پیام سپاهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رقیه ندایی| پس از ماهها گمانهزنی و پیشبینی بالاخره بنزین سهنرخی شد و قیمت این حامل انرژی افزایش یافت. محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور در تاریخ 2 آذرماه 1404 مصوبه هیئت وزیران را در زمینه نرخ سهگانه بنزین ابلاغ کرد. بر همین اساس نرخ بنزین جایگاه با استفاده از کارت اضطراری برای مصرف مازاد 160 لیتر سهمیهای از نیمه آذرماه به 5 هزار تومان افزایش یافت. این افزایش درحالی است که طی روزهای اخیر بنزین سوپر در بورس کالا با نرخ 65 هزار و 800 تومان کشف قیمت شده بود.
در معنای سادهتر دولت بنزین را سهنرخی کرد، اما بنزین مورد استفاده در کارتهای شخصی و سهمیهای تغییری نکرده و تنها نرخ سوم بنزین تغییر کرده است. بهنوعی اگر فردی مصرف بالایی داشته باشد و لازم باشد بیش از 160 لیتر در ماه بنزین مصرف کند، باید از نیمه آذرماه از بنزین 5 هزار تومانی استفاده کند. بر اساس مصوبه هیئت وزیران نرخ بنزین برای سهمیه 60 لیتر اول معادل 1500 تومان و سهمیه 100 لیتر دوم معادل 3000 تومان همچنان برقرار است. استفاده از بنزین سهمیه اول و دوم تنها با کارت سوخت شخصی امکانپذیر است.
طبق این مصوبه، وزارت نفت بهصورت فصلی نرخ سوم بنزین جایگاه را اعلام خواهد کرد. سهمیه نرخ اول و دوم خودروهای وارداتی، مناطق آزاد، دولتی و نو شماره داخلی حذف و تنها از نرخ سوم بنزین استفاده خواهند کرد. همچنین افراد دارای بیش از یک خودرو، تنها از یکی از خودروهای خود میتوانند سهمیه نرخ اول و دوم را دریافت کنند. میزان سهمیه نرخ دوم خودروهای دوگانهسوز نیز نصف خواهد شد.
محسن پاکنژاد، وزیر نفت ایران، گفته است که خودروهای داخلی نو به اضافه «خودروهایی که از خارج وارد میشوند، خودروهای مناطق آزاد و خودروهای دولتی، جز آمبولانسها، از این پس مشمول کارت و سهمیه سوخت نمیشوند و باید با نرخ سوم یعنی لیتری 5 هزار تومان سوخت مصرف کنند.»
نکته قابلتوجه این مصوبه اینجاست که کسانی که دو خودروی شخصی بنزینسوز دارند، فقط برای یکی میتوانند از سهمیه سوخت یارانهای استفاده کنند و برای خودروی دوم باید از سوخت آزاد استفاده کنند.
بنزین سهنرخی شد
ماههاست مسئله افزایش قیمت بنزین به روشهای مختلف مطرح میشود؛ موضوعی که همیشه با حساسیتهای اقتصادی و اجتماعی خاص خود همراه بوده و هر بار اعلام آن، نگرانیهایی را در خصوص پیامدهای ناگهانی اجتماعی در جامعه ایجاد کرده است. اما برخلاف برداشت اولیه و پیشبینیهای انجام شده، روند افزایش قیمت بنزین شکل دیگری به خود گرفت و از الگوی افزایش یکشبه و یکساعت فاصله گرفت و به الگوی افزایش پلکانی تبدیل شد.
عرضه بنزین سوپر وارداتی در بورس کالا یکی از نقاط شروع گمانهزنیها برای افزایش قیمت بنزین بود. در اصل بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکردند که باعرضه بنزین در بورس کالا، استارت افزایش قیمت این محموله انرژی خورده شده و احتمالاً تا پایان سال شاهد افزایش قیمتها باشیم. البته این افزایش قیمت با پیشبینیها متفاوت بود؛ چراکه بسیاری از تحلیلگران انرژی عدد 7 هزار تومان را پیشبینی کردند اما بنزین سهنرخی شد و در وهله نخست قیمت 5 هزار تومانی را تجربه کرد. بر اساس مصوبه نرخ بنزین در ابتدا به «سهمیه سوم» تغییر کرد و این سهمیه شامل مصرفکنندگان دائمی و پرمصرف است.
