پیام سپاهان - روزنامه سازندگی / «قدرت جامعه مدنی و دولت مقتدر» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم جلیل سازگارنژاد است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در دورانی که مردم ایران روزهای پراسترس و دشوار ناشی از تنگناهای اقتصادی و معیشتی را تجربه و سپری میکنند و پیوسته اخبار نگرانکنندهای از تحریم، تورم، گرانی، بیعدالتی، فساد لجامگسیخته مالی و ناکارآمدی دستگاههای اداری و حاکمیتی خاطر ملت را آزرده میسازد و افقهای روشن و برنامهها و چشماندازی امیدبخش از سوی نظام حکمرانی و مدیریتی کشور مشاهده نمیشود و از طرفی سایه سنگین بلاتکلیفی نه جنگ و نه صلح و سیاست خارجی مبهم و ایستا موجب رکود کسبوکارها و توقف فعالیتهای اقتصادی مؤثر و کاهش امید اجتماعی شده است، پرسش اصلی که در هر کوی و برزن و محفل و مجلسی بر زبانها جاری میشود، این است که فردا و آینده نزدیک و دور چه خواهد شد و برای برونرفت و گذر از این ایام سخت و پرملال چه باید کرد؟ بدیهی است نخستین پاسخی که به ذهن متبادر میشود، وجود یک دولت مقتدر و شجاع با برنامه و هوشمند است که بتواند با بهرهگیری از همه ظرفیتهای ملی و بینالمللی و اولویتبندی مشکلات اساسی کشور نسبت به رفع آنها اقدام نماید و ایران را به ساحل آرامش برساند و دغدغههای ملت را رفع کند اما در حال حاضر که کشور با چند بحران جدی و مزمن مانند ناترازی انرژی، کمبود شدید آب، کسری شدید بودجه و … و البته ناترازی مدیریتی روبهرو است و دولت با حداکثر مسئولیت و حداقل اختیارات و منابع محدود و سازمان اداری و انسانی پرحجم اما کم بازده (میراث بهجای مانده از دولتهای نهم و دهم) مواجه است و از طرفی توقف برنامههای توسعه در دو دهه گذشته موجب انباشت و ارتفاع مشکلات کشور گردیده، دولت قطعاً و به تنهایی قادر به عبور از بحرانها نخواهد بود، گرچه دولت مستقر فعلی متأسفانه به اندازه اختیارات و تواناییهای محدود خود هم آنگونه که انتظار میرود از شجاعت و اقتدار لازم برای انجام اقدامات مفید، کارساز و نتیجهبخش برخوردار نیست یا نمیتواند اقتدار لازم را به دست آورد لذا فارغ از اینکه دولت و نظام حکمرانی برای پاسخ به پرسش اساسی مردم در حل مشکلات و عبور از بحرانها چه خواهند کرد باید مسیرهای دیگری را هم جستوجو و تجربه کرد. شاید یکی از رویکردهای دیگر برای حل مشکلات خرد کشور، بازگشت به قدرت جامعه مدنی و ملی باشد. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که انتقادهای غیرتحلیلی و بازگو کردن گلایهها و بیان مکرر دغدغهها و مشکلات گرچه موجب تخلیه روانی جامعه میشود اما در عرصه عمل به دلیل کمبود درک واقعیتها و کمشنوایی مسئولان ذیربط و فقدان سیاستها و برنامههای خردمندانه، ثمربخش نبوده است. لذا بازیابی توان و قدرت ملی نهفته در متن جامعه و ظرفیتهای بیکران مردمی میتواند در قالب تشکلهای مدنی و فعالیتهای خیرخواهانه و داوطلبانه عمومی و مشارکت در حرکتهای اصلاحگرایانه فردی و جمعی، موجب کاهش بخشی از گرفتاریها و کم کننده برخی از دردها و التیامبخش رنجهای مردم شود.
در این راستا بر روشنفکران، نخبگان، فرزانگان و صاحبان دانش و تجربه و شخصیتهای مقبول و موجه اجتماعی و فرهنگی و اصحاب سیاست و فکر و اندیشه و رسانه، فرض است که همزمان با انتقادهای سازنده و دلسوزانه و اعتراض به وضع موجود و ارائه پیشنهادهای راهگشا به حاکمیت و دولت برای غلبه بر بحرانهای کشور با ایدهها و روشهای مناسب و عملی، مردم را در مسیر نقشآفرینی مدنی و ملی و بهرهمندی از ظرفیتهای فراوان خود راهنمایی کنند و در کنار مردم و دلنگرانیهای آنان و گسترش همدلی و همیاری ملی، گامهایی هرچند کوچک برای کاهش مشکلات و بهبود زندگی آنان بردارند، این رویکرد و تجربه نشان خواهد داد که قدرت مدنی بسان داروی معجزهگری است که نجاتبخش ملتهاست و دولت مقتدر نیز از متن جامعه مدنی قدرتمند بر خواهد خاست زیرا نشستن به انتظار اقدامات سیاستمداران و مجریان کمقدرت و ناتوان، راهگشا نخواهد بود. ایراندوستی و مردمدوستی و غلبه بر مشکلات را میتوان با مهرورزی با طبیعت و گسترش فرهنگ مردمی پاکسازی و پاکیزه نگه داشتن محیطزیست و جغرافیای زندگی در پارکها، کوچه، محلهها و … تا راهاندازی، نقشآفرینی و گسترش تشکلهای مدنی و صنفی، مؤسسات خیریه و کمکرسانی به مردم نیازمند و تقسیم وقت و دانش و تجربه خود با دیگران برای بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی آنان، حرکتهای کوچک در خانوادهها، محلهها و روستاها با تشکیل صندوقهای حمایتی قرضالحسنه، تلاش جمعی برای کاهش مصرف انرژی که ابربحران فعلی کشور است، رعایت قانون و ترویج فرهنگ احترام به یکدیگر تحقق بخشید. اینها همگی اقدامات کوچکی هستند که وقتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند، طیف وسیعی از امید اجتماعی و قدرت مدنی و ملی را به نمایش میگذارد و اعتماد به نفس جامعه برای اصلاحگری را تقویت میکند تا همبستگی ملی ارتقا یابد و بتواند، نظام حکمرانی و مدیریتی را به همراهی و همکاری و تلاش و پذیرش خواست مردم ترغیب و وادار نماید. باید یاد بگیریم که در امتداد شب نمانیم، صبح و سحر و روز در انتظارمان است، برای رسیدن به آن نیازمند تلاش فردی و جمعی و خیرخواهانه و داوطلبانه مردم هستیم. ایران متعلق به همه ایرانیان از هر گروه و اندیشه و مذهب و آئین و قوم و طایفهای است و نگهبانی از آن مستلزم همزیستی مسالمتآمیز و همکاری مردم با یکدیگر و همت بلند و فداکاری آنان است و علاوه بر اینکه وظیفه ذاتی و نخست حکومت است، مسئولیتی خطیر برای یکایک مردم ایران است.