پیام سپاهان

آخرين مطالب

چه می‌شد اگر دورکاری به معنای کارکردن از خانه نبود؟ فرهنگی

چه می‌شد اگر دورکاری به معنای کارکردن از خانه نبود؟
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - ترجمان/«دفتر کار خانگی» نام دیگری است برای اتاق خواب، جای جدیدی که مخلوق دوران دورکاری است. کرونا ثابت کرد برای کارکردن نیاز نیست تا آن سر شهر بروید و روزی سه ساعت در ترافیک گیر کنید. البته دورکاری برای همه ایدۀ چندان کارآمدی نشد. در خانه، از بچۀ کوچکمان گرفته تا سبد رخت‌چرک‌ها استعداد این را دارند که حواسمان را پرت کنند و بازدهی‌مان را تا حد ممکن کاهش دهند. کال نیوپورت می‌گوید گرچه خانه جای کارکردن نیست، اما به طرقی شاید همچنان بتوانیم دورکاری را حفظ کنیم.
کال نیوپورت، نیویورکر— اواخر دهۀ 1960، پیتر بنچلی، نویسندۀ آمریکایی، و همسرش وندی دنبال مکان آرامی می‌گشتند برای زندگی در نزدیکی شهر نیویورک. اول رفتند سراغ پرینستون و نیوجرزی، ولی دیدند بودجه‌شان کفاف نمی‌دهد و دست‌آخر پنینگتون را برای زندگی انتخاب کردند، اجتماع کوچکی در هشت‌مایلی غرب. اینجا جایی بود که بنچلی دست به کار نوشتن اولین رمانش شد، داستانی احساسی دربارۀ کوسۀ سفید بزرگی که وحشت به دل ساکنان یک شهرک ساحلی می‌اندازد. سال‌هاست که رابطۀ بین «آرواره‌ها»1 و پنینگتون برایم آشناست، چراکه من هم در انتهای همان خیابانی بزرگ شده‌ام که بنچلی یکی از خانه‌های آنجا را خریده بود. خانۀ آن‌ها یکی از آن درشکه‌خانه‌هایی بود که کاربری ‌اش را تغییر داده بودند و در ملکی نسبتاً بزرگ و محصور به درختان کاج و سرو واقع شده بود. بچه که بودم، موقع مشق‌نوشتن در اتاق زیرشیروانی‌ام، گاهی دلم می‌خواست بنچلی را تصور کنم که دارد از ورای حیاطی مثل حیاط ما به خیابانمان نگاه می‌کند و آن صحنه‌های نمادین را به تصویر می‌کشد.
اما همین اواخر، با کمال تأسف، فهمیدم بنچلی واقعاً رمان «آرواره‌ها» را در خانۀ روستایی‌اش در پنینگتون ننوشته است. جان مک‌فی ماه گذشته طی مقاله‌ای در نیویورکر فاش کرد که به یاد می‌آورد که بنچلی طی این سال‌ها در «فضایی اجاره‌ای در پشت کارخانۀ کوره‌سازی» کار می‌کرده است. بررسی‌های بیشتر توسط مرکز «هوپ‌وِل ولی هیستوریکال سوسایتی» نشان داد که آن کارخانه درحقیقت شرکت «پنینگتون فِرنِس سوپلای»، واقع در بلوار بروک‌ساید در منتهاالیه شمالی خیابان اصلی پنینگتون، بوده است. سال‌ها بعد، وندی بنچلی همچنان آن صدا را به خاطر می‌آورد: «میز کار او درست وسط جایی بود که کوره‌ها در آن ساخته می‌شد. بنگ! بنگ! بنگ! و این صدا مزاحمتی برایش ایجاد نمی‌کرد».
