آنچه برای ایران اهمیت دارد، حفظ زیرساختهای هستهای کشور است
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب تشریح جزییات ادعایی منتشر شده درباره پیشنهادات ابتکارات عمانی برای پیشبرد مذاکرات گفت: من اطلاعاتی فراتر از آنچه در رسانهها منتشر شده، دراختیار ندارم، اما در هر صورت، میانجیگری ماهیتی روشن دارد؛ ارایه پیشنهاداتی برای نزدیک کردن دیدگاههای طرفهای درگیر. اینکه جزییات این پیشنهادها چه بوده، مشخص نیست و من نیز از آنها اطلاعی ندارم. به گفته ابوالفتح با این همه در حال حاضر برخی موارد در رسانهها مطرح شده، اما از سوی منابع رسمی تایید نشده است؛ برای مثال، موضوعاتی مانند تعلیق سه ساله غنیسازی، توقف موقت برنامه هستهای یا انتقال مواد غنیشده از کشور مطرح شده که البته بیشتر در حد گمانهزنیهای رسانهای باقی ماندهاند. آنچه از سوی مقامات رسمی اعلام شده این است که پیشنهادی از طرف عمان ارایه شده، اما جزییات این پیشنهاد هنوز منتشر نشده یا دستکم من از آنها اطلاعی ندارم.
ابوالفتح در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر انتشار گمانهزنیهایی مبنی بر شکلگیری توافق احتمالی موقت درنتیجه عملیاتی شدن پیشنهاداتی که از سوی مسقط عنوان شده است، تاکید کرد: ایران بارها اعلام کرده که آمادگی پذیرش محدودیتهایی در فعالیتهای هستهای خود را دارد، مشروط بر آنکه تحریمها رفع شوند. البته جزییات این محدودیتها، از جمله میزان، درصد و ابعاد آن، هنوز روشن نیست. آنچه برای ایران اهمیت دارد، حفظ زیرساختهای هستهای کشور است. حتی اگر برای یک دوره موقت غنیسازی انجام نشود، تاکید بر این است که این زیرساختها باید حفظ شوند.
به باور این کارشناس مسائل امریکا، ایران با برچیده شدن تاسیسات هستهای مخالف است و آن را خط قرمز خود میداند. ابوالفتح در ادامه به «اعتماد» گفت: تجربه برجام نیز نشان داد که ایران در گذشته از غنیسازی 20درصد به حدود 4درصد رسید و حتی تغییراتی در کاربرد برخی تاسیسات ایجاد کرد، اکنون نیز آمادگی برای انجام اقدامات مشابه وجود دارد به شرطی که چارچوب کلی یعنی زیرساختهای تاسیسات هستهای حفظ شود. درحالی که در مقابل، طرف امریکایی فراتر از کاهش سطح یا تعداد سانتریفیوژها، خواستار جمعآوری کلی تاسیسات هستهای ایران است. ابوالفتح در ادامه گفتوگویش با«اعتماد» خاطرنشان کرد: البته که نگاه آنها (امریکا) تنها معطوف به کمیت نیست، بلکه خواهان تعطیلی نیروی انسانی فعال در صنعت هستهای، تغییر کاربری مراکز تحقیقاتی، دانشگاههای دانشبنیان و حتی حذف آموزش تخصصی در این حوزه هستند. این همان چیزی است که آنها از برچیده شدن فرآیند غنیسازی مدنظر دارند. با این همه ابوالفتح بر این باور است در عین حال، ممکن است ایران با تعلیق غنیسازی تا سطحی کمتر از سه درصد و نیز کاهش تعداد سانتریفیوژها موافقت کند، اما اصل مساله برای تهران، حفظ توانایی و تداوم غنیسازی در داخل کشور است.
این کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب کم و کیف احتمالی طرح ادعایی کنسرسیوم برای مدیریت برنامه هستهای ایران خاطرنشان کرد: به نظر میرسد ایده تشکیل کنسرسیوم غنیسازی با استقبال مواجه شده و در صورت اجرای درست، میتواند برای ایران نیز مفید باشد؛ البته به شرطی که فعالیت غنیسازی در خاک ایران انجام گیرد. اگر قرار باشد این فعالیتها در کشورهایی مانند امارات صورت گیرد، طبیعتا موضوع متفاوت خواهد بود. مشارکت سایر کشورها در فرآیند غنیسازی، سرمایهگذاری در زیرساختها و حتی ساخت تاسیسات جدید در چارچوب یک کنسرسیوم، فینفسه مشکلی ندارد؛ به ویژه اگر ایران همچنان نقش محوری در غنیسازی داشته باشد. در این صورت، دیگر کشورها میتوانند به عنوان شریک فنی یا اقتصادی در این فرآیند حضور داشته باشند. به باور ابوالفتح اما نکته کلیدی اینجاست که تشکیل کنسرسیوم نباید به معنای برچیدن زیرساختهای غنیسازی در ایران باشد. اگر قرار باشد در ازای مشارکت در یک کنسرسیوم، ایران همه توانمندیها و تاسیسات هستهای خود را کنار بگذارد، به نظر نمیرسد که چنین طرحی ازسوی تهران پذیرفته شود. من معتقدم ایران زیر بار چنین شروطی نخواهد رفت.
این کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوالی درباره سفر اخیر رییسجمهور کشورمان به مسقط در خلال مذاکرات تهران و واشنگتن، گفت: اول اینکه نقش عمان در روند گفتوگوها اساسا در چارچوب وظیفه میانجیگری تعریف میشود؛ یعنی انتقال پیام میان طرفهای درگیر. بنابراین اگر پیامی بخواهد به طرف امریکایی از طریق عمان منتقل شود از تهران مخابره میشود و نیازی به حضور شخص رییسجمهور در مسقط با این هدف نیست.
به باور ابوالفتح سفر اخیر آقای پزشکیان به عمان، بعید است که ارتباط مستقیمی با مذاکرات داشته باشد. سفرهای روسایجمهور معمولا از ماهها قبل برنامهریزی میشوند و مسائل تشریفاتی و دیپلماتیک متعددی به دنبال دارند، به همین دلیل نمیتوان این سفر را صرفا در راستای انتقال پیام به امریکا تلقی کرد. ابوالفتح همچنین درباره اظهارات متناقض اخیر دونالد ترامپ مبنی بر سازنده بودن مذاکرات تاکید کرد: شخصیت رییسجمهوری امریکا ایجاب میکند که هر بار مواضعی متناقض درقبال ایران اتخاذ کند، به گونهای که در روزهای نخست، ادعاهایش عجیب و عصبیکننده بهنظر میرسید و گاه با یک جملهاش بازار ارز ایران را بههم میریخت، اما طی سه، چهار ماه اخیر، روزنامهنگاران، فعالان اقتصادی و حتی سیاستمداران با منش او آشناتر شدهاند. بسیاری از سخنان او بیشتر برای جلبتوجه رسانههاست تا ارایه طرح یا موضعگیری مشخص. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: با این حال، نمیتوان چندان به این اظهارات ترامپ اعتماد کرد. نمونه سوریه برای ما سنگ محک است. ترامپ در مورد سوریه اعلام کرد که تحریمها را برمیدارد، وزارت خزانهداری و وزارت خارجه امریکا نیز برخی معافیتها را اعمال کردند. اما برداشته شدن کامل تحریمها نیازمند همراهی کنگره است و تاکنون هیچ نشانهای از تمایل کنگره به لغو تحریمها دیده نشده است. شاید در مورد تعلیق برخی تحریمها با ترامپ مخالفت نکنند، اما لغو تحریم هنوز تحقق نیافته است. حال وقتی در مورد سوریه، که درگیر تغییر رژیم شده و روابطی هم با امریکا برقرار کرده، کنگره حتی قدمی برای لغو تحریم برنداشته، بدیهی است که در مورد ایران نیز نمیتوان انتظار زیادی داشت. ترامپ با تکرار این ادعاها که مذاکره میکنیم و توافق نزدیک است، بیشتر به دنبال تاثیرگذاری بر افکار عمومی و افزایش فشار روانی بر طرف مقابل است تا ارایه یک راهحل واقعی. ابوالفتح تشریح فضای کلی مذاکرات و با هدف آگاهسازی افکار عمومی به «اعتماد» گفت: در مجموع، تحلیل و ارزیابی ما از روند مذاکرات این است که بدون تردید گرهها و بنبستهایی وجود دارد؛ اگر این اختلافات نبود، تاکنون توافقی حاصل شده بود. بنابراین، وجود اختلافات امری قطعی و در عین حال طبیعی است، اما نکته مهم این است که تلاشهایی همچنان در جریان است. اینکه گفته میشود دور بعدی مذاکرات قرار است برگزار شود حتی اگر زمان و مکان دقیق آن اعلام نشده باشدخود نشانه مثبتی است. همه میدانند که دور ششم در پیش است، هرچند مشخص نیست کجا برگزار خواهد شد و این جزییات در برابر اصل ادامه مذاکرات اهمیت کمتری دارد. به گفته این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه گفتوگوها نشان میدهد که طرفین هنوز به رسیدن به توافق امیدوارند، حتی اگر اختلافات در آینده بیشتر هم شود تا زمانی که اصل مذاکره برقرار است، میتوان گفت که احتمال توافق همچنان وجود دارد. ممکن است این مسیر ماهها یا حتی سالها طول بکشد، اما ادامه گفتوگو بهتر از توقف کامل مذاکرات است. لذا همینکه صحبت از برگزاری دور ششم و احتمال دور هفتم میشود، نشانهای است از اینکه روند، هرچند آهسته و پیچیده، اما به سمت جلو حرکت میکند.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/967947/