پیام سپاهان
سفید و سیاه یک مصاحبه
چهارشنبه 18 تير 1404 - 19:21:27
پیام سپاهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی ملکی| روز دوشنبه 16 تیر مسعود پزشکیان در مقابل تاکر کارلسون، یکی از چهره‌های مطرح رسانه‌ای آمریکا نشست تا صدای ایران در غربت رسانه‌ای شنیده شود. اصل این گفت‌وگو گامی مهم در عرصه دیپلماسی عمومی بود، اما آیا این گام به درستی برداشته شد؟ آیا کلمات و مفاهیم همان‌طور که حلقه مشاوران ریاست‌جمهوری فکر می‌کردند، فقط به گوش آمریکایی‌ها رسید یا بیشتر پیام ضعف را در داخل مخابره کرد؟ انتقادات زیادی به بخش‌هایی از صحبت‌های پزشکیان وارد شد. از انتقاد از مرزبندی میان ترامپ و نتانیاهو گرفته تا تحلیل‌هایی درباره توانمندی ترامپ در آوردن صلح به منطقه و شاید بیگانگی حلقه مشاوران با عمق شعار پنجاه‌ساله‌ «مرگ بر آمریکا». اینکه چرا پزشکیان در این مصاحبه در جایگاه دفاعی قرار گرفت و اینکه آیا جای خالی قدرت بازدارندگی ایران احساس نمی‌شد؟ این مصاحبه در شرایطی انجام شد که ایران یک دفاع همه‌جانبه‌ 12‌ روزه را متحمل شده، در برابر تجاوزی که بدون چراغ سبز ایالات متحده انجام نمی‌گرفت. بنابراین پاسخ‌ها و مواضع به پرسشگر آمریکایی باید با توجه به این موضوع صورت‌بندی می‌شدند، نه‌اینکه تصور شود اگر پیش از دفاع 12 روزه هم این مصاحبه انجام می‌گرفت، همین پاسخ‌ها به سؤالات داده می‌شد. با وجود همه انتقادات، نکات مثبتی نیز در این گفت‌وگو وجود داشت که علی‌رغم حصر رسانه‌ای، فرصتی برای دیپلماسی عمومی در شرایط انزوای رسانه‌ای ایجاد کرد. تبیین همبستگی ملی مردم ایران و مواضع صریح در قبال همکاری با آژانس هم از نکات مثبت این مصاحبه بود. 
مخاطبان مصاحبه با یک آمریکایی فقط آمریکایی نیستند
مصاحبه مسعود پزشکیان با تاکر کارلسون، در نگاه اول فرصتی برای دیپلماسی عمومی و شکستن انزوای رسانه‌ای ایران به نظر می‌رسید، اما برای ارزیابی موفقیت‌آمیز بودن این گفت‌وگو، نخستین گام درک صحیح از مخاطب اصلی این مصاحبه است. 
اگر هدف اصلی چنانچه حامیان دولت مدعی آن هستند تحت تأثیر قرار دادن مخاطب آمریکایی، به ویژه طرفداران ترامپ بوده، این رویکرد به منظور ایجاد این تصور که ترامپ در حال افتادن به دام جنگ‌افروزی نتانیاهو است، تا حدی قابل درک به نظر می‌رسد. این گروه از مخاطبان ممکن است به دنبال روایتی باشند که مسئولیت درگیری‌های منطقه را از دوش ترامپ برداشته و آن را به نتانیاهو و اسرائیل نسبت دهد و خطر افتادن ترامپ را به آن‌ها گوشزد کند. اما این استراتژی، با یک ایراد اساسی مواجه است و آن هم اینکه دیواری میان مخاطبان ایرانی و آمریکایی وجود ندارد. چه اینکه از لحظه اعلام خبر مصاحبه تا روز انتشار، فضای رسانه‌ای کشور در انتظار این گفت‌وگو بود و حتی در این میان یک گفت‌وگوی دیگر با عنوان مصاحبه پزشکیان و کارلسون منتشر شد. بنابراین به نظر می‌رسد مصرف داخلی