در اصل کسانی که مصرف بالاتری نسبت به سهمیه خود دارند از نیمه آذرماه قرار است بنزین با نرخ 5 هزار تومانی استفاده کنند. به گفته کارشناسان قرار است در میانمدت و بلندمدت و تنها براساس ارزیابیهای کارشناسی، اصلاحات قیمتی آرامآرام وارد سهمیههای دیگر نیز شود. این روند چندمرحلهای با هدف کاهش شوک اجتماعی طراحی شده و میتواند بار روانی و اقتصادی این تصمیم را کاهش دهد و به نوعی همانند سال 1398 به جامعه شوک سنگین وارد نکند. تجربههای گذشته نشان داده افزایش ناگهانی قیمت بنزین در کشور میتواند تبعات غیرقابل پیشبینی به همراه داشته باشد.
نمونه روشن آن آبان 1398 در دولت حسن روحانی بود؛ زمانی که نرخ بنزین طی یک شب افزایش یافت و پیامدهای گسترده اجتماعی به دنبال داشت. شاید همین تجربه تلخ باعث شد که نرخ بنزین بهصورت پلکانی افزایش یابد و البته افزایش از چند روز قبل به مردم اعلام شود تا جلوی شوکهای اجتماعی تا حدودی گرفته شود. از ابتدای سال تا به امروز بارها در خصوص افزایش قیمت بنزین یا واردات آن توسط مسئولان مختلف صحبت شده بود. حتی موضوع واردات بنزین سوپر با نرخ حدود 50 هزار تومان و عرضه آن در بورس کالا مطرح شد؛ اقدامی که اکنون صورتگرفته و به گفته کارشناسان بازار سرمایه از این عرضه در بورس کالا استقبال بسیار خوبی شده است.
حتی چندی پیش، مسعود پزشکیان با اشاره بهضرورت اصلاح قیمت بنزین تأکید کرد که این تصمیم باید بادقت و ملاحظه اتخاذ شود. او گفت: «این تصمیم یکشبه نیست که انجام بدهیم و هرکس حرف زد بر سرش بزنیم.» میتوان گفت که این جمله بهعنوان تاکید بر اجتناب دولت از هرگونه تصمیم شتابزده است و دولت قصد ندارد همانند دورههای گذشته قیمت بنزین را به یکباره افزایش دهد. بررسیها نشان میدهد تعیین نرخ سوم بنزین و حرکت به سمت قیمتگذاری پلکانی میتواند بخشی از هزینههای سنگین دولت در حوزه واردات و تأمین سوخت را جبران کند و حتی فشار بودجهای را کاهش دهد.
آمارهای منتشرشده از مصرف بنزین در سطح کشور بالاست. به گفته ویس کرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی از ابتدای امسال تاکنون بهصورت میانگین روزانه 133 میلیون لیتر بنزین مصرف شده است، درحالیکه این رقم پارسال بهصورت میانگین روزانه 124 میلیون لیتر بوده است. به گفته برخی از کارشناسان این نوع قیمتگذاری میتواند بخشی از مصرف را کنترل کند.
سیاستگذاری کوتاهنگر، هزینههای بلندمدت
عبدالله باباخانی، کارشناس ارشد انرژی به «هممیهن» گفت: ایران، کشوری که دههها خود را «تولیدکننده نفت» میدانست، امروز به مرحلهای رسیده که برای فهم واقعیت قیمت بنزین مجبور است سناریوی بدون نفت را تصور کند؛ یعنی فرض کنیم نفتی در کار نیست و باید بنزین را با نفت وارداتی تولید کنیم. این تمرین ذهنی شاید در نگاه اول عجیب بهنظر برسد، اما برای فهم عمق فاجعه مدیریت بنزین، کاملاً ضروری است.
وی ادامه داد: در جهانی که قیمت انرژی تعیینکننده وزن ژئوپلیتیکی کشورهاست، ایران درگیر سیاستگذاریهایی شده که بیشتر از آنکه اصلاح ساختار باشد، تعویق بحران است. سهنرخیکردن بنزین آخرین نمونه آن است؛ سیاستی که یک امکان کوتاهمدت برای دولت ایجاد میکند، اما هزینههای سنگینی را برای اقتصاد و جامعه در بلندمدت بهجا میگذارد.
