عضو شورای شهر تهران: شهر تهران وِل است، وِل!
مقالات
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - آفتاب یزد /متن پیش رو در آفتاب یزد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
«تهران، وِل است، وِل!» این را «مهدی اقراریان» عضو شورای اسلامی شهر تهران گفته است: «شهر تهران، وِل است، وِل! شهر، رهایِ رها است!»اقراریان با اعلام اینکه وضعیت چهارراهها و کودکان کار در تقاطعها تاسفبار است، گفت: وضعیت پایتخت جمهوری اسلامی ایران و امالقرای جهان اسلام، اسفبار است و آدم برای وضعیت این شهر واقعاً افسوس میخورد.
> اکارمند نمونهبای که به جرم ااختلاسب دستگیر شد!
سالها قبل در یکی از شهرهای ایران، خبر رسید که «فلانی»، به جرم اختلاس «فلان مقدار» پول دستگیر و روانه ی زندان شده است. من که این کارمند را از نزدیک میشناختم از یکی از همکارانِ او پرسیدم: چطور ممکن است کارمندی که همه ساله، کارمند نمونه میشده است ناگهان به جرم اختلاس دستگیر شود؟ همکار آن کارمند دستگیر شده خندید و گفت:«اگر سرما نخورده بود هنوز یک کارمند نمونه بود!» و شرح داد که به دلیل دستکاری در مسائل مالی، از همه زودتر میآمد و از همه دیرتر میرفت و به همین دلیل از او به عنوان کارمند نمونه یاد میشد بیخبر از آن که، او نگرانِ لو رفتن بود نه تلاش برای نمونه شدن!
> کوه یخ فروید، خشک کردن عمدی درختان و باقی ماجرا
زیگموند فروید عصب شناس اتریشی معروف به پدر علم روانشناسی ارائهدهنده ی یکی از معروفترین نظریههای روان شناختی درباره ی عملکرد ذهن است که براساس مدل توپوگرافی که فروید ارائه داد، ذهن ما به سه سطح یا سه قسمت تقسیم میشود. فروید معتقد است که ذهن انسان همانند یک کوه یخ میباشد، کوه یخی که از سه قسمت تشکیل شده است و تنها بخش کوچکی از این کوه یخ از آب بیرون زده و قابل رویت میباشد و دو بخش بزرگتر در زیر آب قرار دارند.
«اقراریان» اگر چه خیلی سر بسته، فهرست وار و محتاطانه، مسائلی را مطرح میکند اما از همین گفتهها و تاکید او بر «وِل شدگی» شهر تهران میتوان به این نتیجه رسید که مسائل مطرح شده همان «کوه یخ فروید» است که اگر مورد توجه قرار نگیرد ناگهان، پایتخت کشوری بزرگ با چندین میلیون شهروند و وزارت خانهها و سازمان و همه ی ارکان حاکمیت، با معضلاتی مواجه خواهد شد که شاید همه ی مملکت را با بحرانی بزرگ رو در رو سازد!
آن روز که کلیپی چند دقیقه ای، مسئله ی «خشک کردن عمدی» درختانی در خیابان ولیعصر(ع) را پیش روی همه ی مردم ایران و شاید بسیاری از ایرانیان خارج از کشور قرار داد، در مطلبی با عنوان:«متخلف را نقره داغ کنید» به وضوح نوشتیم:« تردیدی ندارم که همین امروز اگر تهران را میکروسکوپی زیر نظر بگیریم، در گوشه گوشه ی این شهر بزرگ و پرازدحام و دچار تنگی نفس شده، بدترِ از این اتفاق را نیز، حتی انجام گرفته از سوی دستگاههای دولتی خواهیم یافت اما این موضوع میتواند نقطه ی عطفی باشد در تاریخ منابع طبیعی و محیط زیست انسانیِ شهرتهران که دیگر هیچ سازنده و شهروندی به خود جرات ندهد اقدام به خشک کردنِ تعمدیِ درختان کند یا اصلاً به این موضوع بیاندیشد!»
آن روز با اطلاع هم اگر ننوشتیم اما امروز، در کنار سخنان هشدار گونه، تامل برانگیز و ترسناکی که یکی از اعضای شورای ششم شهر تهران بر زبان آورد و گزارشهای پی در پی که حکایت از «اپیدمی» بودنِ خشک کردن و قطع درختان برای پدیدار شدن نمای ساختمانهای ساخته شده ـ عمدتاً در مناطق برخوردار و مرفه ـ در شهر تهران، دیگر مطمئن شدهایم که همه ی مسئله ی خشک کردن عمدی و بریدن درختان به همان 13 درخت در خیابان ولیعصر(عج) ختم نمیشود و دیگر این که، این یکی از کوچکترین مصادیقی است که باید پذیرفت؛ تهران در بدترین شرایطِ مدیریتی یا همان «ول شدگی» بهسر میبرد و کم کم باید «شورای شهر» و دیگر دستگاههای مرتبط، با حساسیتی دقیقتر به مسائل شهر تهران، فارغ از شعارزدگیها و آمار و ارقامی که آن نیز زیر سوال رفته(!) پرداخته شود.
اقراریان به معضل «دستفروش ها»، «کودکان کار»، «تکدی گری»، «مترو» و در نهایت آمارهایی میپردازد که اگر نگوییم مهمترین ها، صدالبته باید بپذیریم از مجموعه مشکلات و معضلاتی است که اگرچه ریشه در گذشته تا حال دارد اما اگر مداقهای مسئولیت شناسانه روی آن صورت نپذیرد، قطع به یقین از یک جایی به بعد، معضل، به بحرانهایی ویرانکننده تبدیل خواهد شد.