بنچلی تنها نویسنده‌ای نیست که خانه‌ای زیبا را به‌قصد کارکردن در شرایط قطعاً بدتری در همان نزدیکی ترک کرده است. مثلاً مایا آنجلو اتاق‌های هتل را برای نوشتن ترجیح می‌داد و از کارکنان هتل می‌خواست تمام کارهای هنری را از روی دیوارها جمع کنند و فقط روزی یک‌بار برای خالی‌کردن سطل‌ها وارد اتاقش شوند. او ساعت شش‌ونیم صبح، با یک انجیل و یک دفترچۀ زردرنگ و یک بطری نوشیدنی، از راه می‌رسید. نیازی به میز کار نداشت؛ به‌جایش روی تخت دراز می‌کشید. یک‌بار در مصاحبه‌ای برای جورج پلیمپتون توضیح داده بود که این عادتش چطور باعث شده بود که یکی از آرنج‌هایش «کاملاً پینه ببندد». دیوید مک‌کالو، در خانۀ زیبایی با تخته‌کوبی‌های سفید در شهرک تیسبری غربی در جزیرۀ مارتاز وین‌یارد زندگی می‌کرد. محل زندگی او شامل یک دفترکار خانگی بود که به‌زیبایی برای این کار آماده شده بود، اما مک‌کالو باغچۀ محبوبش در حیاط پشتی را برای نوشتن ترجیح می‌داد. جان اشتاین‌بک حتی پا را از این هم فراتر نهاده بود. او، در اواخر عمر کاری‌اش، تابستان‌ها را در ملکی دوجریبی در سَگ‌هاربر می‌گذراند (ملکی که زمستان گذشته با قیمت 17.9 میلیون دلار برای فروش گذاشته شد). اشتاین‌بک به ویراستارش، الیزابت اوتیس، گفته بود ترجیح می‌دهد این بهشت ساحلی را رها کند و به‌جای آن برای نوشتن به قایق ماهیگیری‌اش برود، جایی‌که مجبور است به‌زورْ تعادل دفترچه‌اش را روی یک میز متحرک حفظ کند.
از خیلی جهات می‌توان نویسندگان حرفه‌ای را اصلی‌ترین کارکنان دانش‌ورزی دانست که کارشان را به‌صورت دورکاری انجام می‌دهند. درحالی‌که داریم به دوران پساهمه‌گیری -که در آن دورکاری عادی‌تر از قبل خواهد بود- نزدیک می‌شویم، شاید بتوان با کمی دقت مشاهده کرد که این نویسندگان تا چه حد مایل خواهند بود برای کارکردن از خانۀ واقعی‌شان فاصله بگیرند.
پناه‌بردن به محل‌های کار ‌غیرعادی در نزدیکی خانه، در دوران همه‌گیری کرونا، به تجربه‌ای عادی تبدیل شده است و این به ما فهماند انجام فعالیت‌های شناختیِ مفید کار شکننده‌ای است که محیط نقش مهمی در آن ایفا می‌کند. آنجلو، در توضیح عادت ریاضت‌کشانه‌اش در هتل، گفته است: «دلم نمی‌خواهد هیچ‌چیزی آنجا باشد، وارد اتاق می‌شوم و ناگهان احساس می‌کنم انگار تمام باورهایم به حالت تعلیق درآمده‌اند. آنجا هیچ‌چیز مرا به چیز دیگری وصل نمی‌کند». اما خانۀ خودِ آدم پُر است از چیزهای آشنا و چیزهای آشنا توجه را به خودشان جلب می‌کنند و رقص ظریف اعصاب را، که لازمۀ تفکر شفاف است، متزلزل می‌کنند. وقتی از کنار سبد رخت‌چرک‌ها که بیرون دفتر کار خانگی‌مان (نام مستعار اتاق خواب) قرار دارد عبور می‌کنیم، توجه مغز ما به‌سمت کارهای خانه کشیده می‌شود، صرف‌نظر از اینکه خودمان در آن لحظه دلمان می‌خواهد تمرکز کنیم روی ایمیل‌هایمان یا جلسۀ‌ای که به‌زودی قرار است در نرم‌افزار زوم برگزار شود یا روی هر کار دیگری که باید آن را تمام کنیم. دلیل این پدیده ماهیت تداعی‌گر مغز ماست. سبد رخت‌چرک‌ها جزئی از ماتریس انبوه و استرس‌زای کارهای مغفول‌ماندۀ خانه است که باعث ایجاد حالتی می‌شود که متخصص علوم اعصاب، دانیل لِویتین، آن را «ترافیک فشرده‌ای از گره‌های عصبی که در تلاش برای رسیدن به آگاهی هستند» توصیف می‌کند. آنجلو، با انتقال محل کارش به اتاقی از هتل با دیوارهای لُخت، با آرام‌کردن دستگاه حافظۀ رابطه‌ای، فضای ذهنی کارآمدی را در مغزش برای سرودن شعر ایجاد می‌کرد.
