حاشیههای تمامنشدنی انتخاب رئیس جبهه اصلاحات
مقالات
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
چهارم تیرماه 1402 بود که خبری مبنی بر انتخاب آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت در جلسهای بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات منتشر شد.
همان زمان فرج کمیجانی، دبیرکل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی درباره این جلسه گفت: «تنها نامزد تصدی ریاست جبهه اصلاحات ایران، آذر منصوری بود که موفق شد 31 رأی از آرای 41 عضو حاضر در جلسه را به دست آورد. رأیگیری بهصورت کتبی و مخفی بوده، ولی احتمالا این افراد رأی سفید دادهاند.»
روایت قوچانی از انتخاب منصوری
یکی از جنجالیترین اظهارنظرها درباره این جلسه و فرایند انتخاب آذر منصوری توسط محمد قوچانی تشریح شد.
قوچانی در تشریح جلسه جبهه اصلاحات که به ریاست آذر منصوری ختم شد، مینویسد: «در جلسهای که خانم آذر منصوری با نقل قول از رهبر جبهه اصلاحات بدون هیچ رقیبی به ریاست جبهه رسید، الیاس حضرتی، دبیرکل حزب اعتماد ملی از جلسه خارج شد و گفت از این پس فقط در سطح نماینده در جبهه مشارکت میکنند. شهاب طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان هم قصد ترک جلسه را داشت که جلوی این کار گرفته شد؛ اما احتمالا این حزب هم در سطحی پایینتر از دبیرکل در جبهه شرکت کند. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران هم که قبل از این بهعنوان شخصیت حقیقی از سوی سید محمد خاتمی در جلسات شرکت میکرد، ترجیح داد نه در جمع 15 نفر سناتور انتصابی که بهعنوان شخصیت حقوقی خود در این دوره حاضر شود تا بتواند بهجای خودش نمایندهاش را به جلسه بفرستد و این کار را در جلسه رأیگیری هم کرد؛ کارگزاران همچنین پس از انتصاب رئیس جدید تصمیم گرفت در دوره تازه در هیأت رئیسه نمایندهای نداشته باشد و حتی پیشنهاد انتخاب محسن هاشمی بهعنوان نایبرئیس جبهه اصلاحات را رد کند و حتی نایبرئیس سابق جبهه اصلاحات در دیدار رئیس جدید آن پیشنهاد مشاوره را هم رد کرد. پیشنهادی که هدف آن، جلوگیری از انشعاب در جبهه اصلاحات و محوریت کارگزاران برای تأسیس ائتلاف جدید است؛ اما این نوشداروی بعد از مرگ سهراب قطعا فراکسیونی در برابر فراکسیون حاکم بر جبهه به وجود میآورد که خود را در دوگانه کارگزاران - اتحاد ملت نشان خواهد داد؛ چنانکه در جبهه جمهور این اتفاق رخ داد. شکاف بزرگتر اما میان جناح چپ جبهه میان حزب اتحاد ملت (مشارکت) و حزب توسعه ملی (مجاهدین انقلاب است که ظاهرا نمایندگان آن تا لحظه آخر بر ریاست بهزاد نبوی اصرار داشتند و به آذر منصوری رأی ندادند، درواقع این بار یک چپ توسط چپ دیگری حذف شد.»
آنان که پیگیر اتفاقات جریان اصلاحات هستند، نیک میدانند که این جریان سالهاست اسیر دو شقه بسیار متعارض با هم شده که در جلسات و نشستها تاب همدیگر را ندارند. محوریت این دوپارگی احزاب کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت است که در عین اینکه زیر پرچم اصلاحطلبی هستند، ولی تقریبا در هیچکدام از مبانی و روش سیاسی با هم اشتراک ندارند.
قوچانی یکی از دلایل شکست کارگزاران را بیمروتی اصلاحطلبان عنوان کرده و در اینباره مینویسد: «اصلاحطلبان چپگرا به کارگزاران گفتند اگر این حزب بدون اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم فهرست دهد از آنان حمایت میکنند؛ اما نهتنها حمایت نکردند، بلکه به تخریب آنها دست زدند و در نهایت هم گفتند حتی رأی هم نمیدهند.»