این مصاحبه بسیار بیشتر از حد تصور مشاوران رئیس‌جمهور بود. به عنوان مثال مخاطب داخلی که سال‌هاست با روایت‌های خاصی از روابط ایران و آمریکا درگیر شده، ممکن است تفکیک قائل شدن میان ترامپ و نتانیاهو یا دیدگاه‌هایی نظیر «آمریکا قصد ترور مرا نداشت، بلکه اسرائیل بود» را درک نکند و حتی آن را نوعی تناقض در مواضع رسمی کشور تلقی کند. بنابراین، اگر مخاطب اصلی این مصاحبه، «آمریکا» فرض شده باشد، این فرضیه با توجه به عدم امکان تفکیک مخاطبان و پیامد‌های آن برای افکار عمومی داخلی، محل تردید جدی است. پرسش این است که آیا این گفت‌وگو، با در نظر گرفتن پیچیدگی‌های افکار عمومی داخلی و خارجی، توانست پیام واحد و منسجمی را منتقل کند؟ یا اینکه به دلیل تفاوت در انتظارات مخاطبان، در عمل به سردرگمی بیشتر دامن زد؟ 
تفکیک‌ناپذیری نتانیاهو و ترامپ
یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف این مصاحبه، تفکیک ترامپ و نتانیاهو و القای این دیدگاه بود که آمریکا و اسرائیل در تحرکات و موضع‌گیری‌هایشان از یکدیگر جدا هستند و مسئولیت اقداماتی مثل تلاش برای ترور یا تخریب مذاکرات، تنها بر عهده اسرائیل است. پزشکیان در این گفت‌وگو اذعان داشت «آمریکا پشت این ماجرا [ترور] نبود؛ اسرائیل بود که این کار را انجام داد.» او تأکید کرد «نتانیاهو چنین تصوری را القا می‌کند تا آمریکا را درگیر جنگ‌های بی‌پایان و بی‌ثباتی بیشتر در منطقه کند.» این مواضع، در تضاد آشکار با فکت‌هایی است که اگر نخواهیم به سال‌های دور بازگردیم، حداقل با مرور رویداد‌ها از 23 فروردین تا امروز ثابت می‌شود که آمریکا و اسرائیل در بالاترین سطح هماهنگی هستند. 
حتی باور عمومی هم بر این است که سیاست‌های منطقه‌ای اسرائیل، بدون چراغ سبز یا حتی حمایت مستقیم آمریکا، قابل اجرا نیستند. بنابراین، تفکیک این دو نهاد، به ویژه در موضوعاتی حساس نظیر تلاش برای ترور یا تخریب روند مذاکرات صلح، می‌تواند نوعی ساده‌انگاری یا حتی تناقض با واقعیت‌های موجود به نظر برسد. فارغ از آسیب‌های خطرناک داخلی این مرزبندی‌، تحلیلگران بین‌المللی نیز با خودشان تصور می‌کنند که این تضاد مواضع بنیادین، نشانه عدم انسجام در بافتار تصمیم‌گیری ایران است. درحقیقت، اقدامات اسرائیل اغلب در چهارچوب یک هماهنگی عمیق‌تر با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا دیده می‌شود. القای این ایده که اسرائیل به تنهایی و بدون اطلاع یا موافقت آمریکا اقدام می‌کند، نه تنها به نفع ایران نیست، بلکه از قدرت چانه‌زنی و شفافیت مواضع ایران کم می‌کند. مهم‌تر از همه این خطر وجود دارد که این تفکیک، به‌مرور به عنوان مبنایی برای سیاست‌گذاری‌های اشتباه قرار گیرد، همانند آنچه که در گذشته در مورد موضوعاتی نظیر اینستکس (ابزار حمایت از مبادلات تجاری با ایران) در دولت حسن روحانی تجربه شد و بعد‌ها محمدجواد ظریف به اشتباه ‌بودن آن اذعان کرد. 
