پیام سپاهان
پای درس ایثار | روایت معلم اصفهانی که با صبوری فرشته نجات الینا شد
چهارشنبه 18 تير 1404 - 13:40:22
پیام سپاهان - الهام نعمتی، آموزگار پایه اول ناحیه یک اصفهان، از آن معلم‌هایی است که کلاسش فقط محل آموزش الفبا نیست؛ کلاسش پناهگاه امید است برای کودکی که با وجود معلولیت جسمی، تصمیم گرفته محدودیت‌ها را کنار بزند و پا به پای هم‌کلاسی‌هایش رویاهایش را زندگی کند.

به گزارش ادارۀ اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره‌کل آموزش‌وپرورش استان اصفهان، گاهی ایثار، فقط در قاب‌های بزرگ و تیترهای خبری خلاصه نمی‌شود؛ گاهی، ایثار آن‌قدر بی‌صدا رخ می‌دهد که فقط دل‌های آگاه آن را می‌بینند. کلاس درس، یکی از همان جاهایی است که ایثار، صبوری، عشق و مسئولیت در هم می‌آمیزد. اینجا قصه معلمی روایت می‌شود که شاید نامش در هیچ لوحی حک نشود، اما رد مهر و تلاشش، تا همیشه در دل یک کودک و خانواده‌اش می‌ماند.
الهام نعمتی، آموزگار پایه اول ناحیه یک اصفهان، از آن معلم‌هایی است که کلاسش فقط محل آموزش الفبا نیست؛ کلاسش پناهگاه امید است برای کودکی که با وجود معلولیت جسمی، تصمیم گرفته محدودیت‌ها را کنار بزند و پا به پای هم‌کلاسی‌هایش رویاهایش را زندگی کند. این گفت‌وگو روایتی صمیمی است از ایثار یک معلم و تلاش بی‌وقفه دختری که جسمش محدود است اما اراده‌اش بی‌مرز. در این گفت‌وگو، پای صحبت این معلم اصفهانی فداکار می‌نشینیم.
در مورد سوابق کاری‌تان بفرمایید؛ چگونه وارد عرصه معلمی شدید؟
-: بیش از 13 سال است که در آموزش‌وپرورش مشغولم. فعالیتم را از پیش‌دبستانی آغاز کردم. بعد از آن به مدرسه رفتم و تدریس پایه اول را شروع کردم؛ همیشه علاقه زیادی به کودکان داشتم و ارتباط با آن‌ها برایم لذت‌بخش بود. کار کردن با بچه‌های کوچک، مخصوصاً در سنین ابتدایی، برایم یک حس خاص دارد؛ حس می‌کنم می‌توانم همراهشان باشم در مسیری که قرار است آینده‌شان شکل بگیرد.
در کلاس شما دانش‌آموزی به نام الینا با شرایط خاص جسمی حضور داشته است. لطفاً درباره او و تجربه‌تان توضیح دهید.
-: تابستان قبل از شروع سال تحصیلی، مدیر مدرسه اطلاع دادند که قرار است دختری به نام الینا که دچار معلولیت جسمی است، در کلاس من حضور داشته باشد. طبیعی بود که ابتدا نگران شوم، چرا که کلاس اول بسیار حساس است و این شرایط می‌توانست کار را سخت‌تر کند. اما وقتی بیشتر با روحیه و شرایط الینا آشنا شدم، تصمیم گرفتم با تمام توان حمایتش کنم.
شرایط جسمی الینا دقیقاً چگونه بود؟
-: الینا در بدو تولد دچار مشکل جسمی شد. پاهایش کاملاً درگیر بود و توانایی راه رفتن نداشت. دستانش هم به دلیل ضعف عضلات، قدرت کافی برای کنترل مداد و نوشتن نداشتند. خانواده‌اش ترجیح داده بودند از ویلچر استفاده نکند تا حس استقلالش حفظ شود. در مدرسه، فردی همراهش بود که در رفت‌وآمد کمکش می‌کرد، اما در کلاس، مثل سایر بچه‌ها پشت نیمکت می‌نشست و می‌خواست مستقل درس بخواند.