خانه پُر است از وقفۀ ناشی از جلب‌توجه. مغز انسان در فیلترکردن اطلاعات زائد تبحر دارد، اما اگر این اطلاعات زائد برای ما معنادار باشد نادیده‌گرفتن آن دشوار می‌شود. دانشمند پیشگام در علوم شناختی، ادوارد کالین چری، نام معروفی برای این پدیده انتخاب کرده است: «مسئلۀ مهمانی کوکتل»2، که اشاره دارد به این تجربۀ مشترک که وقتی در یک مهمانی شلوغ و پرسروصدا اسم خودمان را از آن‌طرف اتاق می‌شنویم ناگهان توجهمان جلب می‌شود. این تعبیر کمک می‌کند بفهمید که چرا می‌توانید ساعت‌ها در یک کافی‌شاپ شلوغ به‌طور مؤثری مشغول کار باشید اما همین‌که در اطرافتان راجع‌به یک موضوع آشنا صحبت می‌شود تمرکزتان به هم می‌خورد. از این زاویه که نگاه کنید، خانۀ شما، گهگاه، می‌تواند حکم کافی‌شاپی را داشته باشد که تمام مشتریانش دارند دربارۀ چیزهایی صحبت می‌کنند که برای شما مهم‌اند. تمایل بنچلی به تحمل‌کردن سروصدای کارخانۀ کوره‌سازی وقتی منطقی‌تر به نظر می‌رسد که بدانیم او در آن دوران دو بچۀ کوچک در خانه داشته است. صدای چکش‌های کارخانه به‌مراتب کمتر از صدای گریه و زاری بچه‌های خودتان جلبِ‌توجه می‌کند.
در طول تاریخ، نویسندگی یکی از معدود شغل‌هایی بوده که نیازمند کارِ شناختیِ جدی در خارج از محیط دفتر یا کارگاه بوده است. همه‌گیری ویروس کرونا میزان کارهای دانش‌ورزانه‌ای که از خانه انجام می‌شود را به‌طور چشمگیری افزایش داده است و، بر اساس یک نظرسنجی که اخیراً از مدیران منابع انسانی صورت گرفته، پیش‌بینی می‌شود که بیش از 25 درصد از نیروی کار ایالات‌متحده در پاییز آینده نیز همچنان دورکار باقی خواهند ماند. همان انگیزه‌هایی که آنجلو را به اتاقی با دیوارهای لُخت در هتل و بنچلی را به کارخانۀ کوره‌سازی کشاند، حالا به‌ناگاه قرار است در مقیاسی وسیع‌تر اِعمال شود. و این موضوع مهمی است. بسیاری از کارکنان قرار نیست در آیندۀ نزدیک به محل کارشان برگردند، اما اینکه آن‌ها مجبور باشند تمام فعالیت‌هایشان را در خانه انجام دهند در بلندمدت می‌تواند به‌طرز غیرمنتظره‌ای بدبختی‌آفرین و غیرمولد باشد. برای شرایط فعلی باید به دنبال یافتن گزینۀ سومی باشیم و با الهام‌گرفتن از نویسندگان به گزینۀ جایگزینی می‌رسیم به نام: کارکردن در جایی در نزدیکی خانه.