کسی که با بمب حرف می‌زند ضامن صلح نیست
یکی از اظهارات تعجب‌برانگیز در این مصاحبه، صحبت درباره توانمندی دونالد ترامپ در آوردن صلح به منطقه بود. پزشکیان در بخشی از گفت‌وگو بیان کرد: «معتقدم رئیس‌جمهور آمریکا، آقای ترامپ می‌تواند منطقه را به سمت صلح و آینده‌ای روشن هدایت کند یا درگیر جنگی شود که نتانیاهو می‌خواهد آمریکا را وارد آن کند.» این اظهارنظر، نه تنها با واقعیت‌های تاریخی و عملکرد ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری‌اش همخوانی ندارد، بلکه می‌تواند به معنای نادیده گرفتن نقش آمریکا در تنش‌های منطقه‌ای باشد. گذشته او آنقدر تاریک است که پیش از آغاز به کارش در دومین دوره از ریاست‌جمهوری آمریکا، بسیاری از تحلیلگران بین‌المللی نظم آینده جهان را متزلزل می‌دیدند. ترامپ به جای اینکه عامل صلح باشد، در دوران ریاست‌جمهوری خود با خروج از برجام، افزایش تحریم‌ها و اعمال سیاست «فشار حداکثری»، عملاً به تشدید تنش‌ها در منطقه دامن زد. این جنس سخنان خطاب به ترامپ مختص برخی رهبران اروپا و اطرافیان ترامپ است که خود را مستعمره ایالات متحده می‌بینند و قاعدتاً کسی که در یک هفته اخیر ده‌ها بار در مصاحبه‌های مختلف تأکید می‌کند که به ایران حمله کرده و در ایکس و تروث‌سوشال دور افتخار می‌زند، نمی‌تواند بانی صلح در منطقه باشد. 
بیگانگی حلقه مشاوران با معنای شعاری دوکلمه‌ای
یکی از محور‌های بحث‌برانگیز مصاحبه پزشکیان، شعار «مرگ بر آمریکا» بود. پزشکیان در تلاش برای تبیین این شعار، آن را به معنای «مرگ بر جنایت»، «مرگ بر قتل»، «مرگ بر حمایت از کشتار» و «مرگ بر سیاست‌هایی که منطقه را ناامن می‌کنند» تعبیر کرد و گفت که منظور این شعار سران آمریکا نیستند. این تعبیر تلاشی برای رفع ابهام و سوءتفاهم از این شعار در اذهان عمومی بین‌المللی است، اما بخش مهمی از آن با روایت رسمی و ریشه‌دار این شعار در ایران متفاوت است. 
بار‌ها تأکید شده که «مرگ بر آمریکا» اساساً به معنای نفی سیاست‌های سلطه‌طلبانه، مداخله‌جویانه و جنگ‌افروزانه قدرتی است که در طول تاریخ، بار‌ها منافع ملت ایران را نادیده گرفته و به شیوه‌های مختلف به آن آسیب رسانده است. این شعار، مردم آمریکا را هدف قرار نمی‌دهد؛ بلکه سیستم حاکم بر ایالات متحده و سیاست‌های خصمانه آن را که منجر به بی‌ثباتی در منطقه و جهان شده است، محکوم می‌کند اما نمی‌تواند مسئولان آمریکایی را که مجری این سیاست‌ها هستند در بر نگیرد. 
ایران کشوری است که در طول تاریخ معاصر خود، هرگز به کشوری حمله نکرده است. مردم این سرزمین پیوند‌های عمیق فرهنگی و انسانی با ملت‌های مختلف دارند و همیشه مهاجران زیادی را به کشور خود راه داده‌اند. از طرفی ایرانیان در هر کجای جهان که به عنوان مهاجر حضور داشته‌اند، نه تنها منشأ حاشیه‌آفرینی نبوده‌اند، بلکه به عنوان افرادی صلح‌جو و علاقه‌مند به پیشرفت و علم شناخته شده‌اند. با توجه به این پیشینه تاریخی و ماهیت صلح‌طلب مردم ایران، سؤالی اساسی مطرح می‌شود که باید در پاسخ به چنین سؤالاتی با قاطعیت پرسیده می‌شد که «با این مردم چه کردید که شعار «مرگ بر آمریکا» را ر‌ها نمی‌کنند؟» آغاز این مرگ بر آمریکا هم مربوط به 25 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است، جایی که آمریکا دولت قانونی مصدق را که مورد حمایت مردم بود به سقوط کشاند. 
ایران را گوشه رینگ نبرید
یکی دیگر از نقد‌های اساسی به این مصاحبه، قرار گرفتن رئیس‌جمهور در مقام دفاع بود. پزشکیان به جای اتخاذ موضعی قاطع و تهاجمی در برابر اتهامات و پرسش‌های تاکر کارلسون، عمدتاً به توضیح و توجیه مواضع ایران پرداخت. در شرایطی که ایران همواره از سوی رسانه‌های غربی مورد هجوم و اتهامات متعددی قرار دارد، انتظار می‌رفت که رئیس‌جمهور، به عنوان نماینده عالی کشور، نه تنها به دفاع از مواضع ایران بپردازد، بلکه به طور فعالانه به طرح سؤالات و چالش‌های جدی در مورد سیاست‌های آمریکا و اسرائیل بپردازد. به عنوان مثال، در پاسخ به ادعا‌های کارلسون مبنی بر شعار «مرگ بر آمریکا»، پزشکیان به توضیح معنای این شعار (مرگ بر جنایت و ناامنی) پرداخت. 
