اصلاحات اقتصادی و برجام بدون تصویبFATF ممکن نیست
مقالات
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اصلاحات اقتصادی مستلزم رعایت چه مسائلی است؟ آیا اصلاحات اقتصادی که دولت آغاز کرده در مسیر صحیحی حرکت میکند؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤالات با دکتر مهدی پازوکی اقتصاددان گفتوگو کرده است. پازوکی معتقد است: « کسانی امروز مدعی اصلاحات اقتصادی هستند که تا دیروز با اصلاحات کوچک اقتصادی مخالف بودند و آن را پدیدهای نئولیبرالیستی میخواندند. این در حالی است که نئولیبرالیسم اصلا وجود خارجی ندارد. این افراد برای اینکه مخالفان خود را ساکت کنند هر مخالفی که اظهارنظر کند را به نئولیبرال بودن متهم میکنند. اگر ما به دنبال اصلاحات اقتصادی هستیم در مرحله نخست باید انحصارات را از بین ببریم. در اقتصاد ایران پدیدهای به نام خصولتیها وجود دارد. کشور را با شعار و وعده نمیتوان مدیریت کرد، بلکه مدیریت کشور نیازمند تدبیر و عقلانیت است. یکی از الزامات اصلاحات اقتصادی این است که افراد شایسته را در مسندهای کلیدی مورد استفاده قرار بدهیم». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اصلاحات اقتصادی که دولت آقای رئیسی به دنبال آن است مستلزم رعایت چه مسائلی است؟آیا رویکردی که دولت در راستای اصلاحات اقتصادی در پیشگرفته را صحیح و عقلایی میدانید؟
در این موضوع که اقتصاد ایران مشکل دارد و نیاز به اصلاحات دارد، تردیدی وجود ندارد و همه اقتصاددانان در این زمینه متفقالقول هستند. با این وجود جراحی اقتصادی به جراح حاذق نیاز دارد. نمیتوان اقتصاد کشور را به دست کسانی داد که از تجربه و تخصص کافی برخوردار نیستند. تجربه و تخصص نیز به مرور زمان به دست میآید و نمیتوان اقتصاد کشور را به دست کسانی سپرد که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و به آنها بگویید اقتصاد را جراحی کنند. اگر اقتصاد بیمار را به طبیبی سپرد که از تجربه و تخصص کافی برخوردار نیست، این احتمال وجود دارد که بیمار به کما برود و یا منجر به مرگشان شود. نکته مهم دیگر اینکه جراحی باید از دولت آغاز شود و نه از سفره مردم. اینکه اقتصاد ایران به سمت رقابتی شدن حرکت کند، مورد تأیید همه اقتصاددانان است و توصیه میشود که دولت در چنین مسیری حرکت کند. اگر دولت میخواهد جراحی اقتصادی انجام دهد، باید این جراحی را با کاهش مخارج دولت و از درون دولت آغاز کند. از سوی دیگر بودجه برخی دستگاهها نیز باید تعدیل شود و در برخی موارد کاهش پیدا کند. به عنوان مثال بودجه مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام نیاز به تعدیل دارد که دولت باید در این زمینه اقدام کند. اگر به بودجه مجلس شورای اسلامی در دو سال گذشته دقت کنیم، متوجه میشویم که بودجه مجلس در سال 1398 که در حدود571 میلیارد تومان بوده، در شرایط کنونی به بالای 2 هزار میلیارد تومان رسیده است. چه اتفاقی رخ داده که در طول این دو سال بودجه مجلس تا به این اندازه افزایش داشته است؟ به همین دلیل من معتقدم جراحی اقتصادی باید از بودجه آغاز شود و مخارج غیرضروری دولت را کاهش بدهد.
