پیام سپاهان - خراسان / «با گفتوگو غریبهایم» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم سید صادق غفوریان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
کمترین مقدار و سطح نازلی از آثار فرهنگ ناروای خود حق پنداری در بخشی از بدنه اجتماعی و سیاسی کشور، سبب انزوای «گفت وگو» در ادبیات حکمرانی شده است. نه این که این آسیب، صرفا در بخش حکمرانی و سیاسی منحصر باشد که این نقیصه به پهنه وسیعی از جامعه ایرانی و در تمامی ساحت ها سرایت کرده است. به این چند گزاره توجه کنید:
- اکنون میزان گفت وگو در میان اعضای خانواده به حدود 15 دقیقه رسیده است.
-به دلیل فقدان فرهنگ گفت وگو و تعامل، گاهی بروز خشونت در رفتارهای اجتماعی به اولین واکنش افراد تبدیل شده است؛ بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور، مراجعین نزاع در شش ماه اول سال 1404 حدود 309 هزار و 811 نفر بوده است.
-خود حق پنداری و نبود فرهنگ رواداری، اندک گفت وگوهای سیاسی را به عرصه حمله های سیاسی تبدیل کرده است.
بازار ![]()
انسان جمع، نه انسان منفرد و تنها
نمونه ای از وضعیت و کیفیت «گفت وگو» در کشور را در مناسبت اخیر روز دانشجو در کشور تجربه کردیم که البته در کنار نشست های آرام و جدی، چند نشست سیاسی نیز به تنش و تعطیلی کشیده شد. بی شک ریشه و نهاد تمامی چالش و نارسایی هایی از این دست را باید در نوع نگاهمان به «انسان»، ریشه های تاریخی، فرهنگی و نقص های آموزشی جست وجو کنیم. اساسا انسان، آفریدهای مبتنی بر ریشه های جمعی و اجتماعی است که اگر او منفرد و تنها خلق می شد، ماموریت او نیز در خلوت و حدیث نفس خلاصه می شد.
چرا گفت وگو نمی کنیم؟
برای این که به این پاسخ برسیم که چرا گفت وگو نمی کنیم، شاید بد نباشد به 50 سال قبل و نظریه «گفت وگو» از «باختین» فیلسوف و نظریه پرداز روسی مراجعه کنیم. او به نکته مهمی اشاره کرده که در گفت وگو و تعامل میان انسان ها، «آگاهی» و فهم در آنان شکل میگیرد، چراکه در این رفتار دوسویه یعنی گفت وگوست که وجود و تجربه دیگران باعث می شود آگاهی ما به تحرک و کنش درآید. در نقطه مقابل گفت وگو، تک گویی یا مونولوگ است که «کلام آخر» شکل می گیرد و چون قرار نیست، افراد به نتیجه برسند از گفت وگو دست می کشند. نمونه های چنین رفتاری را ما امروز فراوان در ادبیات سیاسی و سیاسیون شاهدیم که چون بنا ندارند، به دیگران و حرفشان توجه کنند، به پرخاشگری، جدل، عوام فریبی وشلوغ کاری روی می آورند.
با این وصف است که راه و راهکاری نیست جز گفت وگو در بستر خانواده تا همگرایی و تعامل برای رفع مهم ترین مشکلات کشور را باور کنیم که فقدان گفت وگو، خانواده را دچار گسست و میدان سیاست را پرتنش می کند. البته که در این بستر، علم متوقف می شود، دانشمندان و دلسوزان نیز به حاشیه رانده می شوند و جامعه در مسیر افول قرار می گیرد.