> زاکانی؛ شهرداری که با حاشیه آمد و با حاشیه ادامه داد!
علیرضا زاکانی که به عنوان نماینده، از استان قم راهی مجلس یازدهم شده بود و توانست «مرکز پژوهشهای مجلس» را در اختیار گیرد ناگهان هوای رئیس جمهور شدن به سرش زد و در نهایت به جای «پاستور»، از «بهارستان» راهی «بهشت» شد تا با 18 رای، به عنوان نوزدهمین شهردار «تهرانِ خیلی بزرگ» در دوران استیلای تام و تمام اصولگرایان انتخاب شود و بخشی از پروژه ی «یک دست شدگی قدرت» را به سرانجام رساند، پروژهای که احتمالاً در ماههای پیشِ رو، برای اصولگرایان و مدعیانِ «یک دست شدگی» دردسرهای فراوانی را به همراه داشته باشد.
برخی ابهامات قانونی در این که اساساً او میتواند روی صندلی شهرداری تهران بنشیند یا نه، حواشیِ به کارگیری داماد در پستی مهم و بسیاری حواشیِ دیگر، زاکانی را تا مدتها به عنوان یکی از سوژههای رسانهای مطرح کرد که از جمله ی آخرین حواشی، عکسهای او و چند نماینده ی مجلس با «پاچههای گلی» مورد «توجه» و البته «انتقاد شدید» کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت اگرچه «حسین شریعتمداری» و «کیهان» به نوعی، عکس با پاچه ی گِلی را نه تنها بد ندانسته که از آن دفاع نیز
به عمل آوردند.
> اقراریان احتمالاً توجیه خواهد شد اما...
اطمینانِ خاطر داریم که گفتههای اقراریان به سرعت با واکنشهایی از سوی تیمهای رسانهای نزدیک یا حتی وابسته به شهرداری به نحوی از انحاء خنثی خواهد شد و چه بسا اقراریان نیز توجیه شود اما آن چه گفته شده و آن چه میبینیم حکایت از روزهایی سخت در حوزه ی مدیریت شهری برای تهران دارد که دردسرآفرین خواهد بود.
حال این که چرا شورای ششم به همین نقدهای گاه به گاه و انتقاداتی گاه ترسناک بسنده میکند به سیاست زدگیِ شورای شهری بستگی دارد که قرار بوده، اصلا و ابدا سیاسی نباشد و سیاسی کاری نکند.
نقطه ی مهم حرفهای اقراریان، اشاره ی تلویحی به مدیریتهای گذشته ی شهرداری تهران بود جایی که میتواند به دورانِ استیلای اصولگرایان و قالیباف اشاره شده باشد یا حتی اصلاحطلبان و کرباسچی اما، درستیِ حرفِ اقراریان در آن جایی است که عملاً با رهاشدگی نمیتوان شهری چون تهران را به سعادت و آرامش
هدایت کرد.
اقراریان اگرچه «نیشتری» به شورای پنجم نیز میزند و ادعا میکند که آن شورا با تفکر مثلاً اصلاحطلبی و در اصل کارگزارانی، تهران را «اتوپایلوت»، (نفهمیدیم یعنی چه!) اداره میکرده اما تلخ و ناخواسته(!) اقرار میکند هم اینک نیز تهران به همان شیوه اداره و مدیریت میشود گونهای که خودش به آن میگوید «وِل شدگی».
در مسئله ی خشک کردن و بریدن عمدی درختها اگرچه گفته شده 117 میلیارد تومان جریمه در نظر گرفتهاند که اگر این گونه باشد قطعاً تهران را با جریمه ی درختهایی که عمداً خشک شده یا قطع، میتوان اداره کرد اما نکته ی پنهان یا همان دو ـ سومِ کوه یخِ فروید، جایی است که اقراریان سر بسته، فهرست وار و محتاطانه بدانها اشاره کرد و باقی را حتماً گذاشت تا در موقع لزوم رسانهای کند یا به قول خودش «پشت تریبون» گفتنِ آنها به صلاح نبود، نکاتی که اگر دقیق و مدبرانه بررسی نشود جز پشیمانی و دردسر، فایدهای به دنبال ندارد.
> شورای شهر تهران مثل مجلس یازدهم؛ صبرشان به سر آمده!
این روزها که دولت و شوراها از مرز یکسالگی عبور کرده اند، کم و بیش میبینیم و میشنویم که رنگ و لعاب نقدها و اعتراضات دچار دگرگونیِ خاصی شده است موضوعی که در هفتهها و ماههای پیشرو شاید غلیظتر و تیزتر نیز بشود اما قدر مسلم این که، شورای شهر تهران مثل مجلس یازدهم، صبرش به سرآمده و شاید از این جا به بعد، مدارا با زاکانی را از دستور کار خارج کند مگر آن که شورانشینان پایتخت تصمیم گرفته باشند همه ی اعتبار خود را خرجِ شهردار کنند کسی که در تقابلها با شورای شهرتهران چندان بر مدار مدارا و فرمان پذیری عمل نکرده، البته فرمان پذیری به معنای نقد پذیری نه کرنش کردن!
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/371490/