دولت در شرایطی اصلاحات اقتصادی را آغاز کرده که هنوز کشور در تحریم قرار دارد. آیا شرایط تحریمها اصلاحات اقتصادی را سخت نمیکند و آیا بهتر نبود دولت صبر میکرد تا تکلیف برجام و تحریمها مشخص میشد و سپس دست به اصلاحات اقتصادی میزد؟
اصلاحات اقتصادی نیاز به سرمایه اجتماعی دارد و سرمایه اجتماعی نیز زمانی تقویت میشود که با جهان تعامل سازنده و مثبتی داشته باشیم. ما باید بپذیریم که برجام به سود ماست و در شرایطی که دشمنان ما تلاش میکنند ما را در عرصههای بینالمللی منزوی کنند ما باید به این درک برسیم که روابط منطقی و مثبت با جهان میتواند به اقتصاد کشور کمک کند. نماینده سازمان ملل در زمینه حقوق بشر که در تهران به سر میبرد عنوان میکند که 120 میلیارد دلار از پولهای ایران بهواسطه تحریمها بلوکه شده است، به همین دلیل تحریمها باید هرچه زودتر برداشته شود.این در حالی است که ما تا پیش از این فکر میکردیم رقم پولهای بلوکهشده ایران کمتر از این رقم بوده است. امروز صنعت نفت ایران برای اینکه بتواند جایگاه خود را در انرژی جهان به دست بیاورد، نیاز به سرمایهگذاری خارجی دارد به همین دلیل باید چالش هستهای با غرب پایان گیرد و در زمینه برجام به توافق برسیم. نکته مهم در این زمینه پذیرش اف ای تی اف است. هنگامیکه ما برجام را پذیرفتیم اگر اف ای تی اف را نپذیرفته باشیم، نمیتوانیم بهخوبی مراودات اقتصادی خود را انجام بدهیم. اگر ما اف ای تی اف را نپذیریم، امکان اینکه سیستم بانکی ما با جهان ارتباط داشته باشد از بین میرود. به همین دلیل پذیرش اف ای تی اف به سود ما خواهد بود. به نظر میرسد برخی از چنین وضعیتی به دلیل اینکه منافع آنها را تأمین میکند حمایت میکنند. یکی از مهمترین فاکتورهای اصلاحات اقتصادی ارتباط مثبت و سازنده با جهان است. در چنین شرایطی است که اعتماد عمومی در جامعه روزبهروز افزایش پیدا میکند. هنگامیکه ما یک اقتصاد بسته داشته باشیم امکان ندارد که بتوانیم بر مشکلات اقتصادی فائق بیاییم.
چگونه میتوان در جراحی اقتصادی سرمایه اجتماعی را افزایش داد؟
هنگامی سرمایه اجتماعی افزایش پیدا میکند که مردم بدانند اصلاحات اقتصادی درنهایت به سود آنهاست. هنگامیکه رابطه ایران با کشورهای منطقه و جهان بهبود پیدا کند، میتوانیم بازارهای صادراتی منطقه را به دست بیاوریم و در مرحله بعدی وارد بازارهای جهانی شویم. هنوز برنامه هفتم توسعه تدوین نشده و من امیدوارم این اتفاق در سال جاری رخ بدهد. دولت باید این نکته را در نظر داشته باشد که افزایش قیمت کالاها پیامدهایی به همراه خواهد داشت. اینکه عنوان میشود قرار است تنها قیمت چهار کالا افزایش پیدا کند واقعی نیست، بلکه با افزایش برخی کالاهای موردنیاز مردم مانند روغن و مرغ قیمت کالاهای دیگر نیز افزایش پیدا میکند بهعنوان مثال همه رستورانها از روغن استفاده میکنند. درنتیجه هنگامی که روغن را به قیمت بیشتری تهیه میکنند، قیمت غذاهای خود را نیز افزایش میدهند. این وضعیت درباره دیگر کالاها نیز وجود دارد. در شرایط کنونی کشور با ابرچالشهایی مانند بحران آب و بیکاری مواجه است که نیاز به سرمایهگذاری دارد. سرمایهگذاری نیز زمانی صورت میگیرد که هزینههای دولت کاهش پیدا کند و این پول در آب، محیطزیست و بیکاری سرمایهگذاری شود. کسانی امروز مدعی اصلاحات اقتصادی هستند که تا دیروز با اصلاحات کوچک اقتصادی مخالف بودند و آن را پدیدهای نئولیبرالیستی میخواندند. این در حالی است که نئولیبرالیسم اصلاً وجود خارجی ندارد. این افراد برای اینکه مخالفان خود را ساکت کنند هر مخالفی که اظهارنظر کند را به نئولیبرال بودن متهم میکنند. اگر ما به دنبال اصلاحات اقتصادی هستیم در مرحله نخست باید انحصار را از بین ببریم. در اقتصاد ایران پدیدهای به نام خصولتیها وجود دارد. یکی از الزامات اصلاحات اقتصادی این است که افراد شایسته را در مسندهای کلیدی مورد استفاده قرار دهیم.
