پیام سپاهان

آخرين مطالب

درنگی بر «دودمان» رمان محمود دولت‌آبادی فرهنگی

درنگی بر «دودمان» رمان محمود دولت‌آبادی
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - اعتماد / کدام چیز با چه زبان یکسر وعده و تهدید و به واسطه چه پشتوانه نامریی و ترش‌رویانه و دور از دسترس در کجای تاریخ پنهان مانده است که تا هنوز و در اولین سال قرن نو، نویسنده را بر آن داشته از دودمان بر باد رفته سال‌های نه‌چندان دور، به تکرار و از دریچه‌ای پنهان و شکننده و دور از همه آن گذشته‌ها، با واژگانی دردآکند و دلهره‌آور و به قول خودش رازآلود قصه بگوید و واداردمان به دوباره و بازخوانی پشت سر. این چه رنج تا به ناکجا کشیده بی‌درمانی است که دولت‌آبادی را، ادبیات را و حافظه گنگ و مغشوش تاریخ شفاهی ادبیات را یارای فراموشی آن نیست؟
واژه‌ها، این منشیان شهزاده‌وار در رفتار و سایه‌وار در رنگ‌پریدگی مدام روشنایی‌ها از جان خسته این نویسنده دردآکند چه می‌خواهند و مختصر آنکه این زیبایی مجسم از کدام گوشه ذهن پریشان‌خاطر و سترگ و غم‌انگیز او به روی دفتر گسیل می‌شوند تا پرده از روی کدام باکرگی برگیرند؟ تاریخ دیرینه، تمدن بزرگ، نژاد برتر، پهنه پر‌نام و نشان یا سرزمین همیشه در قلمرو مغضوب ستمگران و زیاده‌خواهان؟ کی در کجاست و چرا؟
در «دودمان» این تازه‌ترین اثر محمود دولت‌آبادی که در 82 سالگی‌اش به رشته تحریر درآمده می‌خوانیم: 
«دانسته نیست این راه کی پایان خواهد یافت، نه، دانسته نیست.همه جنبه‌های این نقش کهنه، این نقش کند یا این تصویر گنگ وناشناخته باقی‌اند و آن چه در نظر آید بس شمایلی تک‌بعدی ست درنگاه عابری که مگر برآن نظری کند وبگذرد مثل گذر از کنار یک نقاشی باسمه‌ای یا تصویری که با دوربین یک عکاس کوچه گردشکار شده باشد!»
جیمز جویس می‌گوید یک زن گناه را به زمین آورد و آقای کلمه انگار می‌خواهد در «دودمان» بار تمامی این گناه را به تنهایی به دوش بکشد. روح سرگردانش را در آیینه تاریخ بازبتاباند و سلاخی‌اش کند. ناگفته‌هایش را، دردهایش را و تمناهایش را از این هزار و یک تکه پهن شده بر دیوار دوباره از نو سرهم کند تا شاید، شاید ما، اهالی این پهناور درهم و برهم تنها و تنها یک تکه از آن را‌برداریم برای خلوت‌مان، خلوت‌مان را از نو بازسازه‌نمایی کنیم و خود را در آن نقاشی باسمه‌ای پیدا کنیم که اگر این شده بود شاید نیازی به این همه دردخوانی یکسره به تعبیری دیگر رنج آفرین و مهرآیین نبود.
و اما جست و گریختی در دودمان: 
بازار

