بازگشت غرب به بنبست؟
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - شرق /متن پیش رو در شرق نتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
وحیده کریمی| در شرایطی که مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا همچنان در مرحله تنظیم مقدمات برای دور جدید گفتوگوها قرار دارد، انتشار برخی مواضع و اظهارات در رسانههای غربی بار دیگر نشان داد که مسئله «غنیسازی» همچنان بهمثابه گره اصلی پرونده باقی مانده است؛ نه از منظر فنی، بلکه به عنوان نشانهای از تقابل ارادهها. در روزهای گذشته، مقاماتی از بریتانیا و آمریکا با طرح ایدهای که از منظر حقوق بینالملل و حتی عرف دیپلماتیک فاقد وجاهت است -یعنی «غنیسازی صفر» در خاک ایران- سعی کردهاند بار دیگر مسیر مذاکرات را به سمت بنبستی آشنا هدایت کنند؛ راهبردی تکراری که نه با واقعیتهای فنی صنعت هستهای ایران انطباق دارد، نه با ساختار حقوقی برجام و نه حتی با فضای جدید ژئوپلیتیک.
ادامه غنیسازی؛ اصل خدشهناپذیر ایران
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در پاسخ به موجسازیهای اخیر رسانههای غربی بهصراحت تأکید کرد «ادامه غنیسازی، یک اصل بنیادین برای ایران است» و ایران تحت هیچ شرایطی حاضر به چشمپوشی از این حق مشروع و مسلم نیست. بقایی ضمن رد شایعاتی درباره انعطاف ایران در این زمینه، تأکید کرد که هیئت ایرانی با اولویت لغو تحریمهای ظالمانه، در حال پیگیری مسیر دیپلماتیک است، اما معیار سنجش جدیت طرف آمریکایی نیز دقیقا در همین نقطه تعریف میشود، یعنی «رفع تحریمها، نه مطالبه غیرقانونی برای توقف غنیسازی». سخنگوی وزارت خارجه، در همان حال تصریح کرد «هیچ موضوع دیگری غیر از مسئله هستهای و رفع تحریمها» در گفتوگوها میان تهران و واشنگتن مطرح نیست و تلاش برای گنجاندن مسائل جانبی در دستور کار مذاکرات، از پیش شکستخورده است.
برخورد قاطع عراقچی با موضع لندن
واکنش تند و صریح سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه و دیپلمات ارشد مذاکرات برجام، نیز نقطه عطف دیگری در تحولات اخیر بود. عراقچی در پاسخ به توییت یک مقام بریتانیایی که از «غنیسازی صفر» سخن گفته بود، هشدار داد که در صورت پافشاری سه کشور اروپایی بر چنین موضعی، دیگر اساسا «هیچ موضوعی برای مذاکره در حوزه هستهای باقی نخواهد ماند». این لحن تند و بدون تعارف، برخاسته از تجربهای است که ایران در سالهای پسابرجام اندوخته است: «بیاعتمادی به تعهدات طرفهای غربی، بهویژه در مواجهه با واقعیتهای صنعتی و حقوقی برنامه صلحآمیز هستهای ایران».
البته موضع لندن نیز پس از واکنشهای تند، دچار تناقضگویی شد. وزارت خارجه بریتانیا در پی اظهارات سفیر خود در واشنگتن که با صراحت از حمایت از گزینه غنیسازی صفر سخن گفته بود، ناچار شد عقبنشینی تاکتیکی کند و مدعی شد از گفتوگوهای دیپلماتیک برای ثبات منطقهای حمایت میکند. اما این تلاش برای ترمیم وجهه، از نظر تحلیلگران نوعی تناقضگویی آشکار و گواهی بر نبود انسجام در تصمیمگیریهای کلان لندن در قبال ایران است؛ تناقضی که حتی خبرنگار روزنامه والاستریتژورنال، لارنس نورمن، نیز به آن اذعان کرده و آن را نشانهای از سردرگمی در سیاست اعلامی و اعمالی بریتانیا دانسته است.
حمایت روسیه از موضع ایران
در سوی دیگر، اظهارات سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، نهتنها با مواضع ایران همسو بود، بلکه به نوعی تأیید ضمنی بر مشروعیت خواستههای تهران در مذاکرات نیز محسوب میشود. لاوروف در نشست بینالمللی نمایندگان ارشد امنیتی در مسکو با تأکید بر اینکه «حق غنیسازی برای مقاصد صلحآمیز، یک اصل کلیدی در مذاکرات است»، از ادامه گفتوگوهای ایران و آمریکا حمایت کرد و آن را «در مسیر درست» توصیف کرد.