محمدجواد جوادی حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در خصوص جزئیات آن جلسه که منجر به خروج حضرتی، دبیرکل این حزب از جلسه شد، مینویسد: «نوعی حمایت از خانم منصوری صورت گرفت که حمل بر این شد که بهنوعی مجادله با وزارت کشور صورت گرفته است. عدهای میگفتند ما در آستانه انتخابات نباید با وزارت کشور، دولت و حاکمیت وارد ستیزههایی از این دست شویم و لجاجت و ستیزهگری کنیم. به همین دلیل چون دوستان ما نپذیرفتند که گزینه دیگری را مطرح کنند، آقای حضرتی اعلام کرد ما با این مشی ستیزهجویانه ره به جایی نخواهیم برد؛ بنابراین دبیرکل دیگر در جلسات شرکت نخواهد کرد.»
نزاع قدیمی اتحاد - کارگزاران
آنها که حزب اتحاد ملت را میشناسند، به خوبی میدانند که این حزب همان حزب مشارکتی است که در کشاکش فتنه 88، کنشگری بخش بزرگی از اعضای خود را عملا از دست داد، چون عموما نقش مستقیم در هدایت آشوبهای آن سال داشتند و بعید است از درون این حزب که در مجلس ششم، بخش بزرگی از پارلمان را تصاحب کرده بودند، گزینهای به مجلس راه یابد. از سویی نیز انگار عضویت در این حزب با تقابل و تعارض با حاکمیت پیوندی ناگسستنی دارد و قاطبه آن رویکردهایی ضد حاکمیتی در پیش گرفتهاند.
همین امر سبب شده که این حزب از یک بازیگر در جریان اصلاحات به بازی خرابکن تبدیل شده و در بزنگاهها هر کنشی که بویی از تعامل با حاکمیت را بدهد، نفی کنند.
برای مثال در انتخابات 98 یکی از مهمترین دعواهای حزب اتحاد ملت با کارگزاران سازندگی این بود که اتحاد ملتیها قائل به تحریم انتخابات بودند، ولی کارگزارانیها هرگونه قهر کردن با سبد رأی را نفی میکردند که در نهایت منجر به ارائه لیستی جداگانه از سوی کارگزاران در انتخابات شد.
قوچانی دروغ میگوید؟
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات اخیرا در گفتوگویی اما ضمن تکذیب روایت قوچانی از جلسه انتخاب منصوری گفته است: «قطعا آن روایتی که آقای قوچانی در نشریهشان نوشتند و منتشر کردند ساخته و پرداخته ذهن خودشان است، توهمات خود آقای قوچانی است و خود آقای قوچانی باید جواب بدهد. اتفاقی هم که در انتخاب دوره جدید هیأت رئیسه افتاد، برمیگردد به ماههای پایانی دوره گذشته. آقای مهندس نبوی که یک شخصیت ارزشمند، با تجربه و مورد احترام است که من فکر میکنم نه فقط اصلاحطلبان، خیلی از آحاد دیگر از جامعه هم ایشان را بهعنوان یک نیروی ارزشمند و محترم قبول دارند و آن موقعی هم که آقای نبوی از ایشان دعوت شد، حاضر به پذیرش نبودند و با اصرار اعضا این مسئولیت را پذیرفتند... اکثریت آرای جبهه نظرشان سرکار خانم منصوری بوده است و فرد دیگری هم به رقابت با ایشان نپرداخت و روایتی که در واقع شما میفرمایید اگر خلاف این هست بفرمایید چیست تا من آن را به شما پاسخ بدهم یا آقای قوچانی نکتهای گفته است به خودش برمیگردد که این روایت را از کجا خلق کرده است، من نباید پاسخ بدهم، قوچانی که این روایت را نقل میکند باید پاسخ بدهد، ولی آنچه که من اطلاع دارم، روایت آقای قوچانی را تکذیب میکنم.»
شفافیت، حلقه مفقوده مدعیان دموکراسی
نه نگارنده و نه بخش بزرگی از مخاطبان در نشستی که آذر منصوری در آن انتخاب شده، نبودهاند و شاید اصل انتخاب اهمیت بالایی نداشته باشد، ولی آنچه مهم است، اینکه جریان اصلاحات سه ماه مانده به انتخابات و در حالی که مدعی دموکراسی است، نمیتواند دستکم به پایگاه اجتماعی خود تصویری شفاف از یک دموکراسی درونسازمانی را ارائه دهد و هنوز نه حامیان آنها و نه منتقدان و مخالفانشان نفهمیدهاند که چگونه، با چه ساز و کاری و چه صلاحیتهایی، آذر منصوری بهعنوان ارگان تشکیلاتی اصلاحطلبان انتخاب شد.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/799290/