پیام سپاهان


ارسلان نماد غیرت جریحه‌دارشده ایرانی ست. برادری در جست‌وجوی هویت اصیل گمشده‌اش، مردی از تبار سرزمین کهن آریایی با همان دلواپسی‌های پراکنده در غرقاب، همان تشنج دلشوره‌های مدام که با همه گریزپایی‌هاش مدام در جست‌وجوی آنی‌ست دورو نزدیک به خود، ارسلان دولت‌آبادی پرسه‌زنی‌ست سر به راه، ولنگاری دوراندیش که نمی‌تواند با همه تردیدهایش بی‌تفاوت و برکنار باشد از آن همه اتفاقات پیش آمده و خواهد آمدهای در پیش روی خواهر، با همه دلشوره‌ها وتعصب‌های برآمده از اجداد هم‌خون هم‌کیش و آیین!
و اما شوقی، شوقی این همیشه دوم شخص، این اسیر دست و پا بسته تاریخ، این سکوت ماندگار لب گزیده دم فروبسته، این خلسه گنگ ومعنادار، این دختر، این زن و در یک کلمه این نماد زن شرقی کیست که همه دودمان دولت‌آبادی حول محور او پراکنده شده؟
«پس در پایان مسیر چنان دچار اندوه بیهودگی بود که احساس می‌کرد اجزای تنش از هم گسیخته‌اند و دارند به ذراتی تجزیه و پوش می‌شوند در فضای بی‌معنا و هنگامی به تمامی از معنا تهی شد و احساس حقارت ساقطش کرد لحظه خداحافظی و پیاده شدنش از اتوبوس بود که در برخاستن از روی صندلی و گذر از کنار بقراطی بر زبانش گذشت که سایه سر، یک سایه سر!...»
و آن دیگران، آن بازیگران صحنه که هر کدام از یک جزیره سرگردان پرت شده‌اند وسط ماجرا نیز، هرکدام‌شان بیانگر یک سبک و سلیقه از آفرینش نویسنده‌اند، با دلهره‌های مدام گریختن، به کدام سو، می‌دانند و نمی‌دانند، می‌خواهند و نمی‌خواهند، درست مثل ماها که با همه بی‌تفاوتی‌ها، دودلی‌های ستوه‌آور و کرختی‌های شاید بی‌مانند، این بیرون روبه‌روی پرده بزرگ سینمای ادبیات نشسته‌ایم به تماشای رنج‌هاشان در سکوتی ژرف و توفانی، در قامت همزادی گول زننده، در ضیافت رازهای رنج‌آر ومرگ‌زا تا چه شود؟ سبک شویم مثلا! انگار تنها راه چاره همین است دیگر. چون تیره وتاریک غروب دارد مثل همیشه از راه می‌رسد، امروز خسته است و کلافه، درست مثل دیروزها و دی‌سال‌ها. پس باید نشست ودید که چه می‌شود پایان ماجرا. نه ننشست تنها، باید کلاه و چمدان به دست در میان این راهرویی که نویسنده برای دفن دردها و رنج‌ها واکنده است، نیم‌هشیار و نیم‌تماشاچی، درازکش بیدار ماند، مات و مبهوت خیره به هیچ کجا شاید. دودمان این صحنه تراژیک غمبار پشت و روی صحنه را اینگونه نمایش می‌دهد: 
«باید هم ترسیده باشند، پیش‌تر به پشتی آدم‌هایی مثل همین نصروها حکومت می‌کردند. وقتی نان‌خورهایی مثل نصرو را نداشته باشند آنها هم یک کس‌اند مثل دیگران با یک تفاوت که بار سنگینی هم از کارهای کرده- ناکرده وبال گردن‌شان باقی‌ست. تاوان!»
«دودمان» روایت یک رنج تاریخی‌ست در دل نیمه‌های قرنی که بد و خوب گذشت و هزار و یک خرده روایت که هر کدام ضمن حفظ استقلال و هویت‌شان در سر بزنگاه‌ها درست مثل تکه‌تکه‌های پازل به هم می‌رسند و در دل اصل روایت که بازگوکننده روزهای انقلاب و عصیان است، از رازهای سر به مهر تنیده در دل داستان گره‌گشایی می‌کنند، طرح پرسش می‌کنند و طرح دعوی. بعضی‌هاشان را راوی داستان در آخرین سطرها پاسخ می‌گوید و بعضی‌هاشان را هم چنان به قضاوت روح و روان ذوق وا می‌گذارد به رسم و رسوم ادبیات مدرن این روزها.
