بزرگنمايي:

پیام سپاهان - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رژیم صهیونیستی و آمریکا این نبرد با تهران را خواهند باخت؛ و این شکست، اثری زنجیروار بر ملت‌‌های سراسر منطقه خواهد داشت. حمید دباشی منتقد و پژوهشگر مسائل اسلامی در یادداشتی در پایگاه میدل ایست‌ای نوشت: فریب‌‌کاری مهلکِ رئیس‌‌جمهور شارلاتان آمریکا، در حمله‌‌ به ایران به اوج رسید؛ حمله‌‌ای که در پی جنگ‌‌افروزی بی‌‌دلیل رژیم صهیونیستی صورت گرفت. تجاوز رژیم صهیونیستی به زیرساخت‌‌های صنعتی ایران و هدف قرار دادن فرماندهان نظامی و علمی کشور، به شهادت صدها غیرنظامی منجر شده است؛ رویکردی که امضای ارتش خونریز اسرائیل را بر خود دارد، چنان‌‌که پیش‌تر در فلسطین، لبنان، سوریه و یمن نیز دیده‌‌ایم.
با ورود مستقیم ایالات متحده به جنگ و اجرای عملیات پنهانی علیه سایت‌‌های هسته‌‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان در شب شنبه، این جنگ‌‌افروزی به سطحی افسارگسیخته رسید. عزم ملت ایران برای دفاع از سرزمین‌‌شان، هیچ سنگی را بر روی سنگ باقی نخواهد گذاشت. 
نیرنگ پرزرق‌‌وبرق ترامپ برای تظاهر به مذاکره، پیش از بمباران آخر هفته، صرفا یک فریب سیاسی کودکانه نبود. رژیم صهیونیستی موجودیتی مستقل نیست؛ بلکه یک انبار تسلیحاتی نظامی است که برای خدمت به منافع صاحبان و حامیانش برپا شده است. اسرائیل و حامیان آمریکایی و اروپایی‌‌اش، دهه‌‌هاست که مشغول ساختن چهره‌‌ای شیطانی از ایران به‌‌عنوان دشمن شماره یک خود هستند؛ مدعی‌‌اند که ایران دائما در آستانه ساخت بمب اتم برای حمله به اسرائیل است. این دروغی محض است که از سوی یک مستعمره مهاجرنشین مطرح می‌شود؛ همان موجودیتی که خود بر کوهی از سلاح‌‌های هسته‌‌ای نشسته و با زرادخانه مرگبارش، بارها غزه را ویران کرده و دست به نسل‌‌کشی علیه مردم فلسطین زده است. 
هر انسان عاقلی اذعان می‌کند که نه ایران، نه رژیم صهیونیستی و نه هیچ کشور دیگری نباید به سلاح هسته‌‌ای دست یابد. اما آیا صهیونیست‌‌های نسل‌‌کش که همچنان سرگرم کشتار جمعی فلسطینیان‌‌اند، واقعا صلاحیت آن را دارند که به ایران انگ بزنند و آن را بمباران کنند؟ آیا ایالات متحده، تنها کشوری که در تاریخ بمب اتم بر مردم انداخته، آن هم در ژاپن طی جنگ جهانی دوم، می‌تواند مدعی شود؟ آیا اروپا، با گذشته تاریک استعمار و فاشیسم خود؟ قطعا نه. 
انحرافی مرگبار
ترس از دستیابی ایران به بمب اتم، صرفا بهانه‌‌ای فریبنده است. اسرائیل و هواداران صهیونیست آن در آمریکا و اروپا، ایران را به‌‌عنوان دشمن شماره یک ساخته‌‌اند و اکنون نیز به آن تجاوز کرده‌‌اند تا اذهان جهانیان را از فجایع فلسطین منحرف کنند. در حالی که توجه جهانیان به سمت ایران جلب شده، اسرائیلی‌‌ها سرگرم کشتار بیشتر فلسطینیان و غصب سرزمین‌‌های‌‌شان هستند. ایران برای آنان، ابزاری برای انحراف اذهان و ارتکاب جنایت در سکوت است. 
دور از ذهن نیست که اسرائیلی‌‌ها بعد از ایران، سراغ پاکستان، ترکیه، یمن یا حتی تیمبوکتو (شهری در کشور مالی در آفریقای غربی) بروند؛ فقط برای منحرف کردن توجه جهان از فلسطین. پاسخ مناسب به این انحراف نخ‌‌نما بسیار ساده است: تمرکز را بر فلسطین حفظ کنیم، جایی که صهیونیست‌‌های نسل‌‌کش همچنان به قتل عام هزاران غیرنظامی ادامه می‌دهند. یکی از مضحک‌‌ترین ترفندهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی در کارزار علیه ایران، پیام‌‌های پرزرق‌‌وبرق نخست‌‌وزیر بنیامین نتانیاهو خطاب به «ملت بزرگ ایران» است... ... که بخشی از عملیات تبلیغاتی مضحکی است با هدف تحریک نارضایتی داخلی در ایران، برای بهره‌‌برداری سیاسی. 