ایدۀ پیشنهادی من این است: سازمان‌هایی که اجازۀ دورکاری را به کارکنانشان می‌دهند نباید فقطاگر شرکتی برای دورکاری کمی هزینۀ اضافی به‌عنوان یارانه به کارکنانش پرداخت کند، باید بداند که مقدار بیشتری از این مبلغ به جیب شرکت بر خواهد گشت
آن‌ها را به یافتن مکانی برای کارکردن در نزدیکی خانه (اما مجزا از آن) تشویق کنند، بلکه باید مستقیماً برای این نوع گریزهای شناختی به آن‌ها یارانه پرداخت کنند. این کار به هزینۀ زیادی هم نیاز ندارد. اگر برگردیم به مثال‌های مربوط به نویسنده‌ها، می‌بینیم که این فضاهای کاری، برای اینکه از خانه بهتر باشند، نیازی نیست که حتماً از نظر زیبایی‌شناسی خیلی دلچسب باشند، یا خیلی مجهز باشند، یا حتماً سیستم تهویۀ مطبوع آنچنانی داشته باشند (یا حتی دیوار و سقف داشته باشند!). یک فضای کار اشتراکی، دفتر کار کوچکی بالای یک مغازه در خیابان اصلی، گاراژ آپارتمانی اجاره‌ای یا حتی یک انباریِ مرتب‌شده می‌تواند، نسبت به لپ‌تاپی که روی میز آشپزخانه می‌گذاریم یا میزی که به‌عنوان دفتر کار خانگی در اتاق خوابمان عَلَم می‌کنیم، تجربۀ رضایت‌بخش‌تر و کارآمدتری را برای انجام کارهای شناختی فراهم کند. البته انجام همۀ کارها هم به چنین مکان‌هایی در نزدیکی خانه احتیاج ندارد -برای مثال، اشتاین‌بک، علاوه‌بر قایق ماهیگیری، یک دفتر کار عادی هم برای خودش داشت- اما همین‌که فرد این امکان را داشته باشد تا در صورت لزوم بتواند محیط کارش را جابه‌جا کند، در بیشتر کارهایی که این طبقۀ جدیدِ دورکار قرار است انجام دهد تفاوت محسوسی ایجاد خواهد کرد.
اینکه به افراد یارانه بدهیم تا در محلی نزدیک به خانه کار کنند ایدۀ جدیدی نیست. پاییز گذشته، استارتاپی به نام فلون در بریتانیا شروع به پیاده‌سازی پلتفرمی کرد که به گفتۀ خودشان قرار است شبیه وبسایت اِیربی‌ان‌بی برای پیداکردن مکان‌هایی برای کارِ دانش‌ورزانۀ بدون‌حواس‌پرتی باشد. صفحۀ اول وبسایت این شرکت مکان‌های حسادت‌برانگیزی را برای این منظور معرفی می‌کند، مثل اتاقی در منطقۀ کاتس‌والدز با یک پنجرۀ سرتاسری مشرف به علفزار که می‌شود آن را به‌صورت کوتاه‌مدت اجاره کرد. آلیسیا ناوارو، به‌عنوان بنیان‌گذار فلون، پای تلفن برایم توضیح داد که مخاطبِ هدف این فضاهای اجاره‌ای اشخاص نیستند، بلکه سازمان‌های بزرگی هستند که می‌توانند برای حمایت از کارکنانشان به‌صورت عمده زمان رزرو کنند.
می‌توان انتظار داشت که طرح‌های این‌چنینی با مقاومت روبه‌رو شوند. وقتی دفاتر کار مجدداً باز شدند، مدیران فشار بیشتری خواهند آورد تا کارکنانشان را به برگشتن پشت میز کارشان ترغیب کنند، خواه از طریق پاداش‌دادن به آن‌هایی که به دفتر کار برمی‌گردند و خواه از طریق جریمه‌کردن آن‌هایی که برنمی‌گردند. بهار گذشته، اطلاعیۀ فیسبوک و توییتر خبرساز شد که در آن اعلام کرده بودند کارکنانی که به‌تازگی دورکار شده‌اند و تصمیم دارند برای همیشه در جایی خارج از منطقۀ خلیج سان‌فرانسیسکو