بزرگنمايي:

پیام سپاهان - فرارو / بهترین راه برای بایدن به منظور حفظ میراث خود تمرکز بر محبوبیت با محاسبات سرد بیل کلینتون و درهم شکستن مخالفان با بی‌رحمی لیندون بی‌جانسون رئیس جمهور اسبق امریکا است.
اگر جو بایدن رئیس جمهوری امریکا قصد دارد برای انتخاب مجدد در رقابت‌های انتخاباتی 2024 بار دیگر نامزد شود و یا آن که قصد نامزدی ندارد باید به زودی این خبر را اعلام کند.
به گزارش بلومبرگ، اگر جو بایدن می‌خواهد برای انتخاب مجدد نامزد شود باید به وضوح و به زودی این را بگوید و سپس طبق تصمیم‌اش رفتار کند. از طرف دیگر، اگر رئیس جمهور آمریکا مطمئن نیست که می‌خواهد دوباره نامزد شود باید آن را به عنوان یک نشانه قوی در نظر بگیرد که نباید نامزد شود و سپس به زودی آن را اعلام کند.
نکته‌ای که ممکن است متوجه شده باشید این است که او قصد انجام هر کاری را که دارد باید آن را به زودی اعلام کند. بله، خیلی زود است که یک رئیس جمهور مستقر اعلامیه رسمی منتشر کند، اما برای همه روسای جمهوری معاصر امریکا یک کارزار انتخاباتی مجدد یک نتیجه قطعی قلمداد شده بود. با این وجود، برای بایدن این طور نیست و برای بسیاری از دموکرات‌ها در واشنگتن پیش فرض فعلی تا حدی به دلیل سن بایدن و سیاست‌هایش این است که او نامزد نمی‌شود.
بسیاری از دموکرات‌ها دوران تصدی او را بازتاب دهنده گرایش‌هایی می‌دانند که معمولا در یک رئیس جمهور اردک لنگ (یک مقام منتخب است که جانشین وی قبلاً انتخاب شده یا به زودی انتخاب خواهد شد. به نظر می‌رسد که این مقام به دلیل مدت زمان محدودی که در سمت خود باقی مانده‌است، نفوذ کمتری در سیاستمداران دیگر دارد) می‌بینند. او اهداف بلندپروازانه سیاست خارجی متحد کردن جهان علیه روسیه به دلیل تهاجم روسیه به اوکراین و جنگ تجاری با چین را نسبت به مسائل داخلی مانند تورم در اولویت قرار داده است.
او مناصب ارشد را به دوستان قدیمی خود مانند دنیس مک دونا وزیر امور کهنه سربازان ایالات متحده، تام ویلسک وزیر کشاورزی، مارتی والش وزیر کار واگذار کرده در حالی که به طور همزمان بخش اعظم کارکنان نهاد ریاست جمهوری را به جناح چپ حزب دموکرات سپرده است از جمله به پرامیلا جایاپال نماینده مجلس نمایندگان که ریاست دفتر پرسنل ریاست جمهوری را برعهده گرفته است.
هیچ کدام از این موارد بدان معنا نیست که بایدن برای انتخابات مجدد نامزد نخواهد شد. اما این بدان معناست که بسیاری از کسانی که یک حزب دموکراتیک میانه روی «بایدنیست» را به یک حزب مترقی (چپگرا)‌تر ترجیح می‌دهند معتقدند که او این کار را نخواهد کرد و در حال حاضر به دنبال گزینه‌هایی برای «کامالا هریس» معاون رئیس جمهور هستند. با این وجود، این بحث هم چنان ادامه دارد که بهترین پرچمدار جناح بایدنیست حزب کسی جز شخص جو بایدن نیست.
این بدان معناست که او باید بیش‌تر شبیه جو بایدن نامزد اولیه شود کسی که محبوبیت و انتخاب‌پذیری را بر مرور کتاب‌های تاریخ ترجیح می‌دهد و کم‌تر شبیه رئیس جمهور جو بایدن شود که در مارس 2021 میلادی یک میزگرد با مورخان تشکیل داد تا درباره میراث بالقوه‌اش بحث کنند: «ذهنیت بزرگ فکر کن». این همان کاری است که روسای جمهور معمولا در ماه مارس پس از انتخاب مجدد انجام می‌دهند. آن وقت است که آنان صفحه سیاست عملی را به نفع تلاش برای تعریف خود در چشم تاریخ ورق می‌زنند. این کار ندرت جواب می‌دهد.
