دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴

سیاسی

دیوار واقعیت؛ استقبال روزنامه اصولگرا از سخنان خاتمی

دیوار واقعیت؛ استقبال روزنامه اصولگرا از سخنان خاتمی
پیام سپاهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست زهرا طیبی| طیف رادیکال جناح اصلاح‌طلب چه در دوران پیش از جنگ و چه پس از ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| طیف رادیکال جناح اصلاح‌طلب چه در دوران پیش از جنگ و چه پس از آن نوعی دوگانه‌سازی میان رویکرد‌های نظامی و دموکراتیک را دنبال می‌کردند. این طیف با القای آنکه جلب نظر مردم مهم‌تر از افزایش توانمندی نظامی است، یک دوقطبی ساختند که بتوانند نزاع‌های سیاسی‌شان را ادامه دهند. مشابه این صحبت‌ها اخیراً از زبان افرادی همچون محمدجواد ظریف هم شنیده شد که به‌نوعی دوگانه‌ای میان موشک و مردم ساخت و گفت: «موشک مهم است؛ اما مردم مهم‌ترند.» اظهاراتی که واکنش‌های منفی زیادی به همراه داشت.
روز گذشته اما سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات هم در این مورد موضع‌گیری کرد و گفت: «موشک و مردم دو مؤلفه سربلندی ایران در جنگ 12 روزه بود.» این اظهارات خاتمی نوعی فاصله‌گذاری با مواضعی بود که به دنبال ساخت دوگانه‌هایی مشابه دیپلماسی و میدان بودند. خاتمی در اظهاراتش روی یک دوگانه تأکید بیشتری دارد و آن‌هم دوگانه ایرانی و ضدایرانی است، البته در موارد متعددی طیف رادیکال اصلاح‌طلبان، مواضعی برخلاف صحبت‌های خاتمی داشتند و بیش از آنکه به دوگانه‌هایی که متوجه منافع ملی است، تأکید کنند، بردوگانه‌های جناحی و سیاسی ایستادند، با این حساب اگر در ضمن تأکیدات رئیس دولت اصلاحات او بتواند این بدنه رادیکال را به کنش عقلانی نزدیک کند، اظهارات او اثربخشی بیشتری در میدان عمل خواهد داشت. باید دید که آیا اصلاح‌طلبان مواضع خاتمی را به عنوان لاک‌غلط‌گیر مواضع خودشان می‌پذیرند یا مشابه موارد دیگر از او عبور می‌کنند. 
فاصله‌گذاری با یک دوگانۀ خیالی
فاصله‌گذاری خاتمی با دوگانه موشک و مردم چند پیام روشن دارد:
1- درک این موضوع که جلب حمایت مردم و در ادامه آن تقویت توانمندی نظامی دو بال قدرت ایران هستند، چندان دشوار نیست. افزایش توانمندی نظامی بدون داشتن همراهی مردم، موجب افزایش بازدارندگی نخواهد شد و در طرف مقابل نیز همراهی مردم بدون داشتن توانمندی نظامی بازدارنده نخواهد بود و تنها با همراه کردن این دو مؤلفه کلیدی با هم می‌شود به قدرت دست پیدا کرد. به همین خاطر نیز رئیس دولت اصلاحات به این موضوع اشاره می‌کند که داشتن این دوبال قدرتمند موجب شد تا ایران بتواند در جنگ 12 روزه پیروز شود. 
2- ساخت دوگانه میان موشک و مردم، برنده‌ای نخواهد داشت. هر سمت این دوگانه که بایستیم، بازنده منفعت و امنیت ملی خواهد بود. اشاره خاتمی، تأکید ضمنی به این موضوع است که ایستادن روی چنین شکاف‌سازی‌هایی و پیش بردن دعوا‌ها و اختلافات سیاسی با این دوگانه، نهایتاً به زیان ایران تمام خواهد شد. درحالی‌که آنچه توانست ایران را از تندباد حوادث عبور دهد، داشتن هردوی این توانمندی بود. اگر در زمان جنگ نیز چنین دوگانه‌ای ساخته می‌شد، طبیعتاً چنین نمایش پیروزی‌ای به وقوع نمی‌پیوست. 