لاوروف که همواره نگاه منتقدانهای به رفتارهای مداخلهجویانه غرب در موضوعات بینالمللی داشته، بار دیگر از «معیارهای دوگانه» و «بازیهای سیاسی با قواعد بینالمللی» انتقاد کرد و از غرب خواست به تعهدات واقعی خود بازگردد. در واقع، حمایت روسیه از موضع ایران در زمینه غنیسازی نهفقط نشانهای از همگرایی راهبردی تهران-مسکو در موضوعات هستهای است، بلکه تقویتکننده پشتوانه سیاسی و دیپلماتیک ایران در برابر فشارهای چندجانبه غرب نیز به شمار میرود.
برجام یا مکانیسم ماشه؛ دوراهی انتخاب غرب
تهدید ضمنی سفیر بریتانیا در واشنگتن به فعالسازی مکانیسم ماشه نیز بازتابی از همان سیاست فشار حداکثری است که در دوره ترامپ آغاز شد و هنوز در گفتمان امنیتی غرب باقی مانده است. با این تفاوت که این بار دیگر نه ایران در موضع انفعال قرار دارد و نه روسیه و چین اجازه خواهند داد پروندهای که باید در مسیر دیپلماتیک حل شود، بار دیگر به شورای امنیت و تحریمهای سابق بازگردد.
چنانکه بقایی و عراقچی تصریح کردهاند، غنیسازی صفر به معنای پایان مذاکره است؛ چراکه چنین شرطی، مستقیما به معنای حذف صنعت بومی هستهای ایران و انکار یکی از حقوق مسلم اعضای معاهده انپیتی است؛ خواستهای که اگر از کشوری مانند ایران مطالبه شود، قاعدتا باید از دهها کشور دارای توان هستهای نیز مطالبه شود؛ از جمله آنهایی که برخلاف ایران، حتی عضو انپیتی نیز نیستند. دراینبین آژانس بینالمللی اتمی هم همچنان درگیر مواضع ضدونقیض خود است واز اینکه طرف مذاکره با ایران، کشور آمریکاست، آنهم بدون محوریت آژانس به دنبال بازتعریف نقش خود است و در این راستا «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هم دیروز در جمع خبرنگاران در وین در پاسخ به سؤالی درباره تفاوتها میان موضع آمریکا و ایران بر سر موضوع غنیسازی اورانیوم در مذاکرات عمان، گفت: نزدیککردن این دو دیدگاه به هم غیرممکن نیست. خبرگزاری آسوشیتدپرس دراینباره گزارش داد که گروسی تأکید داشته: «بازرسیهای سختگیرانه آژانس باید بخشی از هرگونه توافق میان ایران و آمریکا باشد». او همچنین حضور «ماسیمو آپارو»، یکی از معاونان خود، در ایران را تأیید کرد. مدیرکل آژانس بیان کرد: فعلا نتیجه مشخص نیست اما اینکه آنها به دیدارهای خود ادامه میدهند، نشاندهنده تمایل برای رسیدن به توافق است. او با وجود تنشهای موجود اظهار کرد که معتقد است برای رسیدن به توافقی میان آمریکا و ایران، حتی با وجود اختلافنظرها درباره غنیسازی «همیشه راهی وجود دارد».
از مقاومت فنی تا دیپلماسی قاطع
به هر حال آنچه امروز در فضای مذاکرات هستهای رخ میدهد، بیش از آنکه گفتوگویی فنی درباره درصد و سطح غنیسازی باشد، نبردی است میان منطق حقوقی و سیاست زیادهخواهانه. ایران با تکیه بر تجربه برجام، موضعی شفاف، اصولمحور و مبتنی بر مقاومت دیپلماتیک اتخاذ کرده است و این بار، حتی متحدان اروپایی آمریکا نیز در مواجهه با صراحت تهران، دچار چندپارگی و عقبنشینی شدهاند. اگر هدف احیای توافق است، غرب ناچار به بازتعریف انتظارات خود و بازگشت به واقعگرایی است. در غیر این صورت، آنگونه که عراقچی هشدار داده، هیچگاه فضایی برای مذاکره واقعی باقی نخواهد ماند.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/967952/