پیام سپاهان - دنیای اقتصاد / «تقاضای چندبعدی بازار ارز» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم مهدی نصرتی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بعضی مقامات مسوول در سالهای اخیر فقط یک نوع تقاضا را برای نرخ ارز به رسمیت میشناسند و آن هم با شرایطی که خود تشخیص میدهند. لاجرم این وضعیت منجر به این میشود که انواع و اقسام بازارها و نرخها برای ارز ایجاد میشود. واقعیت این است که در شرایط فعلی کشور، تقاضای ارز دارای ابعاد متعدد و بعضا عجیبی است که در ادامه به اختصار به هریک میپردازیم:
تقاضای معاملاتی: هدف از آن، انجام معاملات توسط ارز است. دو جزء مهم این تقاضا عبارتند از تقاضای ارز برای انجام واردات و سفر خارجی. اما همین تقاضا برای واردات نیز تنها به شرطی مورد پذیرش است که صرف واردات کالاهای قابلقبول(!) شود وگرنه، قاچاق محسوب میشود. پس همین جا یک جزء دیگر برای تقاضا اضافه میشود که میتوانیم آن را «تقاضا برای واردات غیررسمی» نامید. اما کسانی که تقاضای واردات رسمی دارند هم گرفتار بوروکراسی ثبتسفارش و تخصیص ارز دولتی میشوند که خود باعث پدید آمدن انواع رتبهبندیها و انواع ارزها میشود.
بازار ![]()
تقاضای احتیاطی: طبیعتا برای افراد و شرکتهایی که دائم در معرض فعالیت بازرگانی یا سفرهای خارجی هستند میتوان یک جزء دیگر را تحت عنوان تقاضای احتیاطی اضافه کرد که مقادیری ارز نیز به عنوان احتیاط نگهداری شود.
تقاضای سفتهبازی: مورد توجه سفتهبازان است و هنگامی که انتظار میرود بازار ارز با نوسان مواجه باشد، عدهای ارز را میخرند که در آینده نزدیک بفروشند و از این نوسان سود ببرند.
تقاضای سرمایهگذاری یا حفظ ارزش پول: به دلیل تورمهای دائمی، بالا و بلندمدت، مردم به دنبال داراییهایی هستند که نگهداری آنها آسان باشد، در ابعاد خرد قابل خرید باشند و دارای نقدشوندگی بالا باشند. لذا اکثر خانوارهای ایرانی، علاوه بر طلا مقادیری ارز نیز برای حفظ ارزش پول خود نگهداری میکنند.
تقاضای رمیتانس: منظور از رمیتانس، ارسال پول توسط کارگران خارجی یا مهاجر مقیم در کشورهای دیگر است که برای خانوادههای خود در وطن اصلی میفرستند و یکی از جریانهای مهم گردش پول در کشورهای درحالتوسعه محسوب میشود. به دلیل تعداد زیاد اتباع خارجی که در کشور مشغول به کار هستند، میتوان حدس زد که بخشی از مبدا و تقاضای ارز نیز مربوط به این اقشار البته زحمتکش است که ارز را برای خانواده خود در کشور، ارسال میکنند.
تقاضای رمیتانس معکوس: اما چیزی را که در سالهای اخیر در ایران شاهد آن بودهایم باید رمیتانس معکوس نامید. به این معنی که افراد (عموما دهکهای بالا) برای فرزندان و خانواده خود در خارج از ایران، ارز میفرستند. اگر به اطرافیان خود نگاه کنیم در میان دوستان و آشنایان خود چنین مواردی را سراغ داریم. شاید به همین دلیل است که برخی از پزشکان عزیز، نرخ ویزیت خود را مدام با نرخهای دلاری و بینالمللی مقایسه میکنند، چون باید خرج فرزندان و خانواده مقیم خارج را هم بدهند.
تقاضای فرار سرمایه: جزء عجیب دیگر درباره تقاضای ارز در ایران مربوط به فرار سرمایه است. کسانی که آینده روشنی را برای فعالیت اقتصادی در داخل کشور متصور نیستند، به خروج سرمایه روی میآورند تا آن را صرف طریق سرمایهگذاری در املاک، ایجاد شرکت، راهاندازی کسبوکار و خلاصه ساختن آینده در خارج از کشور کنند.
به لحاظ علم اقتصاد، نکته قابلتوجه این است که از میان انواع تقاضاهای فوق، شاید بتوان گفت تنها منحنی تقاضای معاملاتی است که نزولی است. به بیان دیگر، تنها برای تقاضای معاملاتی (واردات و مسافرت) است که با افزایش قیمت، تقاضا کم میشود. آنچه در این یادداشت کوتاه ذکر شد ابعادی از تقاضای ارز در ایران بود. ممکن است موارد دیگری را نیز بتوان به این فهرست اضافه کرد. در جهت عرضه ارز با انواع عرضهکنندگان روبهرو هستیم، شامل دولت، شرکتهای خصولتی، شرکتهای خصوصی و غیره. همچنین نقش دولتهای خارجی بعضا متخاصم در بازار ارز را نیز نباید نادیده گرفت. آنچه مشخص است این است که در موضوع بازار ارز، جنبههای سیاسی و اجتماعی نیز به اندازه جنبه اقتصادی حائز اهمیت هستند و بدون برخی اصلاحات مهم، مشکل بتوان به ایده ارز تکنرخی دست یافت.