این کارشناس ارشد انرژی با اشاره به اینکه اگر نفت نداشتیم، باید نفت 50 دلاری از عراق میخریدیم، توضیح داد: در محاسبه قیمت واقعی بنزین، اتکا به قیمت نفت خام خطای فاحشی ایجاد میکند. واقعیت آن است که نفت خام تنها بخشی از هزینه تولید بنزین است؛ هزینه پالایش، انتقال، تلفات تبخیر، کیفیت فرآورده، تعمیرات پالایشگاهی و حتی کارمزد جایگاهها سهمی بزرگتر از چیزی دارند که در افکار عمومی بهعنوان «قیمت بنزین» شناخته میشود.
وی تشریح کرد: حال فرض کنیم ایران نفت ندارد و باید از عراق، با نفت 50 دلاری و از طریق خط لوله نفت خام بخرد. در این حالت: هزینه نفت خام هر لیتر: 0٫314 دلار؛ هزینه پالایش و حمل (10 دلار برای هر بشکه): 0٫063 دلار؛ جمع قبل از تلفات: 0٫378 دلار؛ با احتساب 2 درصد تلفات و 3/5 درصد کارمزد جایگاه: حدود 0٫4 دلار برای هر لیتر. وی ادامه داد:این عدد را در سه نرخ ارز تبدیل کنیم برابر میشود با 11,350 تومان (نرخ 28,500)؛ 19,900 تومان (نرخ 50,000) 44,600 تومان (نرخ 112,000).این ارقام قیمتهایی هستند که اگر ایران مشتری نفت عراق بود، هزینه فنی هر لیتر بنزین محسوب میشدند. این قیمتها «قیمت فروش» نیستند؛ تنها هزینه تولید هستند.
باباخانی اظهار کرد: اما واقعیت ایران امروز این است که نفت خود را با تخفیف به مشتریان محدود میفروشد؛ تخفیفی که هزینههای ریسک، بیمه، حمل، دلالی و ضرایب کیفی را نیز روی دوش کشور میگذارد. اگر بخواهیم صادق باشیم، قیمت مؤثر نفت ایران برای خودش حدود 30 دلار تمام میشود.
این کارشناس انرژی توضیح داد: بر مبنای نفت 30 دلاری میتوان گفت که نفت خام هر لیتر: 0٫19 دلار؛ پالایش و حمل: 0٫063 دلار؛ جمع قبل از تلفات: 0٫252 دلار؛ بعد از تلفات و کارمزد جایگاهدار: حدود 0٫265 دلار.ترجمه این عدد برابر با 7,600 تومان (نرخ 28,500)؛ 13,300 تومان (نرخ 50,000)؛ 29,700 تومان (نرخ 112,000)
وی تاکید کرد: نکته مهم اینجاست که قیمت سوم یعنی 5 هزار تومان، با نفت 30 دلاری و دلار 28500، نزدیک به هزینه واقعی است؛ چرا؟ چون هزینه پالایش و تلفات در ایران بالاتر از استاندارد جهانی است. رسماً «پالایشگاههای پیری» داریم که هر لیتر بنزین را برای کشور گرانتر تمام میکنند. پس نرخ سوم یعنی لیتری 5000 تومان تقریباً همان هزینه تمام شده تولید بنزین با نفت فروش خالص در داخل، یعنی نفت 30 دلاری و ارز 28500 تومانی است.
باباخانی اظهار کرد: هدف دولت در این مرحله مصرف 122 میلیون لیتر، 84 همت درآمد جدید است. صورتوضعیت مصرف روزانه پس از سهنرخیشدن بنزین نشان میدهد که مدل جدید، بیش از آنکه بر کارایی متمرکز باشد، بر درآمدزایی دولت تکیه دارد:
49 میلیون لیتر – بنزین 1500 تومانی
12 میلیون لیتر – بنزین 3000 تومانی
61 میلیون لیتر – بنزین 5000 تومانی
جمع مصرف: حدود 122 میلیون لیتر در روز
درآمد افزوده دولت نیز به ترتیب 232 میلیارد تومان در روز؛7 هزار میلیارد تومان در ماه؛ 84 هزار میلیارد تومان در سال است. اگر این درآمد با دلار بودجهای محاسبه شود، معادل 1/7 میلیارد دلار است. اگر با دلار 28500 حساب شود، 2/9 میلیارد دلار درمیآید.