«دودمان» هم چنان رئالیستی‌ترین شکل قصه‌نویسی دولت‌آبادی‌ست؛ درست مثل «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» و «روزگار سپری شده»؛ اما این همه داستان نیست چرا که در فرم و بازآفرینی صحنه‌ها و اتفاقات و پیش‌بینی‌های نزدیک و دور قصه، طیف‌های متنوعی از جریان سیال ذهن، خودگویی و خودشناسی‌های روانشناسانه، کشف و شهود‌های فلسفی و وفاداری به اصل تاریخ را در جای جای خود به وضوح و دقت و تیزی یک چاقو که همه‌چیز را می‌شکافد، بازنشانی می‌کند. در دودمان هر تیپ یک برش از شخصیت جامع و کامل یک طیف هوادار تاریخ و یک طیف از مخالفانش را در خود جای داده است. آقای جوباری این بورژوازاده مرفه بی‌درد از مثال‌های خوب این تیپ فکری‌ست که علی‌رغم محو و ناپیدایی و حضور کم‌رنگ در دل داستان تمامی دغدغه‌های یک آدم متمول و در عین حال ناچار را بازگو می‌کند نه با دیالوگ‌های مرسوم که با رفتار و برخوردهای ایجابی و سلبی گاه به‌شدت متناقض. نوع مواجهه او زمانی که دو خواهر برای مطالبه ارثیه‌شان سر می‌رسند یا اختلاف سلیقه‌های پدر و پسری بهترین مصداق این نوع از رفتارهاست. رمزگشایی از این دست اختلافات پدر و پسری با آنکه تداعی‌کننده «پدران و پسران» تورگینف است اما نوع نگاه راوی و فرم و سبک و بازآفرینی کاملا با آن متفاوت و به گونه‌ای کاملا ملموس و عینی‌تر و در یک کلمه به تمامی ایرانی‌ست. ببینید: 
«نمی‌توانم، نمی‌توانم ببخشم، پدرم باشد که هست، مگر کم‌اند پدر- فرزندانی که سالیان سال با هم حرفی نیستند؟ هستند، خیلی هم هستند. بروم ببینمش که چه بگویم؟ حرفی ندارم بزنم، او هم حرفی ندارد بزند، کاش مرتکب خلافی شده بودم که حالا می‌رفتم برای عذرخواهی و...»
و در ادامه راوی از زبان علا زبان به نصیحت و پادرمیانی می‌گشاید: 
دودمان روایت یک رنج تاریخی است در دل نیمه‌های قرنی که بد و خوب گذشت و هزار و یک خرده‌روایت که هر کدام ضمن حفظ استقلال و هویت‌شان در سر بزنگاه‌ها درست مثل تکه‌ تکه‌های پازل به هم می‌رسند و در دل اصل روایت که بازگوکننده روزهای انقلاب و عصیان است، از رازهای سر به مهر تنیده در دل داستان گره‌گشایی می‌کنند، طرح پرسش می‌کنند و طرح دعوی.
«دودمان» همچنان رئالیستی‌ترین شکل قصه‌نویسی دولت‌آبادی است؛ درست مثل «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» و «روزگار سپری شده»؛ اما این همه داستان نیست، چراکه در فرم و بازآفرینی صحنه‌ها و اتفاقات و پیش‌بینی‌های نزدیک و دور قصه، طیف‌های متنوعی از جریان سیال ذهن، خودگویی و خودشناسی‌های روانشناسانه، کشف و شهود‌های فلسفی و وفاداری به اصل تاریخ را در جای‌جای خود به وضوح و دقت و تیزی یک چاقو که همه‌ چیز را می‌شکافد، بازنشانی می‌کند.
«مقوله پدران و فرزندان یک امر عادی و طبیعی است. من هم با پدرم حرفی نیستم اما جان تو جانش بکنی پدرست و جایش آن بالاست و فرزندان دست‌شان به آستان او نمی‌رسد. این هم اتفاقی نیست. ساختمان جامعه ما چنین سنگ بنایی داشته و دارد و به نظر می‌رسد حالا حالاها در برهمین پاشنه بچرخد. از بالا تا پایین.»
«دودمان» دولت‌آبادی {...} ترجمان عواطفی به‌شدت ساده‌زیست و دور افتاده از اصل و نسب. آوای دلکش و کش‌دار کوکوی ناپیدایی است بر بلندای شاخه‌ای ناپیدا در جست‌وجوی آسمانی همیشه آبی، روایت زندگی مردمانی که در‌بندی از وحشت و امید به هم پیوند خورده‌اند. مردمانی که انگار هیچگاه به دل‌های هم راه پیدا نمی‌کنند.

لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/516782/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

بازسازی عتبات عالیات باید به صورت اختیاری انجام شود

آرزوی فولاد مبارکه برای سپاهان: سهمیه آسیایی!

دیدار سه جانبه کارترون و یوسف‌زاده با مدیرعامل فولاد مبارکه!

استقلال با 6 غایب به اصفهان می‌رود

اولین شهربازی تهران کجا بود؟

فواید و مضرات حنا برای موی سر

میرزاآقابیک: ادای احترام به نسلی کردیم که مسیر ورزش کشور را ساختند

استقلال با 6 غایب راهی اصفهان می‌شود!

پیام انگیزشی استاندار اصفهان برای سپاهان!

صدقی: به دنبال تضمین موفقیت مدیران جوان در سایه خرد و تجربه بزرگان ورزش هستیم

چرایی عقب‌نشینی همزمان آمریکا و چین

دلار نفتی؛ کشورهای جنوب خلیج‌فارس چگونه توسعه یافتند؟

بحران کم‏‌سوادی میان فقرا

بازگشت به قرنطینه و ماسک؟

موضع‌گیری علیه صادرات پنهان آب

گام تاکتیکی یا پایان یک منازعه دیرینه؟

چرا مذاکرات ایران و آمریکا پیشرفت مشهودی نداشته است؟

سایه توافق بر دیوار بی‌اعتمادی؟

صالحی امیری: با تمام توان در کنار سرمایه گذاران جزیره کیش هستیم

برگزاری نخستین همایش بین‌المللی مصدومین شیمیایی با تأکید بر دیپلماسی ایثار و حمایت وزارت امور خارجه

استاندار اصفهان در تمرین سپاهان: زاینده رود باز شد، حالا نوبت شماست که مردم را خوشحال کنید

سرمایه‌گذاری 3.2 میلیارد دلاری فولاد مبارکه در راستای توسعه پایدار و حفظ محیط زیست

این دو ستاره استقلال بازی با سپاهان را از دست دادند

تشریح نکات فنی نمایشگاه قطعات خودرو در رویداد «هم‌ مسیر»

میزان فروش نمایشگاه کتاب به 285 میلیارد تومان رسید

بازدید رئیس جهاددانشگاهی از سی‌وششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران

واردات تلفن همراه مشمول دریافت ضمانت‌نامه بانکی در گمرک شد

تعدیل نیروی گسترده در مایکروسافت؛ دست‌کم 6 هزار نفر اخراج می‌شوند

نوت 16 و نوت 16 پرو رونمایی شدند؛ گوشی‌های ارزشمند میزو با مشخصات چشمگیر

استاد دانشگاه جرج واشنگتن: ایران مهم‌ترین محور سفر ترامپ است

مکرون و کوکایین؛ رسوایی یا شایعه‌سازی؟

در خدمت و خیانت کنسرسیوم هسته‌ای

قالیباف فعلا برای ریاست مجلس رقیب ندارد

دبیر کل اکو : کیش، بدون شک مقصدی بی‌نظیر برای گردشگران از سراسر جهان است

نشست هم‌اندیشی کارشناسان حوزه آموزش شاهد و ایثارگر گلستان با حضور مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گلستان

دیدار چهره به چهره مدیر کل بنیاد مازندران با جامعه ایثارگری قائمشهر

پیام تسلیت رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت مادر شهیدان والامقام «خرمی»

پیام تسلیت رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت مادر شهیدان والامقام «خوراکیان»

پیام تسلیت رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت پدر شهیدان معزز «فرهادی تروجنی»

حواله داران بی ام و ix1 از قیمت گذاری های پرشیا خودرو اعلام نارضایتی کردند

حسینی و رضاوند بازی با سپاهان را از دست دادند

فروش بلیت مسابقه فوتبال سپاهان و استقلال آغاز شد

دو تیرک در اصفهان مانع از دو گل تماشایی (عکس)

غیبت دو بازیکن کلیدی استقلال مقابل سپاهان

غیبت 2 استقلالی مقابل سپاهان قطعی شد

حضور بقائی در نمایشگاه کتاب تهران

آپدیت جدید گوگل مسیجز باعث ایجاد مشکل برای کاربران شد

ساعت ارزان امیزفیت بیپ وارد بازارهای بیشتری می‌شود

آیا کنسرسیوم غنی‌‏سازی راهکار حل اختلاف‏‌ هسته‌‏ای ایران و غرب است؟

آقایان این حیات خلوت را جمع کنید