3- صحبت‌های خاتمی را می‌توان به‌نوعی عبور او از مواضع رادیکال طیف اصلاح‌طلب و نگاه‌های رمانتیکی دانست که آن‌ها به جنگ دارند. در‌حالی‌که رادیکال‌های اصلاح‌طلب بدون خوانش درست از واقعیت جنگ، ساز را به جای تفنگ در دست سرباز می‌خواهند و آن را ژست روشنفکری می‌دانند، خاتمی با نگاه واقع‌بینانه‌تری از نگاه‌های رمانتیک و دوگانه‌ساز رادیکالیسم اصلاح‌طلبی عبور و تأکید می‌کند که آنچه باید محل دعوا باشد، این دوگانه نیست. البته شاید گزینه بهتر آن باشد که خاتمی به موازات بیان این موضوعات در صحبت‌های رسمی، در جلسات خصوصی این نکات را بیان و ضرورت عبور از این دوگانه‌ها را به اعضای جبهه اصلاحات گوشزد کند. با این همه اشاره او به این موضوع اگر منتج به تغییر رفتار طیف رادیکال اصلاح‌طلب، تجدید نظر در رفتار‌ها و مواضع آن‌ها حتی در مورد جنگ شود و رئیس دولت اصلاحات بتواند در فقره جنگ که به منافع و امنیت ملی گره خورده این طیف را با عقلانیت همراه کند، نتایج مثبتی برای اصلاح‌طلبان در راستای واقعی‌شدن مواضع آن‌ها به همراه خواهد داشت. 
دعوا سر ایران است
خاتمی در بخش دیگری از صحبت‌هایش، به خطر مهمی که ایران را تهدید می‌کند، اشاره کرد و گفت: «اسرائیل، جز به سقوط جمهوری اسلامی قانع نیست و نمی‌خواهد کشوری به نام ایران وجود داشته باشد.» اگر هر کدام از سیاست‌مداران و کنشگران سیاسی این خطر مهم را درک کنند و بدانند برنامه‌ای که دشمن برای ایران و مردم ایران ریخته نه نابودی یک طیف و بدنه سیاسی خاص بلکه نابودی ایران به معنای تمامیت ارضی آن است، آن زمان نزاع‌ها و دعوا‌های سیاست‌زده بلاموضوع می‌شود. اشاره رئیس دولت اصلاحات به برنامه دشمن نیز به همین منظور مطرح می‌شود که حالا می‌بایست بر سر حفظ منافع و مصالح ملی دعوا کنیم و خط‌قرمز اصلی منافع ملی است و نه چیز دیگری. پیش‌کشیدن دعوا‌های انتخاباتی، اظهارات سیاست‌زده که منافع ملی را قربانی می‌کند و موضع‌گیری‌های رمانتیک در مورد جنگ، درست برخلاف این اصل اساسی عمل می‌کند و خواسته یا ناخواسته، زمینه بازی در پازل دشمن را فراهم می‌کند. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که اگر رئیس دولت اصلاحات، ضرورت توجه به منافع و مصالح ملی و عبور از دعوا‌های سیاسی را پیش از سخنرانی رسمی در جلسات غیررسمی به اعضای جبهه اصلاحات گوشزد کند و به‌نوعی آن‌ها را با اظهارات و موضع‌گیری‌های خود همراه کند، اثرات مثبت آن حتی برای جناح اصلاح‌طلبی نیز قابل‌توجه خواهد بود. در موقعیت حساسی که ایران در آن قرار دارد به این ادبیات مشترک از سوی سیاست‌مداران ایران نیاز داریم. رویکردی که به عبور از اختلافات و دوگانه‌سازی‌ها تأکید کند و بتواند بدنه حامی خود را نیز با این نگاه همراه کند. 
بازار


نظرات شما