به گفته وی، این درآمد، نه حاصل «افزایش بهرهوری» است، نه «اصلاح ساختار». این کارشناس انرژی اظهار کرد: در میان موج انتقادها، نمیتوان منکر برخی مزایای این طرح شد، نخست جلوگیری از شوک یکباره که برای دهکهای پایین، حداقلی از بنزین یارانهای باقی میماند. دوم، ارسال سیگنال قیمتی به پرمصرفها مدل پلکانی مصرف، پیام «مصرف بیشتر = پرداخت بیشتر» را منتقل میکند.
وی ادامه داد: سومین مورد نیز افزایش تدریجی قیمت بدون اعلام رسمی؛ دولت میتواند با جابهجایی سهمیهها، میانگین قیمت را بالا ببرد. بدون آنکه بگوید «بنزین گران شد». چهارمین مورد کاهش نسبی جذابیت قاچاق است؛ بنزین 5000 تومانی کمی فاصله با قیمتهای منطقهای را کم میکند. پنجمین مورد نیز اما روی بد سکه؛ ریسکهای سنگین بلندمدت.
باباخانی تاکید کرد:سهنرخ یعنی سه بازار؛ سه بازار یعنی سه ریسک فساد، از اجاره کارت سوخت تا تبانی جایگاهها. تحریف سیگنال واقعی قیمت. وی اظهار کرد: وقتی سه عدد روی نازل وجود دارد، مردم نمیدانند «قیمت واقعی» چیست؛ و این یعنی سردرگمی اقتصادی. کسانی که مصرفشان بهدلیل شغل از سهمیه عبور میکند، باید با نرخ 5000 تومانی کنار بیایند.
ناوگان تاکسی و حملونقل شهری هم بهسرعت قیمتگذاری خدمات را با نرخ سوم هماهنگ میکنند؛ و این یعنی گرانی حملونقل. گرانی حمل و نقل یعنی افزایش تورم و افزایش تورم یعنی بیاثر شدن این طرح و تنها فشار ساختهشده توسط دولت به مردم.
این کارشناس با اشاره به اینکه مسئله بعدی ضربه به سرمایه اجتماعی است، توضیح داد: در جامعهای که بنزین نماد قرارداد اجتماعی است، هر تغییری بدون شفافیت، هزینه اعتماد عمومی دارد. وی افزود: اگر 84 هزار میلیارد تومان صرف کسری جاری شود، نه مصرف اصلاح میشود، نه ساختار انرژی. اگر سیاستگذار همچنان به «بازی با اعداد» ادامه دهد و اصلاح ساختاری در مدیریت انرژی، هدررفت و اعمال مدیریت یکپارچه انرژی انجام نشود، نتیجه دو سال بعد این خواهد بود؛ قیمتهای امروز دوباره بیاثر میشوند یعنی تورم همهچیز را میبلعد. فشار اجتماعی برای گرانی دوباره یا بازگشت یارانه؛ این بدان معناست که دولت دوباره وارد همان چرخه قدیمی میشود.
باباخانی توضیح داد: مورد بعدی این است که هدررفت منابع ادامه مییابد، نه خودروها اصلاح میشوند، نه حملونقل عمومی توسعه مییابد. همچین یارانه پنهان ناعادلانه توزیع میشود بهنفع گروههای پرنفوذتر و رانتجو. درنهایت بحران حکمرانی انرژی عمیقتر میشود که تعویق اصلاح، هزینه آینده را چند برابر میکند.
این کارشناس در نهایت گفت: سهنرخیکردن بنزین، نه یک اصلاح اساسی، بلکه یک راهحل موقت برای تأمین درآمد دولت است. این سیاست اگر در کنار اصلاح ساختار، توسعه حملونقل عمومی، ارتقای کیفیت خودروها و بازطراحی نظام مسیر انرژی اجرا نشود، تنها کاری که میکند تعویق بحران است، نه حل آن. بنزین یک عدد روی نازل نیست؛ آیینهای از کیفیت حکمرانی انرژی است؛ سیاستی که فقط عدد را عوض کند، نه ساختار را، دیر یا زود ما را به همان نقطه بحران برمیگرداند؛ فقط با هزینهای بیشتر و اعتمادی کمتر.
بازار ![]()