کار کنند با کسر حقوق مواجه خواهند شد. هرچند با توجه به موضع‌گیری این شرکت‌ها بعید به نظر می‌رسد که ایدۀ ارائۀ تسهیلات به آن‌هایی که می‌خواهند دورکار باقی بمانند عملی شود، اما دانش موجود دربارۀ این موضوع حاکی از آن است که کوته‌بینانه است اگر کارمندان دورکار را به حال خودشان رها کنیم تا در خانه به دورکاری‌شان ادامه دهند. اگر شرکتی بنا دارد که به کارکنانش اجازۀ دورکاری بدهد، اینکه کمی هزینۀ اضافی به‌عنوان یارانه به کارکنانش پرداخت کند تا آن‌ها را برای فرار از حواس‌پرتی‌های خانه توانمند سازد، باید بداند که مقدار بیشتری از این مبلغ به جیب شرکت بر خواهد گشت چون هم کیفیت کار این افراد بالا می‌رود، هم خوشحال‌تر خواهند بود و هم، درنتیجه، کمتر دچار خستگی می‌شوند و نرخ ریزش کارکنان هم کاهش پیدا خواهد کرد. پس حتی اگر صرفاً از دیدگاه دودوتاچهارتای مالی هم به قضیه نگاه کنیم، کارکردن از جایی در نزدیکی خانه احتمالاً سیاست بهتری خواهد بود نسبت به کارکردن از خانه. درواقع این کار برای شرکت‌ها حکم نوعی سرمایه‌گذاری را دارد که نوید سود قابل‌توجهی را در بلندمدت برایشان به همراه دارد.
بدون شک، بخشی از اشتیاق من نسبت به مفهوم «کارکردن از جایی در نزدیکی خانه» برمی‌گردد به تجربۀ شخصی خودم. بعد از نزدیک به یک‌دهه که برای تدریس هر روز از خانه‌ام در تاکوما پارکِ مریلند به محل دانشگاه جورج تاون می‌رفتم، وقتی در ماه مارس گذشته برنامه تغییر کرد و قرار شد به‌صورت تمام‌وقت دورکاری کنم، ابتدا این تغییر برایم غیرمنتظره بود. به‌عنوان استادی با برنامۀ کاری منعطف، قبلاً هم همیشه بخشی از کارها را از خانه انجام می‌دادم، اما اینکه ناگهان مجبور شدم همۀ کارها -از تدریس و نوشتن گرفته تا جلسات دانشکده و مصاحبه‌های رادیویی و پادکستی- را از خانه انجام دهم توانایی‌ام در تمرکزکردن را به چالش کشید (همین‌طور توانایی سه فرزندم را برای ساکت‌ماندن در هنگام درس‌دادن من یا حضورم در برنامه‌های زنده). در ماه اوت گذشته، بالاخره خودم را راضی‌کردم و دفتر ساده‌ای در بالای یک رستوران واقع در مرکز شهر کوچک تاکوما پارک اجاره کردم، جایی که فقط چند ساختمان با خانه‌مان فاصله داشت. فضایش به‌هیچ‌وجه لوکس محسوب نمی‌شود؛ چند پنجره دارد که عصرها با صدای موسیقی حیاط رستوران به لرزش می‌افتند. حالا من نیز، مثل پیتر بنچلیِ چندین دهه قبل، خانۀ بسیار دوست‌داشتنی‌ام با اتاق‌های نورگیر و مبلمان راحتش را رها کرده‌ام و به‌جای آن نشستن بر یک صندلی اداری مستعمل و خیره‌شدن به یک دیوارِ بی‌پیرایه را به آن ترجیح داده‌ام و به سروصدا و هیاهوی مشتریان رستورانِ طبقۀ پایین نیز وقعی نمی‌نهم. من دیگر از خانه کار نمی‌کنم، بلکه از جایی در نزدیکی خانه کار می‌کنم. و هیچ‌گاه در زندگی تا این حد احساس کارآمدبودن نداشته‌ام. 

لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/327240/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

شهدا سرمایه اصلی نظام هستند

پیگیری حل مشکلات جامعه ایثارگران استان ایلام در سطح ملی

آغاز رقابت داوطلبان نوبت اول کنکور 1403 در رشته علوم تجربی

کیفیت هوای کلانشهر اصفهان ناسالم برای گروههای حساس

لغو پی در پی کنسرت‌ها در ایران/ وقتی وزارت ارشاد نمی‌تواند پای مجوز خودش بایستد (فیلم)

3200مترمربع از معابر روستای ابیانه سنگ‌فرش شد

خورو بیابانک بارانی‌ترین منطقه اصفهان

عشق زندگی می بخشد

منتظر پیکسل تبلت 2 گوگل نباشید!

ایمیل اشتباه اپل به مشتریان آیفون، خبرساز شد

به‌روزرسانی نسل بعدی Fallout 4 منتشر شد

آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟

دوربین مخفی از پشت پرده کمبود شیرخشک/ ویدئو

380 نفر در کمیسیون‌ پزشکی و تعیین درصد جانبازی شرکت کردند

راه‌اندازی مجدد دبیرخانه «شهر اسلامی» در شهرداری اصفهان

مشارکت 256 نیروی راهداری استان اصفهان در عملیات راهداری بارش های اخیر

گام بلند شهرداری اصفهان در بودجه‌ریزی حوزه فناوری اطلاعات

حیدرآباد؛ اصفهانی نو در قلب هندوستان

نیاز به 6 هزار میلیارد ریال اعتبار برای طرح‌های پیشگیری از سیل در اصفهان

میراث‌فرهنگی اصفهان باید دوباره زنده شود

بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری

تصویب بیش از 50 مصوبه برای توسعه شرق شهرستان اصفهان

برنامه سینماهای اصفهان امروز جمعه 7 اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت

آغاز بازی های انتقامی پرسپولیس و اوسمار ویرا

برنامه پرواز‌های فرودگاه اصفهان در روز جمعه هفتم اردیبهشت 1403

موفقیت وشوکاران سپاهان در چین

دعوت هندبالیست های سپاهان به اردوهای تیم ملی

وضعیت قرمز هوا در دو ایستگاه اصفهان

چادگان؛ نگین گردشگری اصفهان

هوای روز جمعه اصفهان و کاشان آلوده است

اجرای 29 ویژه برنامه در منطقه 8 ویژه هفته فرهنگی اصفهان

بعضی از رنج ها‌‌‌‌‌‌‌ را نمیشه حل کرد!

داستانک/ انسان های بازنده

موجودات فضایی‌ بازی Exodus نژادهای متنوعی خواهند داشت

تلگرام با 15 قابلیت جدید نفس را در سینه واتساپ حبس کرد

اپل واچ سری X احتمالا از مادربرد با طراحی باریک‌تر استفاده خواهد کرد

فرمانده‌ای که روح نبرد را در کرانه‌ باختری دمید

مناسبت روز/ جمعه، 7 اردیبهشت‌ماه

اینفوگرافی/ 6 نشانه پنهان ابتلا به فرسودگی شغلی

ماجرای خاوری که در سیل اردستان زیر آب ماند

ضرورت توجه به سرمایه اجتماعی در تعامل مجلس و دولت/ وفاق و همدلی در اصفهان رو به ارتقا است

رفع نواقص پروژه بیمارستان بهارستان به خوبی پیش رفته است

اتخاذ بیش از 50 مصوبه برای حل مسائل و مشکلات شرق شهرستان اصفهان

نمایشگاهی از نیم قرن تلاش برای احیای جلفا

جریمه راننده پراید به سبک جرثقیل‌داران! + فیلم

50 مصوبه برای حل مشکلات شرق شهرستان اصفهان

بخشی از کتاب/ چون که او گل من است

ارتباط مغز و کامپیوتر؛ رقیب چینی تراشه نورالینک ایلان ماسک معرفی شد

گلکسی رینگ سامسونگ به هوش مصنوعی مجهز خواهد بود

سناتو آمریکایی خواستار جلوگیری از فروش تمام کالاها به هواوی شد