آیا این اتفاق در دولت سیزدهم رخداده است؟
برای روشن شدن این وضعیت بهتر است وضعیت مدیران فعلی دولت را با مدیران دولت قبل مقایسه کنیم. اصول علمی میگوید که مدیران فعلی باید از مدیران دولت قبلی وضعیت بهتری داشته باشند و از دانش و تخصص بالاتری برخوردار باشند. هنگامیکه مدیر درک صحیحی از وضعیت موجود جامعه نداشته باشد تصمیمی میگیرد که پیامدهای منفی برای جامعه به همراه خواهد داشت. نکته دیگر اینکه کسی که وارد دولت میشود دیگر نباید شرکتهای خصوصی خود را داشته باشد، بلکه باید یکی از این دو را انتخاب کند. قرار نیست کسی که در دولت در زمینه اقتصادی تصمیم گیر است دارای بنگاه اقتصادی نیز باشد. در اینجا تضاد منافع ایجاد میشود. نکته دیگر اینکه ما باید موانع تولید را در کشور از بین ببریم. برداشتن موانع تولید نیز نیازمند اصلاح قوانین و چابک شدن دولت است. هنگامیکه تولید افزایش پیدا میکند عرضه کالا نیز در جامعه افزایش مییابد و درنتیجه از تورم بیشتر جلوگیری میکند و اقتصاد را به تعادل میرساند. از نظر نظریههای اقتصادی علم اقتصاد به معنای مدیریت بازارهاست. بازارهای مختلف نیز با هم ارتباط دارند و اگر یکی از بازارها با چالش ایجاد شود تعادل موجود بین بازارهای دیگر را نیز به هم میزند. به همین دلیل اگر دولت به دنبال اصلاحات اقتصادی در کشور است باید در وضعیت مدیران خود تغییر ایجاد کند. دولت باید از فرصتهای موجود استفاده کند. اگر دولت انضباط اقتصادی را به اقتصاد ایران برگرداند و هزینههای غیرضروری را کاهش بدهد میتواند تا حدودی تورم را مهار کند. سرمایهای که ایرانیان خارج از کشور در اختیاردارند بین400 تا800 میلیارد دلار است. اگر ده درصد این پول نیز وارد اقتصاد ایران شود مشکل بیکاری در کشور حل خواهد شد و نرخ رشد اقتصادی فزاینده خواهد شد. بر اساس تفکر اقتصاد دولتی نرخ رشد با بودجه به دست میآید که اشتباه است و در واقع چنین نیست. اقتصاد دستور و فرمان نمیپذیرد و کسانی که قصد دارند اقتصاد را بهصورت دستوری مدیریت کنند اشتباه میکنند. اقتصاد به فضای مناسب کسبوکار نیاز دارد و برای اینکه فضای کسبوکار ایجاد شود باید شفافیت به اقتصاد ایران بازگردد و دست دلالان و کلاهبرداران از اقتصاد ملی کوتاه شود.
با توجه به شرایط موجود چه چشماندازی را پیش روی اقتصاد ایران میبینید؟
دولت باید سه اقدام مهم انجام دهد. نخست اینکه شفافیت را به اقتصاد ایران بازگرداند و همهچیز شفاف باشد. دوم اینکه بین بنگاههای اقتصادی رقابت سالم ایجاد شود و سوم اینکه هرگونه انحصار از اقتصاد ایران گرفته شود. در شرایط کنونی برخی از نهادهایی که اقتصاد را در انحصار خود درآوردهاند زمینه را برای فعالیت بخش خصوصی سالم از بین بردهاند. معتقدم این نهادها نباید برای بخش خصوصی مزاحمت ایجاد کنند. تجربه نشان داده بخش خصوصی دارای سرمایه است. با اینوجود باید متوجه شرایط کسبوکار سالم شود. اگر دولت بتواند ثبات اقتصادی به اقتصاد ایران بازگرداند و جلوی ریختوپاشهای اقتصادی را بگیرد میتواند به بهبود وضعیت آینده امیدوار باشد. واقعیت این است که اقتصاد ایران بهشدت از بیانضباطی مالی رنج میبرد. بیانضباطی پولی در سیستم بانکی، بیانضباطی مالی در سند بودجه و بیانضباطی اداری در سیستم اداری وجود دارد که دولت باید تلاش کند آنها را مرتفع کند.در همه کشورهای جهان بهترین نیروهای متخصص را جذب دولت میکنند. موضوع مهم دیگری که در این زمینه تعیینکننده است سیاست خارجی دولت است. دولت بهعنوان یک دولتی که مورد تأیید نهاد قدرت در ایران است و از سوی آنها حمایت میشود اگر بتواند با جهان توسعهیافته و غرب ارتباط داشته باشد به سود کشور است. این ارتباط نیز باید در چارچوب منافع ملی مردم ایران باشد. واقعیت این است که دوران حرف درمانی به پایان رسیده است. ما باید با سیاستهای بخردانه و رویکردهای علمی اقتصاد را اصلاح کنیم و وضعیت زندگی مردم را بهبود بدهیم.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/361628/