جای خالی بازدارندگی
عدم اشاره کافی به توانمندی‌های ایران در صورت وقوع جنگ احتمالی، نقطه ضعف دیگر بود. در بخش مربوط به ادعای «حمله» به ایران، پزشکیان می‌توانست با قاطعیت بیشتری به توانمندی‌های دفاعی ایران اشاره کند و نشان دهد که چنین تهدیداتی، در عمل تأثیری بر مواضع ایران نداشته و نخواهد داشت. به جای صرفاً توضیح در مورد بی‌میلی ایران به جنگ، می‌بایست توانمندی‌های بازدارنده ایران را نیز به تصویر می‌کشید. این نوع قاطعیت و عدم پافشاری بر موضع دفاعی، می‌توانست تأثیرگذاری مصاحبه را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. این مواضع دفاعی، این سؤال را در ذهن ایجاد می‌کند که آیا این پاسخ‌ها، حتی در صورت عدم وقوع جنگ 12 روزه، تفاوتی می‌کرد؟ 
پزشکیان در پاسخ به سؤالاتی درباره تهدیدات و حملات احتمالی، عمدتاً بر بی‌میلی ایران به جنگ و آرزوی صلح تأکید کرد. البته که این مواضع اخلاقی و صلح‌طلبانه قابل تقدیر است، اما در یک گفت‌وگو با یک چهره رسانه‌ای آمریکایی که در حال طرح تهدیدات است، عدم اشاره به توانایی‌های بازدارنده و دفاعی ایران، می‌تواند به عنوان ضعفی در مواضع تلقی شود. درصورتی‌که رئیس‌جمهور فرضیه جنگ بعدی را مطرح می‌کرد، می‌بایست مثال‌های بیشتری از توانمندی‌های ایران ارائه می‌داد و با قاطعیت بیشتری از قدرت دفاعی کشور سخن می‌گفت. این امر نه تنها می‌توانست از بار تهدیدات بکاهد، بلکه تصویری قوی‌تر و منسجم‌تر از ایران ارائه می‌داد. 
دیپلماسی عمومی و تشریح همبستگی ملی
با وجود تمامی نقد‌ها و نقاط ضعف مطرح شده، این گفت‌وگو نکات مثبتی نیز داشت. مهم‌ترین نکته مثبت در اصل ماجراست. یعنی انجام یک دیپلماسی عمومی در شرایط انزوای رسانه‌ای. در شرایطی که ایران با تحریم‌های گسترده و یک جنگ رسانه‌ای تمام‌عیار مواجه است، هرگونه فرصتی برای حضور در رسانه‌های بین‌المللی و تبیین مواضع، غنیمت است. این گفت‌وگو فارغ از محتوای آن، خود به تنهایی نشان‌دهنده گام مثبتی در جهت شکستن محاصره رسانه‌ای و ایجاد ارتباط مستقیم با افکار عمومی جهانی بود. 
تاکر کارلسون، نفوذ زیادی در میان بخشی از افکار عمومی آمریکا به ویژه طرفداران ترامپ دارد و این مصاحبه باعث شد تا صدای ایران به گوش طیفی از مخاطبان که معمولاً به رسانه‌های جریان اصلی گوش نمی‌دهند، برسد. علاوه بر این در این مصاحبه پزشکیان همبستگی ملی ایرانیان را تشریح کرد. او با اشاره به اینکه «هیچ‌کدام از مقامات دولتی ما از ازدست‌دادن جان خود در خط دفاع نمی‌ترسند» و «ما از شهادت نمی‌ترسیم»، توانست روحیه مقاومت و وحدت مردم ایران را در برابر تهدیدات برای مخاطبان آمریکایی به تصویر بکشد. همچنین توضیحات مربوط به همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، با وجود بدبینی‌ها از نکات مثبت این گفت‌وگو بود. 
بازار

http://www.sepahannews.ir/Fa/News/973406/سفید-و-سیاه-یک-مصاحبه
بستن   چاپ