرهنگ ایرانی و میان نمدمالان، افسانههای گوناگونی برای به وجود آمدن نمد نقل میشود که چنان بدیع و عجیب است که اگر برایتان بنویسم برای همیشه پس ذهنتان خانه میکند.
در رساله نمدمالی فتوت اصناف نقل است که اول بار همزمان با رانده شدن آدم و حوا از بهشت نمد به وجود آمد. حکایت است که وقتی آدم و حوا با خوردن سیب از بهشت رانده شدند دچار قهر الهی میشوند. آن دو سر گردان و پریشان سالها دور خود میچرخیدند و به درگاه حق سبحانهتعالی تضرع و زاری میکردند بلکه از سر تقصیرشان بگذرد.
در این مدت موهای بدن هر دو چنان بلند شده بود که چیزی از پوستشان مشخص نبود. آشفتگی آن دو به حدی بود که حتی همدیگر را هم نمیشناختند. خلاصه اینکه روزی دل رحمان خداوند عزوجل به رحم آمد و تضرع و زاری بندگانش را تاب نیاورد. آنوقت به اشارتی مو از تن و بدن آدم و حوا ریخت و حالشان سر جا آمد. آدم و حوا همدیگر را بازشناختند و در همین موقعیت بر روی آن موها به هم رسیدند و از حرکت و عرق بدنشان، نخستین نمد متولد میشود.
حواسم هست چیزی که تعریف کردم بیشتر حکم قصه دارد اما حقیقت این است که از دل همین قصهها در طی سالیان اصناف برای خودشان حرمتی ساختند. نمدمالها از دل همین قصه نمد را پیونددهنده زایش و زندگی و طبیعت و انسان میبینند.
روایت اصناف البته به همین یکی دو مورد ختم نمیشود و گروه دیگری نمد را به پسر حضرت سلیمان نسبت میدهند؛ چوپان جوانی که از بافتن پارچه با پشم ناتوان ماند و با اشک و کوبیدن دست بر پشمها، نخستین تودهی نمد را به وجود آورد و...
نکته اینکه چه با نگاه علمی و چه با روایتهای اسطورهای، نمدمالی هنری است که از نیاز انسان به پوشش و پناه آغاز شد و بعدها به صورت صنف و پیشهای مستقل درآمد.
این روزها نمدمالی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی ایران باقی مانده است. به رد چشمهای «اکبر پیراحمدی» بعد از ساختن شاهکارش نگاه کنیم و قدر این استادهایی که نمیگذارند علم بالابلند یک صنف زمین گذاشته شود را بدانیم.
عکس: شیوا عطاران/ایرنا
بازار ![]()