جورج دبلیو بوش انتخاب مجدد خود را با فشار محکوم به خصوصی کردن تامین اجتماعی که با واکنش شدید عمومی مواجه شد و دومین سخنرانی باشکوه افتتاحیه خود که در آن متعهد شد «آتش رام نشده آزادی به تاریک‌ترین نقاط جهان خواهد رسید» پایان داد. بوش دوره اول مانند اکثر روسای جمهور دوره نخست عملگراتر بود و بر ارائه آن چه مردم می‌خواستند متمرکز بود.
حتی در اوج تایید عمومی پس از 11 سپتامبر، دولت او بر موارد دستور کار «محافظه‌کارانه دلسوزانه» مانند پوشش دارو‌های تجویزی در بیمه خدمات درمانی تمرکز کرد. محور راست گرایی افراطی پس از انتخاب مجدد او قرار بود میراث ماندگارتری از خود بر جای بگذارد، اما از نظر سیاسی شکست خورد؛ و این شکست سیاسی به بی‌اعتباری سیاست بوش در محافل جمهوری خواه انجامید.
باراک اوباما نیز در دوره اول ریاست جمهوری خود بر افکار عمومی متمرکز بود. او اهداف اجتماعی و فرهنگی مترقی را پیش برد. او به سیاست «نپرس و نگو» درباره هویت جنسیتی اعضای ارتش در اواخر سال 2010 میلادی پایان داد و محبوبیت خود را به بالای 50 درصد رساند تا آن که در دوره دوم ریاست جمهوری خود احتیاط را کنار گذاشت و ریسک‌های سیاسی بزرگی را به خاطر پیشرفت‌های دیپلماتیک با کوبا و ایران پذیرفت.
مشکل در اینجا مشابه چیزی بود که جمهوری خواهان هشت سال پیش با آن مواجه شده بودند: در حالی که اوباما نیازی به شرکت مجدد در انتخابات نداشت سایر دموکرات‌ها این کار را کردند. جنگ با لابی اسرائیل و مهاجران کوبایی از نظر سیاسی پرهزینه بود.
اکنون دولت بایدن نیز در سیاست خود بی‌پروا است - دشمنی با استخراج سوخت‌های فسیلی در میان هزینه‌های بالای انرژی، برگزیدن دعوا‌های تهاجمی بر سر مسائل جنسیتی که به راحتی قابل حل است، و تمرکز بیش‌تر بر مزایای تسهیلات وام‌های دانشجویی و نه تاثیر آن بر تورم را می‌توان از سوی او مشاهده کرد.
وعده اصلی بایدن بازگشت به حالت عادی و اخراج ترامپ از سیستم سیاسی بود. او در واقع بیش از آن چه بسیاری از مردم تصور می‌کنند به این وعده عمل کرده است، اما میراث تاریخی او ممکن است هم چنان آسیب ببیند. ممکن است چیزی شبیه این باشد: «تورم واقعا بالا دموکرات‌ها را بی‌اعتبار کرد و به عناصر اقتدارگرا در حزب جمهوری‌خواه اجازه داد کنترل دولت را دوباره به دست بگیرند».
بهترین راه برای بایدن به منظور حفظ میراث خود تمرکز بر محبوبیت با محاسبات سرد بیل کلینتون و درهم شکستن مخالفان با بی‌رحمی لیندون بی‌جانسون رئیس جمهور اسبق امریکا است. البته اگر بایدن واقعا نمی‌خواهد دوباره نامزد شود، احتمالاً عمل کردن مانند یک اردک لنگ امری اجتناب ناپذیر است. با این وجود، در هر صورت بهترین کار برای کشور و برای بایدن آن است که رئیس جمهور برنامه‌های خود را روشن سازد و قاطعانه و خیلی زود به آن عمل نماید.