اعتراضات مشروع در ایران ریشه در بطن جامعه دارد و نه با تبلیغات پر زرق‌‌وبرق قابل تحریک است و نه با خبرچینان داخلی که به رسانه‌‌های اسرائیلی می‌‌گویند بمباران ایران دموکراسی می‌‌آورد. اگرچه دیدگاه‌‌های سیاسی در میان ایرانیان بسیار متنوع است، اما یک توافق بنیادی وجود دارد: دفاع از میهن. ایران تمدنی کهن و ریشه‌‌دار است که هر ایرانی، گنجینه‌‌ای زنده و حافظ بخشی از آن است. ایرانیان ممکن است از طبقه حاکم خود ناراضی باشند ـ و این نارضایتی شاید موجه باشد ـ اما آن نارضایتی رنگ باخت، وقتی گروهی دزدِ زمین‌‌خوار شروع به بمباران کشورشان کرد. 
سایت‌‌های هسته‌‌ای بمباران‌‌شده توسط آمریکا و اسرائیل، دارایی ملت ایران‌‌اند. اسرائیل این نبرد با ایران را خواهد باخت؛ و این شکست، محرکی خواهد شد برای بیداری ملت‌‌های منطقه... 
... از فلسطینیان گرفته تا لبنانی‌‌ها، سوری‌‌ها و یمنی‌‌هایی که برای وطن خود می‌‌جنگند. این شکست، رژیم‌‌های عربی بی‌‌ریشه‌‌ای را که با امضای توافقات توهم‌‌آمیز ابراهیم، به کشتار فلسطینیان توسط اسرائیل کمک کرده‌‌اند، بیش از پیش بی‌‌ثبات خواهد کرد. 
ورق برگشت
رژیم صهیونیستی مبتذل و نسل‌‌کش تل‌‌آویو همواره در بازی‌‌هایش زیاده‌‌روی کرده؛ اما اکنون ورق علیه آن برگشته است. در قلب ملی‌گرایی آمریکایی، جریانی ضدصهیونیستی در حال شکل‌‌گیری است. به سخنان کسانی چون تاکر کارلسن، استیو بنن و مارجری تیلور گرین گوش دهید... 
... و میلیون‌‌ها آمریکایی که نمایندگی می‌کنند؛ مردمی که از جنگ‌‌های پی‌‌در‌‌پی تحمیلی صهیونیست‌‌های نسل‌‌کش خسته‌‌اند. این تجاوز نظامی، خصومت همیشگی، تزلزل‌‌ناپذیر و پایدار ملت ایران علیه تل‌‌آویو و حامیانش در واشنگتن را نهادینه کرده است. رژیم صهیونیستی و آمریکا به سرزمین فردوسی، حافظ و مولانا ـ و از آنجا تا نیما یوشیج و فروغ فرخزاد ـ حمله کرده‌‌اند. 
همین نمادها، روح ملت را در برابر تهاجم رژیمی حفظ خواهند کرد که چهره‌‌های شاخصش هرتسل، بن‌‌گوریون و باروخ گلدستون‌‌اند. اسرائیل برنامه هسته‌‌ای ایران را نابود نکرد؛ بلکه، اگر چیزی باشد، تهران را به تسریع در دستیابی به بمب هسته‌‌ای سوق داد. هیچ‌‌کس نمی‌تواند ایران را سرزنش کند اگر اکنون برای دفاع از خود، به‌‌طور کامل هسته‌‌ای شود. ملت ایران، هیچ قدرت خارجی‌‌ای را که به خاک‌‌شان تجاوز کرده، زیرساخت‌‌های‌‌شان را ویران کرده و غیرنظامیان‌‌شان را کشته، هرگز نخواهند بخشید و فراموش نخواهند کرد. 
ایرانیان انتقام خود را نه با بمب یا موشک، بلکه با حافظه تاریخی، اراده آهنین و نفرت عمیق از ماشین جنگی قاتل خواهند گرفت. همچنین با خانواده خائن پهلوی و ماموران بومی تازه‌‌کار که در آمریکا سر برآورده‌‌اند و وطن را تحقیر کرده و برای اسرائیل کف می‌‌زنند، تسویه‌‌حساب خواهند کرد. طبق افسانه‌‌ها، هنگامی‌‌که اسکندر مقدونی به ایران حمله کرد، یک چوپان خائن مسیر عبور از دفاع ایرانیان را به او نشان داد ـ درست مانند خیانت افیالتس در ترموپیل. نام آن خائن را نمی‌‌دانیم، اما نام خبرچینان امروز را می‌‌دانیم ـ و بی‌‌تردید آنها را پاسخ‌‌گو خواهیم کرد.
بازار