اولین برخورد حضوری با الینا چگونه بود؟
-: روز جشن شکوفه‌ها برای اولین بار الینا را دیدم. دختری زیبا، مهربان و پرانرژی بود. وقتی کمکش کردم برای عکس کنار بقیه بچه‌ها بایستد، متوجه ضعف عضلانی شدیدش شدم. بدنش واقعاً بی‌جان بود اما چهره‌اش لبریز از شوق و امید بود. همان لحظه تصمیم گرفتم هر کاری بتوانم برای موفقیتش انجام دهم.
فرایند یادگیری نوشتن و خواندن برای الینا چگونه پیش رفت؟
-: اوایل حتی گرفتن مداد برایش سخت بود. اما با کمک من، همراهی خانواده‌اش و تلاش فوق‌العاده خودش، کم‌کم توانست این مرحله را پشت سر بگذارد. من هیچ‌وقت سخت‌گیری نمی‌کردم تا مبادا از درس و مدرسه زده شود. سعی می‌کردم فضای کلاس برایش امن، دوست‌داشتنی و بدون استرس باشد. جالب اینجاست که با وجود اینکه هر روز بعد از مدرسه به جلسات کاردرمانی می‌رفت و ساعت‌های زیادی را صرف فیزیوتراپی می‌کرد، باز هم با اشتیاق و ذوق تمام تکالیف مدرسه را انجام می‌داد. عاشق مدرسه بود و حتی اگر کلاس آنلاین می‌شد، ناراحت می‌شد و می‌گفت دلش برای مدرسه تنگ شده است.
واکنش دیگر دانش‌آموزان نسبت به الینا چگونه بود؟
-: در ابتدا بچه‌ها کنجکاو بودند، اما با توضیحاتی که دادم و با دیدن روحیه شاد الینا، خیلی زود او را مثل یکی از دوستانشان پذیرفتند. هیچ نگاه ترحم‌آمیز یا متفاوتی وجود نداشت. حتی گاهی با هم شوخی و بحث می‌کردند، درست مثل بقیه بچه‌ها. این برای من ارزشمندترین بخش ماجرا بود؛ اینکه او احساس نکند متفاوت است و بتواند با خیال راحت در جمع هم‌کلاسی‌هایش زندگی کند.
واکنش والدین دیگر چطور بود؟
-: مادر الینا در ابتدا نگران بود که مبادا دیگر والدین اعتراض کنند. اما با اطمینانی که به ایشان دادم و با فضای حمایتی مدرسه، خوشبختانه در تمام سال تحصیلی کوچک‌ترین اعتراضی نداشتیم. جو کلاس و مدرسه کاملاً مثبت و همدلانه بود.
مهم‌ترین توصیه شما به معلمان و والدینی که با چنین کودکانی مواجه هستند چیست؟
-: والدین نباید روحیه‌شان را ببازند. باید شرایط را بپذیرند و در کنار آن، استعدادها و توانایی‌های فرزندشان را جدی بگیرند. معلمان هم نقش بزرگی دارند. با صبوری، محبت و ایجاد فضای امن، می‌توانند این دانش‌آموزان را به مسیر موفقیت برگردانند. این بچه‌ها بیش از ترحم، به انگیزه، اعتماد به نفس و حمایت نیاز دارند.
این تجربه چه تغییری در نگرش شما نسبت به شغل معلمی ایجاد کرد؟
این تجربه، عشق و علاقه‌ام به شغل معلمی را چند برابر کرد. وقتی می‌بینم کودکی با وجود همه سختی‌ها، می‌تواند بخواند، بنویسد و پیشرفت کند، احساس می‌کنم رسالتم را درست انجام داده‌ام. معلمی فقط تدریس نیست؛ ساختن روحیه، انگیزه و آینده است.
در پایان تشکر می کنم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید . اگر نکته‌ای باقی مانده، بفرمایید.
از مدیر مدرسه و همکارانم تشکر می‌کنم که اعتماد کردند و این فرصت را به من دادند. امیدوارم همه معلمان با عشق و علاقه کار کنند، چرا که فقط با عشق است که می‌توان مسیر سخت آموزش را هموار کرد.
مصاحبه گر : مهتا خلیلی؛ عضو باشگاه معلمان خبرنگار استان اصفهان
انتهای پیام/

http://www.sepahannews.ir/Fa/News/973355/پای-درس-ایثار-|-روایت-معلم-اصفهانی-که-با-صبوری-فرشته-نجات-الینا-شد
بستن   چاپ