راز بقای ترامپ در سیاست آمریکا
مقالات
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - فرارو /متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اواخر دوره بایدن، مشاورانش دیگر درباره راهحل دیپلماتیک مسئله هستهای بحث نمیکردند، بلکه داشتند درباره حملات نظامی خودشان به ایران بحث میکردند. به این ترتیب، بحران هستهای که در دوره بایدن میشد بهسرعت حلش کرد، در دوران او بدتر شد و بعد تحویل ترامپ داده شد.
جمال عبدی رئیس شورای ملی ایرانی ــآمریکایی(نایاک)| تقریباً درست 10 سال پیش، ایالات متحده در آستانه توافقی تاریخی برای محدودکردن برنامه هستهای ایران بود. باراک اوباما به آنهایی که برای خرابکردن توافق تلاش میکردند، هشدار داد: «بگذارید راحت حرف بزنیم. انتخابی که پیش روی ماست، نهایتاً بین دیپلماسی است و یک جور جنگ. شاید فردا نه، شاید 9 ماه دیگر نه، اما به زودی.» جنگی که اوباما پیشبینی کرده بود، این ماه [میلادی] از راه رسید.
راحت است که تقصیر این جنگ را تماماً بر دوش دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بیندازیم. نتانیاهو دههها به دنبال این بود که ایالات متحده را به دام جنگ مستقیم با ایران بیندازد و به نظر میرسد در ترامپ، جنگش را یافت، همانطور که پیشتر ترامپ درخواست فاجعهبار نتانیاهو را پذیرفت تا ایالات متحده توافق اوباما با ایران را پاره کند.
انداختن این تقصیر گردن این دو، درست هم هست؛ اما این خطر را هم دارد: آنهایی که میتوانستند توافق اوباما را احیا کنند و به پرهیز از این سناریوی کابوسوار کمک کنند، با این روایت از زیر بار مسئولیت در میروند. بخشی از تقصیر این جنگ، کشتهشدن غیرنظامیان و بیثباتیای که بر زندگی مردم در خاورمیانه ریخت، بر گردن جو بایدن است. بایدن که معاون اول خود اوباما بود، فرصت را برای اصلاح مسیر و پرهیز از بحرانی که امروز رخ داده، هدر داد.
در سال 2021 وقتی بایدن بر سر کار آمد، فهرست عریض و طویلی از تندرویهای ترامپ داشت و وعده داده بود در تلاش برای بازگشت به وضع عادی، آنها را لغو کند. در بعضی موارد به این وعدهها عمل هم کرد، اما تعهد او درباره بازگشت به توافق هستهای ایران، به روایت مشاورانش، پیچیدهتر بود. رئیسجمهور جدید و تیمش این پیششرط را برای بازگشت ایالات متحده به توافق مطرح کردند: ایران به گامهایی که در تلافی نقض توافق از سوی آمریکا و در جهت گسترش برنامه هستهای برداشته، رسیدگی کند. این به جای آن بود که آمریکا به سادگی پایبندی خودش به توافق و تعهداتی را که نقض کرده، احیا کند. حاصل این موضع، هفتهها بگومگو و هدردادن زمان مذاکره بود؛ زمانی که هیچ کدام نداشتند.
این تأخیر نه فقط بر چشمانداز توافق که روی کل منطقه اثر گذاشت. باور این بود که بایدن شرایط را میفهمد و به حرف مشاورانی گوش نمیکند که میگویند باید از «اهرم ترامپ» استفاده و ایران را مجبور به «توافقی بهتر» کند؛ اما به جای احیای فوری توافق، او به مشاورانش دستور داد «خاورمیانه را از روی میز» بیرون نگه دارند تا او روی دستور کار داخلی تمرکز کند. مذاکرات شروع هم شد، اما دور خودش میچرخید. جنگطلبان در کنگره تضعیفش میکردند و اسرائیل خرابکاری میکرد، مثل وقتی که مذاکرات تازه داشت راه میافتاد، در نطنز عملیات کرد. در نهایت، تیم بایدن پنجره توافق را از دست داد.
اواخر دوره بایدن، مشاورانش دیگر درباره راهحل دیپلماتیک مسئله هستهای بحث نمیکردند، بلکه داشتند درباره حملات نظامی خودشان به ایران بحث میکردند. به این ترتیب، بحران هستهای که در دوره بایدن میشد بهسرعت حلش کرد، در دوران او بدتر شد و بعد تحویل ترامپ داده شد.
حالا، صدها بیگناه کشته شدهاند، ویرانی به بار آمده و از لحاظ ظرفیتهای هستهای ایران هم در وضعیتی هستیم، بسیار شدیدتر از 10 سال پیش.
درس ماجرا معلوم شد. حرف اوباما مشخص شد. تنها راه مشخص برای حل مسئله برنامه هستهای ایران، از طریق دیپلماسی است. ناکامی در این زمینه، یعنی خطر جنگ، شاید یک جنگ آمریکایی فاجعهبار دیگر در خاورمیانه.
باید همه آنهایی را که تخیل محدودشان، ناتوانیشان در برداشن گامهای لازم در مقابل فشار اسرائیل، مانع از توافق هستهای شد، مسئول بدانیم. اگر بناست درس این جنگ 12 روزه را بگیریم، باید جو بایدن هم در این فهرست باشد.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/972505/