پیام سپاهان - روزنامه سازندگی / «ارزیابی دیپلماتیک» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم سید جلال ساداتیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در شرایط فعلی مشخصاً مطالبه اصلی که غرب در قبال ایران مطرح میکند، توقف کامل غنیسازی یا همان غنیسازی صفر درصد است. اما این مطالبه از چه زمانی و توسط چه کسانی مطرح شد؟ اگر روند مذاکرات هستهای ایران با غرب از زمان تروئیکای اروپایی در سال 2003 تا امروز را دنبال کنیم، هیچگاه موضوع غنیسازی صفر درصد به عنوان یک شرط جدی مطرح نبوده است. حتی در برجام، غنیسازی 3.67 درصد برای ایران به رسمیت شناخته شد. در چهار دور نخست مذاکرات با استیو ویتکاف، هیچگونه صحبتی درباره توقف کامل غنیسازی مطرح نبود. اما در فاصله بین دور چهارم و پنجم، او این موضوع را مطرح کرد و متعاقباً طرف آمریکایی نیز آن را به میان آورد. خیلی زود روشن شد که این فشار ناشی از نفوذ و خواست اسرائیل بوده چراکه مذاکرات در وضعیت پیشرفت قرار داشت و اسرائیل نگران حصول توافقی موفق بین ایران و قدرتهای جهانی بود.
اینجا باید به یک تناقض آشکار اشاره کرد و آن این است که اسرائیل که خود عضو ان.پی.تی نیست و سلاح هستهای نیز در اختیار دارد، اکنون از طریق فشار بر آمریکا خواستار توقف کامل غنیسازی در ایران شده است. چنین رفتاری بیتردید به بنبست کشاندن مذاکرات منجر شده است. در ادامه مذاکرات، وقتی دور پنجم برگزار شد و ویتکاف جلسه را ترک کرد، قرار شد دور ششم در روز یکشنبه برگزار شود؛ اما درست پیش از این دور، اسرائیل دست به حملهای زد که به نظر میرسد یا با هماهنگی آمریکا صورت گرفته بود یا دستکم آمریکا چشم خود را بر آن بسته بود. برخی معتقدند که این اقدام بخشی از یک بازی طراحی شده از سوی آمریکا بود تا از طریق اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند. اما برداشت من این نیست؛ بهنظر میرسد که اسرائیل به دنبال آن بود که آمریکا را در برابر عمل انجام شده، قرار دهد.
با تمام این فراز و فرودها باید توجه داشت که در هیچیک از قطعنامههای آژانس یا شورای حکام، بحثی درباره توقف کامل غنیسازی ایران مطرح نشده است. تمرکز آنها بر این است که ایران از حدود تعیین شده در برجام (که در قطعنامه 2231 شورای امنیت نیز پشتیبانی شده) عدول کرده است. پاسخ ایران نیز روشن است و اعلام کرده که با توجه به بازگشت تحریمها، ایران نیز اقدامات جبرانی انجام داده، از جمله غنیسازی 20 و 60 درصدی، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته و محدودسازی نظارتهای آژانس.
در مذاکرات اخیر، حتی بحثهایی درباره چگونگی بازگشت به تعهدات مطرح شده بود؛ از جمله اینکه چه تحریمهایی باید لغو شود و ایران چگونه میتواند غنیسازی مازاد را کاهش دهد. با این پیشزمینه، موضوع غنیسازی صفر درصد ناگهان توسط طرفهای خاصی مطرح شد که منشأ اصلی آن به اسرائیل بازمیگردد. ممکن است استناد شود که آژانس هم ایران را متهم کرده اما حتی در آن قطعنامهها نیز صحبت از توقف کامل غنیسازی نیست بلکه صرفاً اشاره شده که ایران از سقفهای تعیینشده در برجام عبور کرده است.
بازار ![]()
از منظر حقوقی، ایران مطابق برجام و ان.پی.تی، حق دارد غنیسازی تا 3.67 درصد را حفظ کند. لذا پرسش مهم اینجاست که دیگران بر چه اساسی میخواهند، ایران را وادار کنند از این حق قانونی خود صرفنظر کند؟
غرب، تحت فشار اسرائیل، مدعی است که چون ایران به سطح 60 درصدی غنیسازی رسیده و مقدار آن نیز از حد مجاز بسیار فراتر رفته (مثلاً به بیش از 400 کیلوگرم) پس نیت ایران، تولید سلاح هستهای بوده است. اما ایران بارها اعلام کرده که اقداماتش صرفاً واکنشی به نقض تعهدات طرف مقابل بوده و اگر طرفهای مقابل به تعهدات برجامیشان بازگردند، ایران نیز اقدامات جبرانی خود را معکوس خواهد کرد. در این میان عراقچی پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم را به شرط استقرار در ایران مورد اشاره قرار داده و دکتر ظریف نیز از تشکیل یک نهاد منطقهای شامل کشورهای همسایه، کشورهای غربی و سازمان ملل سخن گفته است که نشان از وجود راهحلهای متعدد دارد. در حال حاضر، ایران اعلام کرده که آمادگی دارد، نگرانیهای غرب درباره احتمال ادعایی غرب مبنی بر تولید سلاح هستهای را رفع کند اما در عین حال تأکید میکند که نمیتواند، فرآیند غنیسازی را واگذار کرده و به دیگران وابسته شود چراکه تجربه بدعهدیهای گذشته هنوز در حافظه تاریخی ایران باقی است. هماکنون ایران اجازه ورود بازرسهای آژانس را نیز نداده است و تأکید دارد که این بازرسیها نباید بهانهای برای ارائه اطلاعات به اسرائیل جهت اقدامات خرابکارانه باشد. مجلس ایران نیز مصوب کرده که تمام همکاریها باید تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی انجام شود. با تغییراتی که در برخی ساختارهای کشور رخ میدهد، انتظار میرود روندهای سیاستگذاری با دقت بیشتری پیش برود و تلاش شود که هم حقوق قانونی ایران حفظ شود و هم نگرانیهای طرفهای غربی که عمدتاً توسط اسرائیل القا شدهاند، پاسخ داده شوند. اگر بخواهیم چشمانداز کوتاهمدت مذاکرات را ارزیابی کنیم باید گفت که در این فضای پیچیده، دولت ایران تلاش میکند هم مقاومت نشان دهد و هم از ابزارهای خود در مذاکرات استفاده کند تا امتیازات را حفظ نماید. با وجود مواضع تند و فشارهای آشکار، میتوان گفت فعلاً دو طرف در حال ارزیابی شرایط برای ورود یا عدم ورود به یک روند جدید مذاکراتی هستند. آنچه روشن خواهد بود این است که نه ایران بهطور کامل در را بسته و نه طرفهای مقابل تصمیم قطعی برای مصالحه گرفتهاند. اما نشانههایی از تمایل دو طرف برای جلوگیری از تشدید تنش دیده میشود و این میتواند، پنجرهای هرچند محدود برای مذاکره باقی بگذارد. نکته نهایی اینکه در وضعیت فعلی به نظر میرسد که شرایط تا حدودی تعدیل شده و ایران هم در حال استفاده از این فضای پیش آمده، است. این در حالی است که دیپلماسی عمومی و رسانهها به صورت فعال، اقدامات خود را پیش میبرند و در این راستا تغییرات احتمالی پیشرو این معنا را مخابره میکند که تمهیدات جدیدی در حال شکلگیری است؛ به این معنا که دستها روی ماشه است اما در این راستا مذاکره و اقدامات دیپلماتیک را هم در دستور کار قرار دادهاند.